برای برگزاری کنسرت تبلیغاتی نشده بود و احتمال میدادم «محسن یگانه» با صندلیهای خالی مواجه شود.
در لحظه رسیدن به سالن اصلی شهر پیشبینیهایم غلط از آب درآمد و با خیل جمعیتی مواجه شدم که بلیت در دست در صف انتظار ایستاده بودند.
داخل سالن جای سوزن انداختن نبود و جمعیت برای پیدا کردن یک صندلی خالی با مشکل مواجه بود. مشهدیها از همه خستهتر بودند، چون جادهای 160 کیلومتری را پشت سر گذاشته بودند.
بجنوردیها با صد کیلومتر جابهجایی در رتبه بعدی قرار میگرفتند و اهالی شیروان و فاروج کمتر دچار دردسر شده بودند.
همه این مخاطبان به حکم ضربالمثل «هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد» این همه راه آمده بودند تا صدای خواننده مورد علاقهشان را از نزدیک بشنوند.
وضع داخل سالن اما شبهکاریکاتوری از یک کنسرت واقعی بود. صندلیها تاشو بود و هر کس جایش را دوست نداشت، میتوانست محل استقرارش را به نقطه دلخواه منتقل کند.
محل برگزاری سالن سولهمانندی بود که از آن برای برگزاری مسابقات فوتسال و والیبال استفاده میشد.
میز صدا در وسط سالن قرار گرفته بود و مجری مراسم مدام از مردم اطراف میز درخواست میکرد تلفنهای همراهشان را خاموش کنند.
حضار صدای خواننده را با وضوح پایینی میشنیدند؛ اما پا به پای او میخواندند. صدای محسن یگانه در هیاهوی ترانهخوانی مردم گم میشد.
انگار که ته چاه نشستهای و فردی از آن بالا دارد آوازی گنگ و مبهم میخواند. مهم نبود که او چه کلماتی را بر زبان میآورد. آنها آمده بودند که فقط و فقط در یک کنسرت شرکت کنند.
متن ترانههایی مثل «نشکن دلمو»، «آخه دل من» و «باور کنم» را بهتر از خود یگانه حفظ بودند و چند ثانیه زودتر از خودش واژهها را بر زبان میآوردند.
در طول مسیر برگشت آرزو کردم که ای کاش برگزاری کنسرت هم از قواعد لیگ برتر فوتبال تبعیت میکرد. در این صورت خوانندههای بزرگ مجبور میشدند هر هفته به شهرستانها بروند و شور و شادی را با خودشان به ارمغان بیاورند. آن وقت کمکم مشکل سکوها و صندلیها هم حل میشد.
مسئولان بومی هم یاد میگرفتند که باید برای ورود به سالن بلیت خریداری کنند و... هرچند شهرستانیها مخاطبان قانعی هستند. آنها به لیگ دسته دوم و سوم هم رضایت میدهند.
احسان رحیمزاده - جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد