به گزارش جامجم، جمعه شب هتل آزادی تهران، میزبانی سومین حراج تهران را برعهده داشت که این بار 90 اثر از هنرمندان نسلهای مختلف را به فروش گذاشته بود.
در این حراج ١٥٠ دقیقه ای بالاترین رکورد فروش اول و دوم به دو نقاشی زیبا از سهراب سپهری تعلق گرفت که سالن حراج را دقایق متمادی به وجد آورد و جمعیت متمول بالغ بر یکهزار نفری را که از نزدیک شاهد حراج بودند به فریاد زدن واداشت.
بالاترین رکورد به نقاشی بدون عنوان سپهری از مجموعه «تنه درختان » رسید که یک میلیارد و ٨٠٠ میلیون تومان به فروش رفت که رکورد جهانی این هنرمند بین آثار فروش محسوب می شود. این تابلو را یک خریدار کانادایی از طریق تلفن سه برابر قیمت اولیه خرید. دومین رکورد شب گذشته هم به تابلوی انتزاعی سهراب اختصاص داشت که یک میلیارد و ٦٠٠ میلیون تومان به فروش رسید.
سومین رکورد این شب با تابلوی «شکار آبی آسمان» رضا درخشانی شکسته شد که ٦٠٠ میلیون به فروش رفت. نقاشیخط«محبت» سیدمحمد احصایی با فروش ٥٨٠میلیون تومانی رکورد چهارم را از آن خود کرد. نقاشی دو قطعه ای آیدین آغداشلو با خلق رکورد ٣٨٠ میلیون تومانی هم رکورد پنجم را تصاحب کرد.
٣٦٠ میلیون تومان عددی بود که قیمت آثار سه هنرمند برجسته روی آن آرام گرفت: نقاشی بزرگی از زنده یاد حسین کاظمی، نقاشیخط آبی رنگ «حقیقت چیست؟» سید محمد احصایی و «الله طلایی» فرهاد مشیری. این در حالی بود که آثار فریده لاشایی و ابوالقاسم سعیدی هر یک ٣٠٠ میلیون تومان چکش خورد.
نقاشیخط نصرالله افجهای ٢٨٠ میلیون تومان، « پرتره» از کوروش شیشه گران ٢٦٠ میلیون تومان، نقاشی مسعود عربشاهی، مجسمهای از ژازه تباتبایی و نقاشیخط صداقت جباری هر یک ٢٢٠ میلیون تومان، اثر دیگری از مسعود عربشاهی ٢١٠ میلیون تومان، «هیچ» دو قلوی سبز رنگ پرویز تناولی و نیز نقاشی مارکو گریگوریان هر یک ٢٠٠ میلیون تومان، آثار حسین زندهرودی و رضا مافی هریک ١٧٠ میلیون تومان، اثر سیراک ملکونیان ١٦٥ میلیون تومان، اثر هوشنگ پزشکنیا ١٦٠ میلیون تومان، اثر زندهیاد جعفر روحبخش ١٥٠ میلیون تومان، عکسی از عباس کیارستمی، کویرهای ایرانی پرویز کلانتری، نقاشی زندهیاد بهجت صدر و قاسم حاجیزاده هر یک ١٤٠ میلیون تومان، مجسمهای از توکل اسماعیلی و نقاشیهای زندهیاد مهدی ویشکایی و پروانه اعتمادی ١٣٠ میلیون تومان، نقاشیخط آبی و قرمز علی شیرازی، جلیل رسولی، ناصر عصار و رضا لواسانی هر کدام ١٢٠ میلیون تومان و نقاشی شهریار احمدی یکصد میلیون تومان به فروش رسیدند.
در این شب چکش رضا کیانیان در مقام حراجگردان برای ٢٢ نقاشی، مجسمه و عکس رکورد بالای ٥٠ میلیون تومان را به ثبت رساند که در این میان حضور جوانان پررنگ بود. در این شب تابلوی رضا کیانیان نیز بهعنوان نودمین اثر عرضه شد که با قیمت باور نکردنی 60 میلیون تومان به فروش رسید.
حراج تهران میزبان برخی چهرههای دولتی هم بود. چهرههایی مانند علی مرادخانی معاون هنری وزیر ارشاد، مجید ملانوروزی مدیرکل دفتر تجسمی ارشاد، علی کاظمی مشاور اقتصادی وزیر ارشاد و احمد مسجدجامعی رئیس شورای شهر تهران. جالب است که علیرضا سمیع آذر مدیر حراج در تمام طول مراسم، مانند یک مربی مضطرب مراسم را بهصورت ایستاده دنبال میکرد.
دقایقی پس از سومین حراج تهران، سمیع آذر و کیانیان در جمع محدود خبرنگاران راه یافته به مراسم حاضر شدند و به پرسشهای آنان پاسخ دادند. سمیع آذر دستیابی به فروش ١٣ میلیارد و ٢٥٧ میلیون تومان را حیرتانگیز توصیف کرد و گفت: ایدهآل ما دستیابی به عدد ده میلیارد تومان بود اما با استقبال شایان توجه علاقهمندان به هنر غافلگیر شدیم. این نشاندهنده علاقه ایرانیان به خلاقیت و آفرینشهای هنرمندانشان است و آن را قابل ستایش می دانم.
او از حمایتهای معنوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قدردانی کرد و گفت: همین اعلام حمایتها و خلق فضای امیدبخش، حال عمومی جامعه هنری را بهبود بخشیده است و در یک فضای اطمینان بخش و امیدواری عمومی، بخش خصوصی نیز با قدرت بیشتری در عرصه هنر فعالیت میکند.
سمیع آذر فروش سومین حراج تهران را بالاترین رکورد فروش هنرمندان ایرانی در همه حراجهای بینالمللی خواند و گفت: خبر خوب این است که بازار مبادلات هنری در داخل کشور قدرت یافته است که می تواند بهترین پشتیبان برای بازار بینالمللی هنر ایران باشد. این مهم به این معناست که باوجود فاصله برابری ریال در برابر دلار، اکنون شاهد هستیم قیمت آثار برخی هنرمندان ایرانی در داخل گرانتر از آن سوی مرزهاست.
مدیر حراج تهران در پاسخ به این پرسش جامجم که چقدر تجربه ناموفق آخرین حراج کریستیز در برآوردهای نادرست قیمتهای اولیه در حراج تهران به کار آمد، گفت: از تاکتیکهای موفق حراج تهران انتخاب مناسب قیمت اولیه برای آثار بود. به هر حال تفاوت حراج و گالری در این است که در گالریها قیمت آثار را از بالا به پایین میآورند اما در حراج قیمتها را بالا میبرند.
سجاد روشنی - گروه فرهنگ و هنر
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد
صدای پای آب،
نثار شبهای خاموش مادرم!
اهل كاشانم.
روزگارم بد نیست.
تكه نانی دارم ، خرده هوشی، سر سوزن ذوقی.
مادری دارم ، بهتر از برگ درخت.
دوستانی ، بهتر از آب روان.
و خدایی كه در این نزدیكی است:
لای این شب بوها، پای آن كاج بلند.
روی آگاهی آب، روی قانون گیاه.
من مسلمانم.
قبله ام یك گل سرخ.
جانمازم چشمه، مهرم نور.
دشت سجاده من.
من وضو با تپش پنجره ها می گیرم.
در نمازم جریان دارد ماه ، جریان دارد طیف.
سنگ از پشت نمازم پیداست:
همه ذرات نمازم متبلور شده است.
من نمازم را وقتی می خوانم
كه اذانش را باد ، گفته باشد سر گلدسته سرو.
من نمازم را پی«تكبیره الاحرام» علف می خوانم،
پی «قد قامت» موج.
كعبه ام بر لب آب ،
كعبه ام زیر اقاقی هاست.
كعبه ام مثل نسیم ، می رود باغ به باغ ، می رود
شهر به شهر.
«حجر الاسود » من روشنی باغچه است.
اهل كاشانم.
پیشه ام نقاشی است:
گاه گاهی قفسی می سازم با رنگ ، می فروشم به شما
تا به آواز شقایق كه در آن زندانی است
دل تنهایی تان تازه شود.
چه خیالی ، چه خیالی ، ... می دانم
پرده ام بی جان است.
خوب می دانم ، حوض نقاشی من بی ماهی است.