سر زدن به پشتصحنه سریالهای در حال تولید آن هم در شرایطی که این روزها شمار آنها شاید به انگشتان دو دست هم نمیرسد، خالی از لطف نیست.
در این سریال که به قلم حامد عنقا همزمان مراحل نگارش خود را هم پشت سر میگذارد، آتیلا پسیانی، شقایق فراهانی، آزاده صمدی، فریبا کوثری، مجید مظفری، علیرضا کمالنژاد و... به ایفای نقش میپردازند.
انقلاب زیبا داستان شخصیتی به نام جابر است که پس از سالها دوری از وطن خود بازگشته و زیبا دختر خود را با یادآوری خاطراتی آزاردهنده همراه میکند.
صبح پنجشنبه 18 اردیبهشت است که به محل تصویربرداری مجموعه تلویزیونی انقلاب زیبا میروم. البته انتخاب این نام به گفته کارگردان سریال هنوز کاملا قطعی نشده است. ساعت حدود 10 و 30 دقیقه است. ترافیک چندانی نیست و خیلی زود خانه مورد نظر را پیدا میکنم. مقصد، خانهای ویلایی در خیابان کامرانیه است خانهای بزرگ با حیاطی سرسبز و سرپوشیده از درختانی که بوی بهار میدهند. در خانه باز است و سکوت بر فضای میانی حیاط حاکم است. تعدادی از هنروران با لباسهای سیاه یکدست در گوشهای از حیاط نشستهاند. یکی از آنها سمت دیگری مشغول خواندن متنی است.
به داخل خانه میروم. پیش از این هماهنگیهای لازم را با مهدی بدرلو مدیر تولید کار انجام دادهام. از راهروی خانه میگذرم. گروه مشغول ضبط سکانسی از عزاداری هستند. همچنین شقایق فراهانی و نوشآفرین رحمانی در این سکانس بازی دارند. در سالن نشیمن منتظر میمانم تا ضبط این بخش به پایان برسد. گروه از ساعت 6 و 30 دقیقه صبح کار خود را آغاز کردهاند و تاکنون علاوه بر تصویربرداری در این خانه تصاویری را هم از بیمارستان طوس و یک بازداشتگاه ضبط کردهاند. چیدمان خانه و مساحت آن نشان میدهد که شخصیتهای محوری داستان نمایندگانی از طبقه متمول جامعهاند. خانه اعیانی که با همین عنوان هم در توضیح صحنه از آن یاد شده است، کاغذ دیواریهایی کرم رنگ دارد. مبلمان با زمینه رنگی مشابه در یکی از سالنهای آن چیده شده است و چند راهرو اتاقهای مختلف این خانه دوبلکس را به هم وصل میکند. چهره بهرنگ توفیقی را میبینم که با دقت به روند تصویربرداری نظارت دارد.
«بهار» شخصیتی مهربان و دلسوز است
پس از پایان برداشت سکانس مذکور با نوشآفرین رحمانی که اولین تجربه بازیگری خود را پشت سر میگذارد، گفتوگو میکنم.
او که در رشته معماری تحصیل کرده است، درباره نقش بهار توضیح میدهد:
بهار فردی مهربان و دلسوز است. خیلی هوای زیبا را دارد. آشنای قدیمی و صمیمی اوست. برای زیبا اتفاقاتی میافتد که بهار را نگران میکند. زیبا، تکفرزند خانواده است و در مقاطعی از زندگیاش نیاز به یک دوست و همراه دارد و حالا بهار به او کمک میکند و در کنارش است.
همچنین خطراتی زیبا را تهدید میکند که بهار تلاش میکند زیبا از آنها در امان بماند. بهار از خواهر به او نزدیکتر است. زیبا به حرفهایش اعتماد دارد و از طرفی بهار هم همه سعیاش را برای کمک به او به کار میگیرد.
وی درباره نحوه پیوستنش به این کار بیان میکند: من مقابل یکی دیگر از کارگردانان تست بازیگری دادم. آن تست مورد قبول واقع شد و بعد به آقای توفیقی معرفی شدم. ابتدا قرار بود نقش دیگری را بازی کنم و بعدها نقش زیبا برای من در نظر گرفته شد. پیش از این سابقه تئاتر یا تلویزیون نداشتهام. دوره بازیگری هم ندیدهام اما همیشه در دوران مدرسه در فعالیتهای تئاتری مشارکت میکردم.
وی در توضیح بیشتر ویژگیهای نقش میگوید: نقش بهار به روحیه خودم نزدیک است و از این نظر میتوانم آن را بهتر درک کنم. در حال حاضر بر زندگی زیبا و اتفاقات زندگی او تمرکز شده، اما ممکن است در ادامه به زندگی بهار هم وارد شویم. تا همین جا هم بیننده کمکم و در روند داستان به شخصیت و روحیات او پی میبرد و بیشتر به واسطه همکاری که با پلیس دارد، او را میشناسد.
روز، داخلی، سکانس 169
پس از پایان صحبتهایم با رحمانی گروه مشغول آماده کردن صحنه برای ضبط سکانس 169 میشوند. این بخش در آشپزخانه تصویربرداری میشود و شقایق فراهانی و آزاده صمدی در آن بازی دارند. دوربین در جای مناسب کار گذاشته میشود. صدابردار صدا را چک میکند. بازیگران لباسهایشان را عوض میکنند. لباسها عموما تیره است. چراکه قرار است سکانسهای برداشتی در این جلسه به مرگ پدر زیبا و روحیات و حالات او پس از این واقعه مربوط باشد. برداشت سکانس بعدی شروع میشود.
زیبا مقداری میوه را در ظرف چیده و روی صندلی مینشیند. مانیا مقابل او نشسته است. زیبا میگوید: یه وقتهایی به سرم میزنه این خونه رو بفروشم و برم یه جای دیگه.
مانیا: چه فرقی داره. این ذهن آدمه که باید عوض شه.
زیبا: آخه من دورههای خیلی سختی رو توی این خونه گذروندم.
مانیا: اما روزای خوب هم داشتی، مگه نه؟!
و به این ترتیب باقی دیالوگها بین آنها رد و بدل میشود.
پس از یک بار تمرین ضبط اول کات داده میشود. کارگردان دستور تکرار میدهد. بار دوم از صمدی میخواهد کمی نقش زیبا باانرژیتر به نظر برسد. زیرا چند روزی از غم او گذشته است و حالا روحیهاش را تا حدودی به دست آورده. در نهایت یکی از برداشتها مورد قبول قرار گرفته و فرصتی دست میدهد تا با کارگردان سریال گفتوگو کنم. ساعت 20 و 11 دقیقه است.
روایتی حرفهای، مدرن و غیرخطی
بهرنگ توفیقی که پیش از این کارگردانی سریال مسیر انحرافی را هم برعهده داشته است، در ابتدا توضیحاتی درباره نام تازهترین اثر در حال تولیدش بیان کرده و میگوید: راستش را بخواهید هنوز نام سریال کاملا قطعی نشده است. طی صحبتهایی که در آینده خواهیم داشت، بالاخره نامی قطعی برای کار انتخاب میشود. به نظرم انقلاب زیبا نامی است که به کار مربوط میشود. زیرا هم زیبا شخصیتی اصلی داستان ماست و هم این که ماجرای سریال تا حدی به ماجرای انقلاب هم برمیگردد.
او میافزاید: این نام دو پهلوست و همچنین مفهومی استعاری را هم در برمیگیرد.
این کارگردان همچنین خاطرنشان میکند: من از اسفند کارگردانی این پروژه را برعهده گرفتم. وقتی آقای بدرلو مدیر تولید کار با من تماس گرفتند و پیشنهاد کار را مطرح کردند و فهمیدم که رامین عباسیزاده تهیهکنندگی آن را برعهده دارند، بسیاری از مسائل و دغدغهها برایم حل شد. چراکه میدانم ایشان تهیهکنندهای هستند که کیفیت و خروجی کار برایشان اهمیت زیادی دارد. این تصوری بود که پیش از همکاری از ایشان داشتم و وقتی هم به گروه پیوستم تصورم تائید شد.
او ادامه میدهد: فیلمنامه را خواندم و ارتباط خوبی با آن برقرار کردم. احساس کردم قصهای است که مدتها جای خالی آن در تلویزیون احساس میشده است. قصهای که به لحاظ موضوعی جذاب است و حرفهای و مدرن روایت میشود. شکل روایت این کار خطی نیست. اتفاقی که من خودم به عنوان کارگردان این نوع روایت را ترجیح میدهم.
توفیقی یکی دیگر از دلایل کارگردانی انقلاب زیبا را در فضای غیرکمیک آن دانسته و میگوید: یکی از دلایلی که من مدتی است کمتر کارگردانی کردهام پیشنهادهای زیادی بود که در ژانر کمدی داشتم. دوست داشتم ژانر دیگری را تجربه کنم. در تلهفیلمها این اتفاق افتاد و تقریبا همه فیلمهای تلویزیونی که کارگردانی کردهام ژانرهای متفاوت و جداگانهای داشتهاند. حتی یکی دو قصه پلیسی کار کردم اما به دلیل این که مسیر انحرافی در کارنامه سریالسازیام ثبت شده است و طبیعتا سریال بیشتر از تلهفیلم دیده میشود، برای همین این تصور وجود دارد که من غالبا کارگردان کارهای کمدی هستم یا ژانر مورد علاقهام آن است.
کارگردان فیلم سینمایی ویدئویی زاپاس درباره قصه انقلاب زیبا نیز نظر خود را این طور ابراز میکند: معتقدم حامد عنقا کارش را به خوبی بلد است. میزان حضور هریک از کاراکترها در هر قسمت و در همه جای فیلمنامه درست است و تمام جزئیات را لحاظ کرده است. از فیلمنامه خیالمان راحت است.
وی همچنین درباره انتخاب آزاده صمدی به عنوان بازیگر نقش زیبا اضافه میکند:
وقتی کارگردان فیلمنامه را میخواند تصوری نسبت به نقشها پیدا میکند که همزمان بازیگر متناسب با آن هم به ذهن او میآید. ممکن است یک سری ویژگیها بین بعضی از بازیگران مشترک باشد و وقتی من از این مشخصهها نام ببرم شما بگویید میتوانستید فلان بازیگر را هم انتخاب کنید. آنچه که من را برای انتخاب خانم صمدی به عنوان بازیگر نقش زیبا مجاب میکرد لحن و صدای ایشان بود. با دوستانم هم مشورت کردم و باز هم به ایشان رسیدم. همچنین سایر بازیگران هم با این نگاه و رویکرد انتخاب شدهاند. برای مثال آقای پسیانی از جمله بازیگرانی هستند که من معتقدم به لحاظ حسی از عهده یک نقش بخوبی بر میآیند. آقای مظفری را هم از سالها پیش میشناسم. حدود 20 سال قبل در اولین کارم به عنوان دستیار کارگردان در کنارشان حضور داشتم. حضورشان در این سریال برای ما کمک بزرگی است. این دومین تجربه همکاریام با ایشان است که من آن را کارگردانی میکنم. پیش از این فیلمی با نام دومینو کار کردیم و ایشان در آن کار بازی میکردند. با خانم فریبا کوثری و خانم شقایق فراهانی همکاری نداشتم که خوشبختانه این فضا هم فراهم شد.
داستانکهایی که به قصه اصلی میپیوندند
کارگردان مسیر انحرافی درباره زمان پخش سریال هم میگوید: زمان پخش سریال هنوز مشخص نیست اما اساسا قصههای پرتعلیق حامد عنقا این کشش را دارد که بتوان در فصلهای مجزا آن را تعریف کرد. شاید شبیه به سریال قلب یخی که خود او هم آن را نوشته بود. البته نمیتوان نام این فرم را فازبندی گذاشت. اما اگر فصلی بودن در این سریال اعمال شود، پایانی زیبا برای فصل اول رقم زده میشود که برای بیننده کشش و جذابیت داشته باشد و او ادامه سریال را هم دنبال کند.
قصههای این سریال بی ربط با هم نیستند. ما یک خط سیر اصلی را دنبال میکنیم که در مسیر آن به اصطلاح داستانهای فرعی هم ایجاد میشود. این داستانکها در جایی به داستان اصلی پیوند میخورند. داستان انقلاب زیبا قصه شخصیتهاست. ممکن است از آنها تاریخچهای ببینیم و به اوضاعشان در گذشته برگردیم.
انقلاب زیبا را مناسبتی نمیدانم
شقایق فراهانی بازیگر نقش مانیا در گوشهای از حیاط خانه نشسته است. فرصت استراحتی کوتاه برای گروه اعلام شده است. در این فاصله به سراغ او میروم تا درباره ویژگیهای نقشش با هم گفتوگو کنیم. خودش درباره همکاریاش با کارگردان جوان سریال میگوید: شاید بیش از 10 سال است که بهرنگ توفیقی را میشناسم. همه نسبت به آینده کاری ایشان نگاه و پیشبینی خوبی دارند من هم همین طور، اما علت اصلی حضورم در این کار و آنچه مرا بیشتر برای پذیرفتن بازی در این سریال ترغیب کرد، حضور حامد عنقا به عنوان نویسنده بود. با توجه به تجربه خوب نگارش ایشان در سریال قلب یخی و این که آن کار را هم دنبال میکردم ـ هرچند متاسفانه پایانش مشخص نشد ـ دوست داشتم که در یکی از کارهای این نویسنده بازی کنم. در واقع دلیل اصلی بازیام در انقلاب زیبا همین بود.
وی همچنین درباره آخرین فعالیتهای خود میگوید: در حدود شش فیلم بازی داشتهام که هنوز اکران نشدهاند.
بازیگر سریال مادرانه در پاسخ به این که چقدر قصه و مسیر داستانی این کار به ماجرای انقلاب اسلامی پیوند میخورد، میافزاید: خود من این کار را مناسبتی نمیدانم و چنین فضایی را از آن برداشت نمیکنم.
این بازیگر در واکنش به این نظر که این روزها کمی کمکارتر شده است چنین بیان میکند: من معمولا وقتی کسی این سوال را میکند از او میپرسم مگر همیشه باید یک بازیگر را در کارهای مختلف روی آنتن دید و هر وقت کانال را عوض میکنی با نقشآفرینی او مواجه شوی؟ من هم کمکار نیستم. سال گذشته سریال مادرانه را از شبکه سه روی آنتن داشتم که پربینندهترین سریال ماه رمضان بود و کلاه پهلوی هم از من پخش شد و پخش آن هم مدت زیادی طول کشید.
سال گذشته هم پرکارترین بازیگر سینما شدم. اگر قرار باشد مردم و مخاطبان تلویزیون بازی یک بازیگر را در هر کاری ببینند که دلزده میشوند.
فراهانی همچنین عملکرد بازیگران را از انتقاداتی که گاهی به آثار تلویزیونی صورت میگیرد، مجزا دانسته و میگوید: یک بازیگر خوب میتواند با یک کارگردان خوب همکاری کند و بدرخشد و همان بازیگر در کار دیگری با کارگردانی نامناسب و متنی ضعیف کارش را زیر سوال ببرد. به نظر من برخی انتقاداتی که گاهی به کیفیت سریالها صورت میگیرد چندان به بازیگر مربوط نیست.
بازیگر مجموعه کلاه پهلوی همچنین اضافه میکند: ما سریالهای قدیمی و فاخر بسیاری مانند سربداران، امام علی(ع) و... را در کارنامه سریال سازی مان داشتهایم. بنابراین نشان دادهایم که میتوانیم در این عرصه موفق باشیم. بنابراین به این نتیجه میرسیم که سیاستگذاری در تولید و پخش آثار خوب بسیار تعیینکننده است. ضمن این که دستمزد بازیگران به موقع پرداخت نمیشود. به این علت انگیزه چندانی برای بازیگر باقی نمیماند. همیشه این تردید وجود دارد که بالاخره دستمزدی به او پرداخت میشود یا نه؟! در شرایطی که امنیت مالی برای بازیگران وجود ندارد چنین خروجی بعید نیست و همین میشود که بعضی از آنها ترجیح میدهند با مراکز و کارهای خصوصیساز همکاری کنند.
مردم خواستار تماشای واقعیتاند
فراهانی همچنین به برخی از ممیزیها گلایه میکند و میگوید: یکی دیگر از دلایل هم به ممیزیها برمیگردد. برای مثال قرار است یک مهمانی طاغوتی در سریالی تاریخی به تصویر کشیده شود و خط قرمز این است که زنان و مردان در بخشهای جداگانه در مهمانی شرکت داشته باشند. آیا این برای نمایش مهمانیهای طاغوتی برای بیننده قابل باور به نظر میرسد؟! قطعا مردم هم نمیخواهند پای برنامههایی بنشینند که آن را فاصلهدار از واقعیت میبینند.
چند سال است که سطح آگاهی عمومی مردم جهان بالاتر رفته است و این سیر باشتاب ادامه دارد. به همین دلیل فکر میکنم دیگر زمان پخش سریالها به صورت هفتگی سر آمده است. آنقدر اطلاعات و دادههایی که مردم در طول روز دریافت میکنند، زیاد شده است که ممکن است پخش هفتگی باعث شود کار به اصطلاح از دست مخاطب در برود. با پخش روتین موافقترم. همه چیز در دنیا سرعت پیدا کرده است. امروزه بسیاری از افراد سریالهای حتی طولانی قسمتی را هم طی چند روز به طور کامل میبینند. شاید یکی از دلایلی که باعث شد کلاه پهلوی آن طور که باید مخاطب جذب نکند هم همین بود.
مصاحبه من با شقایق فراهانی در حالی به پایان میرسد که گروه همچنان مشغول آماده کردن فضا برای ضبط سکانسهای بعدی هستند و حالا قرار است در جلسه شانزدهم تصویربرداری انقلاب زیبا بیش از 10 سکانس برداشت شود. (رکسانا قهقرایی/ ضمیمه قاب کوچک)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
جامجم» در گفت وگو با دکترسید محمد مرندی،مهمترین چالشهای پیشرو در دستیابی تهران و واشنگتن به توافق را بررسی کرد
سیدعبدالله صفیالدین، نماینده حزبالله در ایران: