نشست موسوم به گروه دوستان سوریه برگزار شد. اگر به اهمیت این اجلاس و پیامدهای آن توجهی داشته باشیم، مهمترین دستاورد و پیامدهای این نشست برای مخالفان سوریه چه بود؟
در چند مورد باید به دستاورهای این نشست نگریست. نخست از یک زاویه باید به این نشست توجه داشت که 11 کشور در این نشست حضور داشتند. در حالی که در گذشته کشورها گاهی تا 80 میرسید. این امر بیانگر آن است که دوستان سوریه یا در واقع دشمنان سوریه و مقاومت در سطح بینالمللی کاهش یافته و واقعیتهای سوریه انگیزه چندانی را برای مشارکت دیگر کشورها در اینگونه نشستها ایجاد نکرد. این امر هم برای مخالفان سوریه نکته مثبتی نبود. نکته دوم اینکه در واقع این نشست تلاشی در جهت سامان دادن به شرایط مخالفان خارجی بود که با وجود تلاشهای قطر، عربستان و آمریکا هنوز نتوانستهاند جایگاه مناسبی را در عرصه سیاست و دیپلماتیک جهانی پیدا کنند. یعنی هر چند قطر توانست نماینده مخالفان سوریه را جایگزین دولت سوریه در اتحادیه عرب کند، اما در جهت وادار کردن کشورها و واگذاری سفارت سوریه به مخالفان موفقیتی نداشت.
ائتلاف مخالفان سوریه از کشورهای حامیاش خواست کمکهای مستقیم و تاثیرگذار نظامی به گروههای معارض مسلح را افزایش دهند تا در سرنگونی نظام تسریع شود و وزیر خارجه آمریکا هم بعد از دیدار با مخالفان سوریه گفت که آمریکا در مجموع کمکهای خود را به مخالفان سوریه به 250 میلیون دلار افزایش میدهد. آیا این رویکرد به منزله توجه اساسی به بعد نظامی بحران سوریه به جای بعد سیاسی است؟
فکر میکنم روند تقویت نظامی مخالفان که از سوی آمریکا دنبال میشود سه هدف را دنبال میکند؛ نخست مقابله با نظام سوریه و تضعیف این نظام است. تعبیر تضعیف نظام و نه سرنگونی نظام به این دلیل است که آمریکاییها اکنون درصدد سرنگونی نظام سوریه نیستند، چرا که سرنگونی دولت سوریه گزینه مناسبی برای آنها نیست و غرب و همپیمانانش را رویاروی تهدیدهای جدیدی بر ضد اسرائیل میکند. لذا آنان اکنون درصدد سرنگونی سوریه نیستند، بلکه درصدد تضعیف نظام و ایجاد مشکلات ساختاری از راه نابودی منابع و زیرساختهای فرهنگی و تمدنی این کشور هستند. هدف دوم تقویت مخالفان متحد خود در مقابل مخالفان مسلح القاعده و جبهه النصره (که تهدیدی برای اسرائیل و غرب بوده ) است. سوم آمریکاییها به دنبال ایجاد منطقهای حایل در بین اسرائیل و گروههای القاعده در داخل سوریه برای جلوگیری از ورود آنها به اسرائیل هستند.
در شرایط موجود با توجه بیشتر به رویکرد مسلحانه آیا امکان راه حل مسالمتآمیز بحران وجود دارد؟
با توجه به اینکه اکنون در معادله نظامی در سوریه نوعی موازنه به وجود آمده به این معنا که نه مخالفان توان سرنگونی سوریه را دارند و نه دولت توان شکست کامل مخالفان را این مساله موضوع گفتوگوهای سیاسی را در شرایط معلق قرار میدهد. یعنی اگر دولت سوریه بتواند موقعیت برتری در عرصه نظامی به دست آورد، به نظر من قطعا رویکرد کشورهای حامی گروههای تروریستی از جمله آمریکا به سمت گفتوگوهای سیاسی خواهد رفت. اکنون نیز دولت باید معادله نظامی را به نفع خود تغییر دهد تا بتواند آینده سیاسی سوریه را تعیین کند. من بر این نظرم در صورتی که در ماههای آینده تغییری در معادله نظامی میدانی صورت گیرد، گفتوگوهای سیاسی دولت و مخالفان فعال میشود.
با توجه به استعفای معاذ الخطیب و قدرتگیری جبهه النصره، اکنون نیروهای مخالف اسد درچه شرایطی هستند؟
معاذ الخطیب شخصیت تعیینکنندهای در عرصه تصمیمگیریهای مخالفان نبود. وی ویترینی به عنوان جریان اسلامگرای معتدل در جهت تاثیرگذاری بر افکار عمومی بود. اما کانون اصلی تصمیمگیری قطر، عربستان و آمریکاست. گلایههای الخطیب و استعفای وی بیانگر اختلافات عمیق در داخل مخالفان سوریه بود که به شکل واکنشهای خطیب نشان داده شد. گذشته از این اکنون ما شاهد تحول جدید دیگری در سوریه هستیم که وارد کردن نیروهای مردمی در جهت مقابله با تروریستهاست. دولت دمشق اکنون اقدام به تشکیل شبکهای از نیروهای مردمی و تشکیل ارتش مردمی و مسلح کردن عشایر سوریه در برابر تروریستها کرده است. به نظر میرسد این رویکرد پارامتر جدیدی در سوریه و در موازنه قدرت در این کشور خواهد بود و ممکن است موازنه را به نفع دولت سوریه تغییر دهد.
در نشست استانبول فرصتی یکماهه به نخستوزیر دولت موقت مخالفان داده شد تا با تشکیل کابینه خود اداره مناطقی را که در کنترل گروههای معارض سوری است به دست گیرد. بر این اساس آیا تلاش میشود که دولت موقت مخالفان در شمال سوریه ایجاد شود؟
آنچه به طور محدود مورد نظر است، فراهم کردن منطقهای است که مخالفان بتوانند از آن به منزله پایگاهی برای دولت موقت استفاده کنند. اما مخالفان با وجود تلاش دولت هیتو برای تشکیل دولت موقت عملا دچار مشکل هستند و هنوز نتوانستهاند به آن دست یابند. بخشی از این امر ناشی از اختلافات داخلی مخالفان است که خود مانع تشکیل کابینه میشود. از سوی دیگر، هنوز سرزمین استراتژیک و قابل استفادهای در اختیار مخالفان نیست که بتوانند موقعیت خوبی در داخل داشته باشند. لذا مساله نظامی همچون لیبی و عراق نهتنها از توان ناتو و آمریکا خارج است، بلکه با کمک اسرائیل و اردن منطقه حایل مد نظر است که هم امنیت اسرائیل تامین باشد و هم پایگاهی برای مخالفان و نظام سوریه و آینده جنگ باشد.
علی رمضانی / جامجم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد