معظمی که تاکنون آثار مختلفی را در تلویزیون کارگردانی کرده، اینبار به سمت کاری رفته که بخشی از ماجراهای آن در جاده چالوس اتفاق میافتد. در این سریال بیژن امکانیان در نقش پدر خانواده، فاطمه گودرزی در نقش محبوبه مادر خانواده، محسن افشانی در نقش امیر پسر خانواده و سیما خضرآبادی در نقش مهتاب دختر خانواده هنرنمایی میکنند.
همچنین علیرام نورایی، نیما شاهرخشاهی و چند چهره تلویزیونی دیگر که در مرحله انتخاب هستند نیز احتمالا از بازیگران اصلی این مجموعه تلویزیونی خواهند بود.
این سریال براساس طرحی از آرش قادری جلوی دوربین رفته و شعله شریعتی و اعظم بهروز هم کار نگارش فیلمنامه این اثر را به عهده دارند.
جاده چالوس روایت خانوادهای است که در تهران زندگی میکنند و داستان از جایی شروع میشود که به همسر خانواده یک رستوران متروکه در جاده چالوس ارث میرسد. او به همراه وکیل خود به جاده چالوس میرود تا رستوران متروکه را که حدود 40 سال است از رونق افتاده دوباره با همکاری خانوادهاش احیا کند. این سریال تلویزیونی با اهداف مختلفی تهیه میشود که از آن جمله میتوان به مواردی چون: ترویج سبک زندگی ایرانی و اسلامی، اشاعه خرده فرهنگهای بومی، احیای ارزشهای دینی، رشد و تقویت فرهنگ قناعت و سادهزیستی، کسب روزی حلال و آشنایی با آداب و رسوم فرهنگهای مختلف، تشویق جامعه به تشکیل خانواده و تقویت کانون گرم خانواده و ترغیب ازدواجهای آسان مطابق با فرهنگ ایرانی و اسلامی، ترغیب مردم کلانشهرها به مهاجرت به شهرهای کوچک و... اشاره کرد.
برخلاف تصور برای تهیه گزارش از این سریال به جاده چالوس نرفتم، چراکه در روزهایی که میخواستم سر صحنه این سریال حضور پیدا کنم، هنوز گروه تصویربرداری بخشهای مربوط به جاده چالوس و خارج از تهران را شروع نکرده بودند. به همین دلیل در همان ده روزی که گروه در مسافرخانهای حوالی میدان راهآهن کار خود را آغاز کرده بودند به آنجا میروم.
میراثداری در جاده چالوس
گروه تصویربرداری جلوی یک مسافرخانه مستقر شدهاند. برای هماهنگیهای بیشتر با مجری طرح و مدیر تولید پروژه، علیرضا سالمینیک تماس میگیرم، او در یکی از اتاقهای مسافرخانه منتظر ماست. با دعوت و راهنمایی او وارد اتاقی میشوم که هیچ وسیلهای در آن وجود ندارد به جز یک میز و چند صندلی. به گفته سالمینیک این اتاق هم یکی از اتاقهایی بوده که گروه تا چند روز پیش در آن مشغول تصویربرداری بودند، اما الان دیگر کارشان در این اتاق به پایان رسیده است.
کمی که از صحبتهایمان درباره این سریال میگذرد، سالمینیک برای صحبت با عوامل گروه هماهنگیهای لازم را انجام میدهد. اولین کسی که با او همکلام میشوم کارگردان اثر است.
معظمی کارگردان سریال جاده چالوس درباره این اثر جادهای به خبرنگار «قاب کوچک» میگوید: طرح اولیه این سریال توسط آقای داوری تهیهکننده به من پیشنهاد شد و در ادامه با نویسندهها (شعله شریعتی اعظم بهروز) مشورتهایی صورت گرفت و تغییراتی اعمال شد، اما هنوز هم در متن تغییراتی صورت میگیرد. یعنی تا لحظه آخر که کار تصویربرداری ادامه دارد، تغییر در فیلمنامه هم داریم و تمام تلاشمان این است که مجموعه مورد پسندی را از لحاظ کیفی به مخاطبانمان ارائه دهیم.
وی ادامه میدهد: همیشه برای یک کار تلویزیونی در وهله اول فیلمنامه و بعد انتخاب بازیگر در اولویت هستند. یعنی اگر این دو مورد به اشتباه انتخاب شوند یا کمی در آنها کمکاری صورت گیرد، به هیچ عنوان اثر دیده نخواهد شد. من همیشه بر این باورم که اگر قرار است سریالی را برای شبکهای بسازم، سریالی متفاوت به تصویر بکشم که بیننده هم از دیدن آن به وجد بیاید و لذت ببرد.
کارگردان مجموعه تلویزیونی «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» میگوید: قصه یک خطی و کلی جاده چالوس ایده اولیه خوبی دارد به اضافه اینکه مضامینی ازجمله: سبک زندگی، مشورت، خوداشتغالی، تقویت باورهای ملی، آداب و رسوم و... در آن پررنگ میشود. در همان ابتدا که این طرح به من پیشنهاد شد دیدم که داستان پتانسیل این را دارد که خروجی و نتیجه خوبی داشته باشد.
معظمی میافزاید: خدا را شکر الان هم که حدود دو ماه از زمان تصویربرداری میگذرد، از روند تولید راضی هستم و نگاهی که همه ما چه بازیگر و چه سایر عوامل در کار داشتیم، بسیار به هم نزدیک است و بخوبی با یکدیگر همدل و همزبان هستیم. ما تمام تلاشمان را به کار بستیم که اول بیننده خود را پیدا کنیم و بعد اینکه کار خوبی به مخاطبان ارائه دهیم که به کارهای دیگر تلویزیون شبیه نباشد.
وی درباره دیگر سریالهایی که هماکنون از تلویزیون در حال پخش است، هم میگوید: نظر شخصی من این است که آنقدر ساختار سریالها در حال حاضر به هم نزدیک است که اصلا متوجه نمیشویم که کارگردان فلان اثر، چه کسی است و کارگردان اثر بهمان چه کسی. زمانی که اثری به چند کارگردان پیشنهاد میشود، هر کدام از آنها نگاه خاص خودشان را به کار دارند، اما من همیشه در کارهایم منطق را در نظر میگیرم و با تجربیاتی که از کارهای قبلیام داشتهام، این روند را پیش میبرم.
او درباره ساختار جاده چالوس نیز میگوید: این سریال اثری اجتماعی با رگههای کمدی است. ریتم گرم، بازیهای خوب و طراحی صحنه جذابی دارد درواقع همه عوامل اثر را از بهترینهای این عرصه انتخاب کردیم.
معظمی درباره انتخاب بازیگران اثرش خاطرنشان میکند: به هر حال انتخاب بازیگر توسط تهیهکننده و کارگردان صورت میگیرد و نمیشود که کارگردان به تنهایی چیدمان گروهش را در دست داشته باشد. خوشبختانه پیشنهادهایی که آقای داوری برای انتخاب بازیگران در این مجموعه به ما دادند خیلی خوب بود و بازیگرانمان خیلی خوب انتخاب شدند.
گودرزی؛ یک مادر پرجنب و جوش
گودرزی درباره نقش خود میگوید: نقشی که من ایفاگرش هستم، یکی از نقشهای محوری است که تاثیر مستقیمی در روند قصه دارد. من همیشه از این دست نقشها استقبال میکنم و میتوانم با آنها ارتباط خوبی برقرار کنم. این شخصیت دارای دو فرزند است که در خلال قصه دچار مشکلی میشوند و همه باهم سعی میکنند تا در رفع مشکل قدمی بردارند. این زن هم فردی است که هم فکر میکند و هم پرجنب و جوش است.
وی درباره همکاری با معظمی میگوید: من تا به حال با ایشان همکاری نداشتهام، ولی او خیلی خوب به کارش احاطه دارد و میداند چه میخواهد به تصویر بکشد. تا الان هم از همه لحاظ از این گروه راضیام و خدارا شکر همه چیز خوب پیش رفته است.
وی میافزاید: در طول این سالها که کار کردهام، شاید یک یا دو کار باشد که بعد از ایفای نقش در آن از حضورم ناراضی بودم، نقش محبوبه نیز، مانند سایر نقشهایم چند لحظه خوب داشت که ترغیب شدم تا در آن بازی کنم.
او درباره حضورش در این سریال و تکرار دوباره مادر بودنش برای محسن افشانی و سیما خضرآبادی نیز میگوید: این حس مادر بودن همچنان و بعد از این سریال ادامه داشت و برایم حفظ شده است. محسن تا الان کودک درونش را حفظ کرده و این برای من خیلی شیرین است چراکه همه آدمها نمیتوانند به این شکل باشند. ارتباط ما در این سریال مثل این است که او همان بچه چند سال پیش من در سریال «ترانه مادری» بوده و هست.
وی ادامه میدهد: در این مدت پیشنهادهای دیگری هم داشتهام، اما به این دلیل که در حال حاضر درگیر این پروژه هستم، فعلا فرصت حضور در کار دیگری را ندارم. ترجیحم این است که زمانم را بیشتر روی یک کار بگذارم و به طور متمرکز آن را دنبال کنم تا اینکه چند کار را قبول کنم.
گروه منتظر تاریکی هوا هستند تا سکانس مورد نظر را ضبط کنند. در این سکانس علیرام نورایی بازی دارد و باید در حالی که چند چمدان در دست دارد و از ماشین پیاده میشود، به سمت در ورودی مسافرخانه برود، سکانس با هدایت معظمی و دستیارش شروع میشود. کارگردان پشت مونیتور خود نشسته و برای اینکه نور در صفحه مونیتور منعکس نشود، پارچهای سیاه را روی مونیتور انداخته است. علیرام نورایی که در این سالهای اخیر در عرصه سینما هم حضور پررنگی داشته، یکی از بازیگران اصلی این سریال است. او با اعلام «یک، دو، سه» کارگردان، در پیادهرویی که به در ورودی مسافرخانه میرسد، به سمت ماشین میرود و در حالی که دو چمدان در دستش دارد و چمدان دیگری را به دندان گرفته، به دشواری راه میرود. او شرایط سختی را دارد، چراکه علاوه بر این سه چمدانی که در دستش است، میبایست با گوشی تلفن همراه خود هم صحبت کند.
تصویربرداری این صحنه مشکلات خاص خودش را دارد و هر بار به دلیلی صحنه تصویربرداری تکرار میشود با این وجود تمام گروه سعی دارند تا این پلان به سرعت تصویربرداری شود. هر دفعه که کارگردان کات میدهد چند نفر از بچههای پشت صحنه کیف و چمدانها را از دست او میگیرند تا کمی استراحت کند و دوباره با اعلام کارگردان این پلان تکرار میشود تا به صحنه دلخواه او نزدیک شود. بعد از اعلام ضبط نهایی این پلان سراغ نورایی میروم تا با او در همان پیادهرو صحبت کنم.
نقشی با گریمهای متفاوت
نورایی درباره حضورش در این سریال میگوید: در این سریال نقش مساوات را بازی میکنم، قالب این نقش با سایر کاراکترهایی که تا به حال ایفایشان کردم فرق میکند، آن هم از این نظر که حدود شش گریم خاص دارد. از قالب نقشهایی چون «ماتادور» و «قلادههای طلا» کمی فاصله گرفتم، بیشتر از این دوست ندارم نقشم را توضیح دهم و میخواهم که باقی قضاوتها توسط مردم و در هنگام پخش سریال صورت گیرد.
وی ادامه میدهد: من و آقای معظمی تقریبا با هم کارمان را شروع کردیم. من این افتخار را داشتم که در دو اپیزود از مجموعه «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» و تلهفیلم «ساعت به وقت صفر» بازی کنم.
این بازیگر تصریح میکند: همیشه متن برایم از اولویت اول برخوردار بوده است. خیلی از کارگردانهای ما متاسفانه ریسکپذیر نیستند و به همین دلیل هم بازیگران ما به ورطه تکرار میافتند چراکه کارگردانان کمتر دست به ریسک میزنند تا بازیگری را در قالبی متفاوت محک بزنند. سعیام بر این بوده تا نقشهایی که شبیه به هم هستند را به کمک کارگردان به طور متفاوتی ایفا کنم و به سمت نقش مشابه آن نروم. حتی این چهار تروریست که در چند اثر آخرم بازیشان کردم را به گونهای متفاوت به تصویر کشیدم و این را از دیدگاه مردم و مخاطبان هم میگویم که بارها در بازخوردها دیده و شنیده ام. الان هم خوشحالم که آقای معظمی چنین نقشی را به من سپردهاند.
بازیگر سریال «ماتادور» میگوید: چند پیشنهاد دارم که در حال بررسی آنها هستم، ضمن اینکه فعلا درگیر این کار هستم و نمیتوانم نظر قطعی بدهم و امیدوارم با این پروژه تداخل نداشته باشد.
نورایی درباره وضع سریالهای تلویزیون نیز میافزاید: خیلی کم سریالها را دنبال میکنم، اما از قدیم بحثی باب شده بود تحت عنوان تهاجم فرهنگی؛ متاسفانه الان طوری شده که خیلی راحت از کشورهای خارجی که اتفاقا صاحب سینماهم نیستند، سریالهایی به ایران آورده میشود و سر سفره خانوادههای ما قرار میگیرد که من اسمش را تقاضای غیرفرهنگی میگذارم.
فکر میکنم دوستان در این بخش باید یک مقدار در زمینه سیاستگذاری در ساخت آثار بازنگری کنند و عنصر جذابیت را به این شاخه اضافه کنند چراکه نیروهای خوب و با استعدادهای زیادی داریم و با استفاده از این افراد میتوانیم جلوی معضلی به این شکل را بگیریم. واقعا خیلی از سریالهای ما جذابیت این را ندارند که مخاطب آنها را دنبال کند و باید این موضوع بزودی حل شود.
اعتباری برای کارهای بعدی
بعد از گفتوگو با نورایی، محسن افشانی را میبینم. او در این سریال نقش امیرعلی را بازی میکند که اولین نفر در خانواده است که از مشکل به وجود آمده در خانواده مطلع میشود و به دنبال آن است تا شرایط را به روال سابق برگرداند.
افشانی درباره نقشش میگوید: امیرعلی هیچ شباهتی به من ندارد. ابتدا قرار بر این بود تا او پسر پرجنب و جوش خانواده و به عبارتی بار خنده داستان را عهده داشته باشد، اما از آنجا که من در بیشتر کارهایم چنین نقشهایی را ایفا میکنم، با نویسنده و کارگردان مشورت کردم و آنها هم کاراکتری دیگر از امیرعلی را برایم ساختهاند.
وی میافزاید: همه جا این را گفتهام که خانم گودرزی اولین مادر سینمایی و تلویزیونی من هست و هنوز هم در خاطر مردم مانده که من در سریال «ترانه مادری» با ایشان همبازی بودم. همبازی بودن با ایشان به اعتبار کارنامه هنریام اضافه کرد، همچنین آقای حکیمی و خانم روستا واقعا به کارنامه کاری من اعتبار بخشیدند و در کل هم خوشحالم که میتوانم در کنار چنین بزرگانی کار کنم.
او ادامه میدهد: اکنون در کنار بازیگری، ورزش را دنبال میکنم و همچنین پروانه نمایش یک اثر سینمایی را گرفتیم که به امید خدا بعد از اتمام این سریال کلید خواهد خورد.
یکی از چهرههای جوان این سریال علاوه بر افشانی، سیما خضرآبادی است که پیشتر در سریال «وضعیت سفید» نقشآفرینی کرده است.
دختر مهربان خانواده
خضرآبادی نیز درباره نقشش در سریال جاده چالوس میگوید: در این اثر نقش خدیجه دختر خانم گودرزی و آقای امکانیان را بازی میکنم. مهتاب دختر مهربان خانه است. برای اولین بار است که با آقای امکانیان همکاری میکنم، اما با خانم گودرزی در دو تلهفیلم و یک فیلم کوتاه همبازی بودهام.
او درباره همکاریاش با گروه جاده چالوس هم میگوید: یادم است آخرین سریالی که کار کردم و محیط و فضای پشت صحنه آنقدر خوب بود که آرامش کامل داشتم، مربوط میشود به سریال وضعیت سفید و دقیقا روزهایی که برای بازی در سریال جاده چالوس میآیم، هم همین حس را دارم. به کاری که انجام میدهم مطمئنم و به نتیجه آن هم امیدوارم.
بازیگر سریال «رخنه» میافزاید: بعد از بازی در سریال رخنه یک تلهفیلم بازی کردم تا الان که نقش خدیجه را بازی میکنم. در همین حین یک پیشنهاد تئاتر و یک فیلم سینمایی داشتم که به دلیل تداخل با این کار نتوانستم قبولشان کنم.
بازیگر سریال «هفتسین» درباره ایفای نقش در آثار تلویزیونی هم میگوید: تا جایی که فرصت داشته باشم حتما تلویزیون نگاه میکنم. برای بازیگری هر مدیومی که کار خوبی را به من پیشنهاد دهد را قبول میکنم و اصولا تفاوتی بین مدیومها قائل نمیشوم. تئاتر را خیلی دوست دارم، اما تجربهام در این زمینه زیاد نیست. معتقدم یک بازیگر در تئاتر و روی صحنه میتواند رشد کند و پخته شود. (مائده میرفندرسکی/ ضمیمه قاب کوچک)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد