زمان چندانی از انتشار کتاب سید شاعران انقلاب نمیگذرد. تازهترین اثری که از شما وارد بازار نشر شده. چرا سید شاعران انقلاب؟ چرا این عنوان را برای کتاب برگزیدید؟
با انتخاب این نام میخواستم به مخاطبان و نسل جدید شاعران سرزمینم بگویم که زندهیاد حسینی تا چه اندازه به ائمه اطهار علاقهمند بود. از طرفی سید در میان اعراب به معنی آقاست. فردی که به قول قدیمیها خلق و خویی جوانمردانه دارد. به نظر من سیدحسن حسینی هم برخوردار از این ویژگیها بود. گذشته از جایگاهی که میتوان برای وی در عرصه شعر معاصر کشورمان قائل شد میتوان او را جوانمردی بزرگ هم دانست.
پس انتخاب این نام از شناختی که شما از شخصیت ایشان کسب کرده بودید؛ نشأت میگرفت؟
بله. البته نباید فراموش کرد که شعر یک شاعر جدا از شخصیت و تفکرات وی نیست. به باور من حسینی شعر و شعورش را به پای فرزندان جنگ گذاشت. فرزندان دلاوری که قطره قطره خونشان را برای حفظ این مرز و بوم فدا کردند. از همین رو تاکید بسیاری در انتخاب این نام داشتم. او غیر از شاعرانگی و تسلط بر مباحث مرتبط با شعر و ادبیات از جهت خصوصیات اخلاقی نیز انسان وارستهای بود.
زندهیاد حسینی در عرصههای مختلف فرهنگی فعالیت میکرد؛ از نویسندگی در رادیو تا شاعری و اوج گرفتن در حوزه هنری و تدریس در دانشگاه. شما بیشتر بر کدام بخش از شخصیت او تکیه کردهاید؟
با توجه به تحقیقی که در زندگی این شاعر معاصر داشتم؛ میتوانم مدعی این شوم که سرودهها و تالیفات حسینی نسخهای مناسب برای پژوهشگران فعال در بخش ادبیات انقلاب است. رد پای حسینی در بخشهای مختلفی از جمله رادیو دیده میشود. گرچه معتقدم در زمان حیاتش آنطور که باید و شاید قدرش را ندانستند. این اتفاق خوبی نیست که ما قدر مفاخرمان را بعد از مرگشان بدانیم. مسألهای که از ضعف مدیریت در بخش فرهنگ ناشی میشود که امیدواریم در دوره جدید شاهد برطرف شدن آن باشیم. از این حرفها که بگذریم وی از جمله پایهگذاران حوزه هنری هم بود. پایبندی حسینی به اخلاق و تلاشی که در راستای تدریس علاقهمندان به ادبیات انقلاب داشت هم جای قدردانی دارد.
برای تالیف این کتاب فقط سراغ خانواده و دوستان او رفتید یا از منابع مکتوب هم استفاده کردید؟
طبیعی است که از هر دو منبع بهره گرفتم. هم سراغ آثار و اندیشههای او رفتم و هم سراغ دوستان و همکارانش. از طرفی شاهد مثالهایی از گفتوگوهایش با اهالی رسانه را هم در این کتاب آوردم. سراغ دوستان و همدورهایهای وی هم رفتم. افرادی که در بازشناسی شخصیت حرفهای زندهیاد حسینی بیش از خانوادهاش میتوانستند به من یاری برسانند.
اگر مخلوقات ادبی و علمی این شاعر انقلابی را مطالعه کنید، به طور حتم با وجوه مختلفی از شخصیت کاری و اخلاقی او روبهرو خواهید شد. بیشک میتوان گفت حسینی ادیبی چند وجهی بود. او فقط شاعر نبود. شاعری، تنها یکی از وجوه شخصیتیاش به شمار میآمد، گرچه معتقدم این بخش بر وجوه دیگر او غلبه داشت. از سوی دیگر در عرصه ترجمه هم توانا بود. اهتمامی هم در شناخت سبکهای ادبی در شعر فارسی داشت. تلاشی که انتشار کتابهایی چون سبکشناسی «بیدل، سپهری و سبک هندی» را به دنبال داشت. برای خود من جالب بود که حسینی خودش را محدود نکرده بود. او در زمینه طنز هم قلم خوبی داشت و در فضاهای مختلفی از ادبیات تنفس کرده بود.
اگر بخواهید شخصیتی که در این کتاب به تحقیق و تفحص دربارهاش پرداختید را در یک پاراگراف تعریف کنید چه میگویید؟
زندهیاد سیدحسن حسینی شاعری بود که صمیمی و آرام همراه رزمندههای بسیجی شعر میگفت و انتظار فرا رسیدن روزی دیگر برای دفاع از کشور را میکشید. رزمندهای شاعر که با همان صلابتی که در عرصههای رزم حاضر میشد در دانشگاه نیز به نقد روشنفکرنماها میپرداخت.
با وجود تمام مواردی که در کتاب سید شاعران انقلاب به انعکاس آنها پرداختم، تاکید میکنم ادعایی ندارم که این کار را تمام و کمال انجام داده باشم. این کتاب حاصل توان و بضاعتی بود که در بازتاب برخی از وجوه شخصیتی وی داشتم و معتقدم زندهیاد حسینی بسیار فراتر از گفتههای من و مندرجات این کتاب است.
اصلا چطور شد به فکر تالیف این کتاب افتادید؟
به هر حال ما در قبال دلسوزان شعر بویژه در دوران معاصر مسئولیت داریم. نسل جوان در عرصه شعر باید بداند چقدر از بُعد معنوی مدیون شاعران پیش از خود است. من و امثال من نباید فراموش کنیم داشتههای معنوی و علمی امروزمان در نتیجه تلاش چه افرادی است. حسینی، قیصر و دیگر شاعران دوره معاصر حق بسیاری بر شعر انقلاب دارند که ما امروز مدعی آن هستیم. اما در ارتباط با این که چه شد به فکر تالیف کتابی درباره او افتادم باید بگویم من چند باری در زمان حیات دکتر حسینی به دیدار او رفتم و شعرش را نسخهای امروزی از شعر فارسی یافتم. شعر و کلامی که به این زودیها دچار فرسایش نمیشود.
منظورتان از نسخه امروزی شعر دقیقا چیست؟
شعر او شعر بیدردی نبود. شعر او صدای جوان امروز بود. برای تجلیلشدن شعر نمیگفت چراکه خودش در جایگاه تجلیلگر بود. شعر میگفت تا رسالت شاعریاش را ادا کند. از طرفی تحصیلات و اطلاعات علمیاش هم او را یاری میکرد. ما در میان شاعران امروز به کمتر شاعری برمیخوریم که رد پایی از علوم دیگر هم در میان سرودههایش باشد. حسینی به حق شاعر به دنیا آمده بود و با شعر میزیست. از همین رو قادر به خلق اشعاری شد که توانست جایی برای خود باز کند. تمام تلاش من از تالیف این کتاب در نتیجه این بود که به شاعران جوان نشان دهم او چگونه پلی میان شاعران امروز و دیروز زد.
چرا پل؟ چطور چنین نظری دارید؟
برخی قدما معتقدند شعر ایران به بزرگانی همچون حافظ، سعدی، مولانا و دیگر بزرگان شعر کلاسیک فارسی محدود میشود. معتقدند بعد از این ادبا، دیگر فردی که بتوان او را به معنای واقعی شاعر دانست، نیامده. این درحالی است که معتقدم حسینی از حیث مضمون آفرینی ادامهدهنده راه همان بزرگان است. او توانست به ما این نوید را بدهد که با ادبایی همچون او میتوان پرچم شاعران بزرگ ایران زمین را همچنان پابرجا نگه داشت.
چه جایگاهی در میان دیگر شعرای انقلابی میتوان برای وی در نظر داشت؟
بیشک او را میتوان در صف نخست شعر انقلاب دانست. همانطور که میدانید اوایل انقلاب و پیش از آن مثل اکنون به شعر بهاد داده نمیشد. نه در جشنوارهها و نه در میان کتابهای منتشر شده و حتی اهالی رسانه تا این اندازه به شعر و حتی دیگر بخشهای ادبیات پرداخته نمیشد. دانشگاهها هم که وضعشان مشخص بود. گرچه هنوز هم ادبیات در فضای آکادمیک امروز پشت درهای بسته مانده و متاسفانه باز هم باید گفت ادبیات معاصر فارسی هنوز راهی به فضای دانشگاهی پیدا نکرده است. از حسینی شعرهای خوبی باقی مانده، شعرهایی قوی که بخشی از آنها را همان اوایل انقلاب سروده و توانسته اندیشههایی زیبا را در ظرف شعر به مخاطبان عرضه کند. بیاغراق میتوان فعالیتهای او را جهادی در عرصه ادبیات دانست. درست همانند همان جهادی که رزمندههای ما در جنگ تحمیلی داشتند. ما باید قدر مجاهدان علمی را همچون مجاهدان عرصه جنگ بدانیم. خدمتی که آنها در عرصه فرهنگ کردهاند کمتر از عرصه دفاع نیست.
مریم شهبازی / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد