دانشآموز مردودی کسی بود که نمیتوانست از همه درسهای یک سال نمره قبولی بگیرد و بناچار باید دنده عقب میرفت و یکبار دیگر سالی که گذشت را تکرار میکرد و تحمل فاصله با همسن و سالهایش را تا پایان تحصیل ـ البته اگر میتوانست مدرسه را تمام کند ـ به جان میخرید.
اما این تعریف فقط روی کاغذ بود چون در مدرسه، مردودیها را شاگردانی تنبل میدانستند که دل به درس نمیدهند و اسباب زحمت مدرسه میشوند.
یک مردودی همیشه تحقیر و با انگشت نشان داده شده و مثل موجودی اضافه و سربار دیده میشد فقط به این اتهام که نمیتوانست مثل همکلاسیهایش درس بخواند و نمره قبولی بگیرد.
نگاههای سنگین و قضاوتهای ناعادلانه درباره مردودیها، خیلی از آنها را از مدرسه تاراند و به شغلهای دست پایین و وقتگذرانیهای بیهدف سنجاق کرد، چون هم نمیشد معلمان و مدیران را به تساهل در برخورد با آنها وادار کرد و هم نمیشد مردودیها را با زور در مدرسه نگه داشت چون فضای مدرسه به حدی پسزننده بود که تهمانده انگیزههای دانشآموز را برای ادامه تحصیل هم از بین میبرد.
همین شد که قانون مردودی تغییر کرد و این موضوع به کلی پوست انداخت. حالا به واسطه مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش، هیچ دانشآموزی به معنای قدیم مردود نمیشود، بلکه فقط درسهایی را که در آن نمره پایین میگیرد چند بار امتحان میدهد و اگر همچنان موفق به گرفتن نمره قبولی از آنها نشود آن درسها را با خود به پایه بالاتر میبرد.
حذف علمی
آموزش و پرورش، مدافع سرسخت حذف مردودی است. استدلالش نیز همان نگاههای تحقیرآمیز و شخصیتشکنی است که به دانشآموزان مردودی میشود.
این که مردود شدن دانشآموزان تاثیری در یادگیری آنها نیز ندارد، استدلال دیگر آموزش و پرورش است.
مسئولان این وزارتخانه از نتایج حذف مردودی راضی هستند و بر تداوم این شیوه اتفاق نظر دارند؛ این را میشود از گفتههای دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش فهمید.
مهدی نویدادهم به جامجم میگوید: تحقیقات مختلف در داخل و خارج کشور نشان داده تکرار پایه، تاثیر قابل توجهی در فرآیند یادگیری دانشآموزان ندارد و این که چند سال در یک پایه درجا بزند به این مفهوم نیست که درس را بهتر و بیشتر یاد میگیرد.
اما به گفته او، این تکرار پایهها آثار روانی و تربیتی فراوانی در دانشآموزان بویژه در مقطع دبستان و راهنمایی دارد چون حسی ناخوشایند را در آنها ایجاد میکند و مدام به خود میگویند من استعداد ندارم و نمیتوانم این حسی آسیبزاست و به تصمیمگیریهای جدی آنها در آینده ضربه میزند.
نویدادهم علاوه بر این استدلالها توضیح دیگری نیز در دفاع از حذف مردودی دارد. آنجا که میگوید: هدف آموزش و پرورش یادگیری حداقلی برای همه دانشآموزان است و اگر مردودی از سیستم آموزشی کشور حذف شده برای این است که برای این یادگیری حداقلی، تسهیلاتی فراهم شود.
پایهها ضعیفتر میشود
گفتههای دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش که وظیفهاش طراحی و تصویب سیاستهای نظام آموزشی است، البته آن چیزی نیست که همه معلمان حاضر در گود آموزشی قبول داشته باشند.
معلمانی که حاضر به گفتوگو با جامجم شدهاند اگر چه با حذف مردودی به معنی تکرارنشدن یک پایه موافقند، اما از تبعات این حذف که حالا دامنگیر آنها شده نگرانند.
یکی از این معلمان میگوید: حذف مردودی در بعضی از دانشآموزان سبب شده آنها با اطلاعات ناقص و پایههای ضعیف به کلاس بالاتر بروند و چون مطالب درسی به هم پیوستگی دارد، هم دانش آموز برای فهم مطالب جدید مشکل دارد و هم معلم و بقیه دانشآموزان با چالش روبهرو میشوند.
او خود و همکارانش را از این وضع گلهمند میداند، چون معتقد است کلاس درس جمعی است و به علت وجود چند دانشآموز که از درسی مردود شدهاند، نمیتوان کلاس جمعی را به تدریس خصوصی برای این عده تبدیل کرد.
او از دوبارهکاری در سیستم آموزشی گله دارد، اما همکار دیگرش که در دوره راهنمایی تدریس میکند در گفتوگو با جامجم، حذف مردودی را نهتنها عامل ایجاد مشکل در مدارس میداند، بلکه آن را مایه از بین رفتن انگیزه تحصیلی بچهها میداند.
این معلم اهل تبریز معتقد است: چه وقتی قرار است یک پایه برای دانشآموز تکرار شود و چه وقتی یک یا چند درس برایش تکرار میشود در هر دو حالت ضربه روانی میخورد و حتی فشارهای بیشتری را تحمل میکند، چون مجبور است در کلاسی درس بخواند که دانشآموزان آن بر مطالب قبلی تسلط دارند و مطالب جدید را یاد میگیرند در حالی که او از مطالب تازه سر درنمیآورد و مجبور است بر درسهای سال قبل تمرکز کند.
اهدای نمره
آنچه در کلاسهای درسی میگذرد با آن چیزی که در ذهن طراحان سیستم آموزشی در جریان است، فرقهای اساسی دارد، اما با این حال دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش که مدافع حذف مردودی بوده و هست از این که این طرح به این نتایج رسیده باشد، راضی نیست.
او به جامجم توضیح میدهد: وقتی حذف مردودی در مقاطع سهگانه آموزشی تصویب شد، توافق بر این بود که مدارس شرایط لازم برای تقویت علمی دانشآموزان ضعیف را فراهم کنند به طوری که برای آنها بعد از کلاس درس کلاسهای تقویتی بگذارند یا در تابستان، کلاسهایی برای تقویت بنیه درسی آنها دایر کنند. همچنین تاکید بر این بود که خانوادهها نیز به کمک مدرسه بیایند و نقاط ضعف فرزندانشان را از بین ببرند تا آنها پس از آن که در پایه بالاتر قرار گرفتند شکافی میان سطح معلوماتشان با سایر دانشآموزان وجود نداشته باشد.
اما آنطور که شواهد نشان میدهد و برخی معلمان و مدیران به جامجم میگویند نهتنها در بیشتر مدارس وضع به این شکل نیست، بلکه جریانی شکل گرفته که به جای تقویت بنیه علمی دانشآموزان ضعیف به سمت نمرهدادن به آنها گرایش دارد.
یکی از معلمانی که به این روند گلایه دارد به جامجم میگوید: تاکنون هیچ بخشنامهای مبنی بر اعطای نمره به دانشآموزانی که نمره قبولی نگرفتهاند، صادر نشده اما مسئولان اداره آموزش و پرورش یکی از شهرستانهادر لفافه از معلمان میخواهند بچهها را برای چند نمره معطل نکنند و به همه نمره قبولی بدهند.
معلم معترض دیگری نیز که نمرهدادن بیپشتوانه به دانشآموزان ضعیف را فقط به این علت که آمار مردودیها کم شود، خیانت میداند به جامجم توضیح میدهد: در مدرسه ما نهتنها از دانشآموزان مردودی ـ آنطور که دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش میگوید ـ امتحانهای مکرر گرفته نمیشود، بلکه دستور میدهند به همه مردودیها نمره قبولی داده شود و کسی به علت چند نمره معطل نشود.
ریشه مردودی شناخته شود
البته این که چنین انحرافاتی در طرح حذف مردودی به وجود آمده نه به این معناست که در همه مدارس وضع به این صورت است و نه به این معنا که حذف مردودی از نظام آموزشی کشور کاری اشتباه است. شاید مهمترین نتیجهای که میشود از مجموع این اتفاقات گرفت این است که هنوز همه مدارس کشور به تقویت بنیه علمی همه دانشآموزان اعتقاد پیدا نکردهاند و همین که درصد قبولیهای بالایی داشته باشند برایشان کفایت میکند و معتقدند معلم و مدیر هر چقدر هم که تلاش کنند باز دانشآموزان مردودی به راه خود میروند.
این طرز تفکر نیز بیدلیل به وجود نیامده، چون از یک سو امکانات مدارس اجازه تمرکز مداوم بر دانش آموزان ضعیف را نمیدهد و از سوی دیگر بیشتر این دانش آموزان خود رغبتی به بالا رفتن سطح علمیشان ندارند که البته این نیز میتواند دلایل زیادی داشته باشد.
به عقیده مهدی نویدادهم که کارشناس این حوزه محسوب میشود، وجود دانشآموزان مردودی در مدارس از چند ناحیه آب میخورد؛ اول از بابت شرایط شخصی دانشآموزان مثل شرایط روحی و روانی آنها، خانوادهای که در آن زندگی میکنند، میزان علاقهشان به درسخواندن و بهره هوشی آنها و دوم از بابت نقصهای سیستم آموزشی که تاکنون در حذف واقعی تعداد مردودان موفق نبوده است.
به گفته او، این که یک دانشآموز در درسی مردود میشود به این معنی نیست که او هیچ توان و استعدادی ندارد، بلکه او تواناییهایی دارد که از چشم نظام آموزشی دور مانده است.
نویدادهم به همین علت از یکپارچه بودن سیستم آموزشی ابراز تاسف میکند، سیستمی که به باور او همه دانشآموزان را به یک چشم میبیند و در طراحی درسها، میانگین دانشآموزان را مد نظر قرار میدهد.
او میگوید: امید نظام آموزشی کشور بر این بود که با ورود آیتی به مدارس، محیطهای آموزشی به سمت آموزشهای فردی پیش برود و هر دانشآموز متناسب با استعدادهایش آموزش ببیند، اما حالا که این طرح به بار ننشسته همه دانشآموزان مجبورند یکسری مطالب را حفظ کنند و تواناییها و استعدادهای ویژهشان نادیده گرفته شود.
گفتههای نویدادهم حاوی نکاتی کلیدی است. این که یک دانشآموز با هوش منطقی و ریاضی مجبور به حفظکردنهای مداوم باشد یا برعکس با ذهنی مستعد حفظیات مجبور به گذراندن درسهای منطقی باشد زمینه را برای مردود شدن او مستعد میکند. پس تغییرات نظام آموزشی کشور و هماهنگ شدن با استعدادها و تواناییهای دانشآموزان برای از بین رفتن ریشهای مردودی ضروری است.
در این میان، مبارزه با نمرهدادنهای بیپشتوانه نیز موضوعی مهم است یعنی نمرهدادنهایی که به ظاهر به کاهش آمار مردودیها منجر میشود، اما در باطن به تولید نسلی میانجامد که تحصیلی بیکیفیت دارند، همان اتفاقی که در نهایت به ضرر کشور تمام میشود و جز پاککردن صورت مساله، عملکردی برای نظام آموزشی به بار نمیآورد.
مریم خباز - گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد