«روزهای زندگی»فیلمی در تکریم دفاع مقدس و مذمت جنگ

فیلم سینمایی "روزهای زندگی" به کارگردانی پرویز شیخ‌طادی که در ایام نوروز به شبکه نمایش خانگی آمد، نگاهی متفاوت به مقوله دفاع مقدس دارد.
کد خبر: ۵۵۱۳۳۴
«روزهای زندگی»فیلمی در تکریم دفاع مقدس و مذمت جنگ

روزهای زندگی با موضوع دفاع مقدس و نقش‌آفرینی حمید فرخ‌نژاد و هنگامه قاضیانی در سی‌امین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر کاندیدای دریافت 14 سیمرغ بلورین بود که از آن میان موفق به کسب 5 سیمرغ از جمله بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر زن و همچنین دیپلم افتخار بهترین فیلم شد. این فیلم در آن زمان مورد توجه و تحسین منتقدان هم قرار گرفت تا سینمای دفاع مقدس پس از سال‌ها صاحب اثری قابل توجه و تاثیرگذار شود.

شیخ‌طادی در نهمین تجربه کارگردانی خود، دستاورد جدیدی را به سینمای ایران ارائه و تلاش کرده از زاویه‌ای متفاوت به جنگ ایران و عراق، قبول قطعنامه، صلح و به‌خصوص حضور پزشکان در جبهه‌ها و خط مقدم نگاه کند. رویکرد این فیلمساز به دفاع مقدس در فیلم جدیدش در این مقطع که سینمای جنگ با وجود سرمایه‌های بالقوه موجود، دچار رکود و تکرار شده جای تأمل دارد به خصوص که شیخ‌طادی مقطعی شناسنامه‌دار از زمان و افراد را محور کار خود داده است؛ روزی که قطعنامه پذیرفته و قرار شد جنگ هشت ساله به پایان برسد.

داستان این فیلم در سال ۱۳۶۷ می‌گذرد و روایت یک زوج پزشک، امیرعلی (حمید فرخ‌نژاد) و لیلا (هنگامه قاضیانی) است که در آخرین روزهای پایانی دفاع مقدس به مداوای مجروحان در پناهگاه زیرزمینی یک بیمارستان صحرایی مشغولند. در این هنگام است که رادیو خبر پذیرش قطعنامه پایان جنگ را اعلام می‌کند. همه با این تصور که دیگر جنگ تمام شده، قصد بازگشت به شهر و دیار خود را می‌کنند، اما درست در لحظه‌ای که رزمندگان ایرانی از حال و هوای نبرد خارج شده و حتی برخی از آنها به عقب برگشته‌اند، نیروهای عراقی حمله می‌کنند. مقاومت آنقدر در این بیمارستان ادامه پیدا می‌کند تا نیروهای ایرانی از راه می‌رسند.

داستان فیلم، در موقعیتی شکل گرفته که قابلیت‌های دراماتیک بسیاری دارد؛ یک درمانگاه صحرایی در خط مقدم جبهه که به محاصره دشمن در می‌آید. پزشک‌های این درمانگاه از یک طرف باید به زخمی‌ها رسیدگی کنند و از طرف دیگر مجبور می‌شوند که از این محل پاسداری کنند. این وضعیت، آبستن کشمکش و هیجانی شده که نتیجه‌اش همراهی و هم ذات پنداری بیشتر مخاطب با کاراکترهای درون فیلم است.

همچنین توجه فیلمنامه نویس به کاراکترها و پر و بال دادن به شخصیت‌های فرعی از یک سو و نوع فیلمبرداری، جلوه‌های ویژه و توجه کارگردان به جزییات از سوی دیگر بر جذابیت این اثر افزوده است. تعلیق حاصل از کنش‌ها و واکنش‌های شخصیت‌ها نیز این کشش را دوچندان می‌کند و از "روزهای زندگی" فیلمی دیدنی در عرصه دفاع مقدس به وجود می‌آورد.

یکی دیگر از شاخصه‌های "روزهای زندگی" بازسازی صحنه‌های جنگی به شکلی واقع‌گرایانه و البته چشم‌نواز است. سکانس هجوم نیروهای بعثی به پایگاه ایرانی بعد از اعلام قطعنامه، جلوه بارزی از تبدیل یک موقعیت مملو از خشونت و سیاهی به تصاویری زیبا است. انفجارها و مانورهای دو طرف طوری به تصویر کشیده شده که بیننده را مبهوت خود می‌کند و پلان‌های جنگی کم نظیری را مهیا کرده است.

علاوه‌بر اینها ریتم و ضرباهنگ، موسیقی متن، بازی خوب بازیگران و فضاسازی نفس گیر و پرجاذبه فیلم، یک تجربه سینماورزانه منحصر به فرد را مهیا ساخته است. بازی بیرونی و پر جنب و جوش حمید فرخ‌نژاد و بازی درونی و زیرپوستی هنگامه قاضیانی در فیلم نوعی فضای مکمل شخصیتی ایجاد می‌کنند که به پیشبرد فیلم کمک بسیاری کرده است. بهره‌گیری از بازیگران نقش‌های فرعی نیز به خوبی انجام شده و نشان می‌دهد که کارگردان بر این مسئله تمرکز کرده و توجه ویژه‌ای به آن داشته تا فضای یکدستی بر آن غالب باشد.

البته فیلم در پاره‌ای از لحظات منطق روایی خود را از دست می‌دهد. مثل صحنه نجات یافتن پزشک زن از دست دشمن یا ایستادن ناگهانی یکی از مجروح‌ها و همکاری وی با دکترها در شرایطی که تا چند دقیقه پیش از آن، اوضاع چندان رو به راهی نداشت، اما این اشکالات جزئی، به کل فیلم لطمه‌ای وارد نکرده و مانع ارتباط فیلم با تماشاگر نمی‌شود.

به هر صورت "روزهای زندگی" از معدود فیلم‌هایی است که پرداخت به آدم‌های جنگ و تاثیرات فردی و اجتماعی متاثر از آن را در دل جنگ به نمایش می‌گذارد و از این منظر فیلمی متفاوت برای مخاطب امروزی است تا تصور درست‌تری نسبت به تاریخ کشور و مردم و به ویژه رزمندگان خود داشته باشند. همچنین فیلم در عین حال که شجاعت و دلاوری‌های رزمندگان ایرانی را می‌ستاید، برخلاف بسیاری از آثاری که درخصوص جنگ تحمیلی ساخته شده، مقوله جنگ را تقدیس نکرده و با اصل پدیده جنگ مخالفت می‌کند و آن را به مثابه یک پدیده مخرب و ضد انسانی نشان می‌دهد.

از سوی دیگر "روزهای زندگی" از اندک فیلم‌هایی است که نقش برجسته زنان در دوران دفاع مقدس را به شکلی پررنگ و ویژه به تصویر می‌کشد. پیش از این، اندک فیلم‌هایی در سینمای ایران بوده‌اند که در آنها به ایثارگری‌ها و تلاش‌های زنان در عرصه هشت سال دفاع مقدس اشاره شده‌است. مهم‌ترین کارگردانی که به‌این وجه از جنگ توجه داشت، احمدرضا درویش بود با سه فیلم "کیمیا"، "سرزمین خورشید" و "دوئل" که البته از میان اینها، تنها "سرزمین خورشید" است که زن را در متن موقعیت‌های جنگی به تصویر می‌کشد.

اما "روزهای زندگی" از این منظر حکایت متفاوتی دارد. این بار حتی صحنه‌هایی دیده می‌شود که در آن زن اسلحه به دست می‌گیرد و با دشمن می‌جنگد. نقش زن در این فیلم کاملاً مادرانه است. این ویژگی در آنجا که لیلا حتی برای اسیر عراقی هم دل می‌سوزاند، به خوبی دیده می‌شود. شیخ‌طادی می‌توانست به راحتی امیرعلی و لیلا را شخصیت‌هایی مجرد ترسیم کند و از این طریق ماجراهایی چون روابط عاطفی و عشق مثلثی و... را وارد کارش کند تا چاشنی فیلمش در ایجاد جذابیت کاذب بیشتر شود و پشتوانه‌ای برای فروش بالاتر و فتح گیشه شود، اما فیلم با فضاسازی اخلاقی و انسانی خود، کاملاً در راستای فرهنگ دفاع مقدس قرار گرفته است.

به هر صورت سینمای دفاع مقدس در سال‌های اخیر فراز و نشیب‌های بی‌شماری را پشت سرگذاشته است. این سینما که محصول دوران هشت ساله دفاع مقدس است، از اواسط دهه ۷۰ تاکنون از یک سو دچار افت شدید چه در حجم آثار تولیدی و هم در نحوه پرداخت و محتوا شده و از سوی دیگر یکی از بحران‌هایی هم که دامن این عرصه را گرفته کناره گیری کارگردان‌های پیشکسوت سینمای دفاع مقدس از این عرصه بوده‌است تا مخاطبان این سینما کمتر شاهد اثری ارزشمند و ماندگار باشند. در این میان ساخت آثار ارزشمندی چون "روزهای زندگی" اتفاق خوشایندی است که می‌تواند خون تازه‌ای به این جریان بخشیده و تحولی در این عرصه بوجود آورد.(مهر)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها