در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در حالی که شاید زمانی که مردم در برابر امتیازاتی که ناصرالدینشاه به انگلستان واگذار کرد قیام کردند کمتر کسی تصور میکرد این آتش خشم و توفنده به چنین رویدادی منتهی شود، زیرا مردم در برابر استبداد حاکم بر آن زمان و فقر مادی و فقدان شعور و آگاهی سیاسی نمیتوانستند واکنشی نشان بدهند، اما جنبش تنباکو به آنها جرات و جسارت این کار را داد که در سالهای بعد چنین رویداد بزرگی را رقم بزنند. انقلاب مشروطیت و پیامدهایی که برای تاریخ ایران به بار آورد از این جهت ارزشمند و مهم و قابل احترام است که در آن زمان هنوز در بسیاری از کشورهای دنیا بویژه اروپا هنوز نظامهای پادشاهی و استبدادی حاکم بود و صحبت از انقلاب و آزادی و حقوق مردمی جرمی بزرگ به شمار میآمد، اما در ایران و به همت مردم و روشنفکران و علما این رویداد بزرگ به وقوع پیوست و جنبشهای پس از خود را به وجود آورد. در این گفتار به انقلاب مشروطیت پرداختهایم.
ایران در آستانه مشروطیت
ایران در سالهای پایانی پادشاهی ناصرالدینشاه (7 سال پایانی) از دوران 50 ساله و طولانی حکومت او سرشار از مصایبی بود که با سرعت از راه میرسید و هیچ چارهای هم برای آن اندیشیده نمیشد، البته کسی که بتواند چارهای بیندیشد پیدا نمیشد و به اصطلاح قحطالرجال بود. علت این مساله که پیامد تمام حکومتهای مستبد و خودکامه است، علاوه بر خودرایی شاه و ستم حکومت بر مردم، ناتوانی در تغییر اوضاع و اداره امور کشور، حرص و آز، طمع و مالاندوزی، فساد، رشوهخواری، پولپرستی و صدها نقصان دیگر بود که شاه و اطرافیانش بانی اصلی این شرایط اسفبار به شمار میآمدند.
در همین سالهای مصیبتبار، حکومت امتیاز بهرهبرداری از راهآهن و گمرکات و سپس امتیاز توتون و تنباکوی ایران را به مدت 60 سال ابتدا به تالبوت و سپس به رویتر انگلیس داد. در نتیجه این امتیازات، علما به عنوان قطب جدید مبارزاتی در کنار مردم علیه نظام حاکم وارد صحنه سیاسی شدند و به عنوان یکی از گروههای سیاسی تاریخ ایران در پروسه مبارزاتی ایفای نقش کردند. در واقع یکی از عوامل اصلی به ثمر رسیدن نهضت تنباکو و انقلاب مشروطیت، پایمردی مردم و علما در برابر قدرتهای خارجی و نظام حاکم داخلی بود و برای اولین بار ابهت نظام استبدادی وقت را شکستند و قدرت نامحدود و مطلقه شاه را محدود و مقید به قانون ساختند.
این مساله را میتوان در گزارشهای سر فرانک لاسلز وزیرمختار انگلستان در ایران، وزیرمختار روسیه، کاردار اتریش و ژنرال گاردان فرانسوی بخوبی مشاهده کرد. طبق گزارش لاسلز به لرد سالیسبوری وزیرخارجه وقت بریتانیا، در ایران 15 سال پیش از مشروطیت یعنی از فاصله جنبش تنباکو تا مشروطه اول، به طور پراکنده خیزشهایی با نامهای بلوای نان و ارزاق، مالیات و استبداد و زورگویی حکام محلی و حکومت مرکزی صورت میگرفت.
این خیزشها بویژه در شهرهای بزرگ بیشتر به چشم میآمد. در این پروسه، علما به عنوان قشر جدید مبارزاتی و مردم و روشنفکران به طور توام قدرت گرفتند و وارد میدان شدند، اما هنوز جنبشی منسجم با رهبری قاطع که بتواند در برابر حکومت بایستد و شاه را ساقط کند، در کشور به چشم نمیخورد و این مساله ریشه در علتهایی چون ترس گروههای مبارزاتی از محوشدن استقلال سیاسی کشور توسط روسیه و انگلستان و عثمانی و در نتیجه به خطر افتادن مذهب تشیع داشت و همین موجب میشد مبارزان با احتیاط عمل کنند.
بنابراین تا زمان مشروطه اول که قدرت از ناصرالدینشاه به مظفرالدینشاه منتقل شد، دگرگونی و تغییر اساسی در کشور رخ نداد، لیکن در این زمان و با فراهمآمدن شرایطی، در ایران به عنوان یک کشور آسیایی، انقلابی با موازین مدرن روز به وقوع پیوست، در حالی که در همین زمان در بسیاری از کشورهای اروپایی هنوز استبداد دوران قرون وسطی حکمفرما بود. بنابراین از این دیدگاه، ایران پیشگام طرح اندیشههای عدالتخواهانه و آزادیخواهانه و حاکمیت قانون بود و به طور کلی با انقلاب مشروطیت واژگانی چون «قانون»، «عدالت»، «پارلمان»، «آزادی»، «برابری» و... به فرهنگ سیاسی ایران وارد شد.
واژهشناسی مشروطیت
واژه مشروطیت در ایران به حکومتی اطلاق شد که پس از انقلاب 1324قمری و مبتنی بر پارلمان و قانون شکل گرفت. محمدعلی شاه قاجار، نخست زیر فشار آزادیخواهان و مشروطهخواهان این شرایط را پذیرفت که رژیم ایران از شکل استبداد مطلق به مشروطه و با ثبت واژه مشروطه در کنار عنوان حکومت ایران به عنوان «مشروطه سلطنتی» تغییر پیدا کند. با این وصف هر کسی به فراخور فهم و درک خودش برداشتهای متفاوت از این واژه داشت. جنبش مشروطهخواهی، نخستین بار در انگلستان شکل گرفت و پس از آن در انقلاب کبیر فرانسه (1789م) مطرح شد و کمکم به سراسر اروپا گسترش پیدا کرد و سپس به شرق راه یافت و روشنفکران ایرانی همانند میرزا ملکمخان و میرزا حسینخانسپهسالار، سیدجمال و برخی دیگر در پی سفر و ارتباط با اروپاییان این تفکر را با دستاوردهای آن به ایران آوردند.
جنبش مشروطهخواهی در شرق، در ایران و سپس در کشورهایی چون ترکیه، مصر، افغانستان و هند شکل گرفت. جنبش مشروطهخواهی در شرق 2 هدف عمده را دنبال میکرد: مبارزه و به چالشکشیدن استبداد داخلی و استعمار خارجی. اما در اروپا مشروطهخواهی عمدتا با استبداد داخلی مواجه بود و بحث استعمار را نداشت.
انقلاب مشروطیت در ایران رویکردی تجددخواه و مدرنگرا داشت که با روشنفکری قرن نوزدهم اروپا پیوند میخورد، اما شگفتآور است که یکی از گروههای عمده این انقلاب، روحانیون هستند. به عبارت دیگر، یک انقلاب تجددخواه که برنامه کارش مدرنیزاسیون ایران بود، رهبری آن در دست روحانیون بود، زیرا جامعه ایران از روحانیت آن زمان حرفشنوی داشت و با یک فتوا میشد مردم را علیه استبداد داخلی و استعمار خارجی بسیج کرد. این مساله در داخل با جنبش تنباکو و در بحث خارجی در جنگهای ایران و روس برای بسیج مردم علیه روسها نمایان شد و این به ساختار قدرت در ایران بازمیگردد. در آن زمان در ساختار قدرت ایران یک مثلث قدرت وجود داشت که به صورت زنجیرهای به یکدیگر وابسته بودند و در پیوند باهم عمل میکردند: علما و روحانیون، بازار و دربار.
زمینههای اقتصاد انقلاب مشروطیت
جنبش تنباکو، پای اروپاییان را به ایران باز کرد و ایرانیان به انگیزه «پروای سود و زیان کشور» دست به شورش، قیام و اعتراض زدند و این موجب شد که زمینه برای مشروطیت فراهم آید و به اصطلاح «نخستین تکان در توده مردم ایران» به وجود بیاید. البته امتیاز رویتر هم که به عنوان «استثمارکنندهترین امتیاز در طول تاریخ ایران» از آن میتوان یاد کرد و توسط ناصرالدین شاه به انگلستان داده شد نیز در ایجاد زمینه اقتصادی انقلاب مشروطیت و سپس اجتماعی و سیاسی موثر بود.
پیرامون زمینههای اقتصادی انقلاب مشروطیت میتوان گفت: تمام دولتهایی که در فاصله 10 سال پیش از انقلاب مشروطیت 1285 ـ 1275 شمسی (1324 ـ 1314 قمری ) در ایران روی کار آمدند با بحران شدید مالی روبهرو بودند. بلوای نان و تجمع طولانی صفها در جلوی نانواییها، کمبود نان در بازار و گرسنگی موجب هیاهو و شورش و آشوب میشد و آنقدر ادامه یافت که جنبش مشروطه پدید آمد. افزون بر این تجاوز و تعدی عمال دولتی به تودههای مردم و اخذ مالیات هنگفت از ملت فقیری که کشاورزی و تجارت آن تقریبا صفر بود، مزید بر علت شد.
فروش ایالات و اداره حکومت آن به قشر متمول وابسته به دربار و حتی بیگانگان، یکی از مصیبتبارترین و ننگینترین اعمال ناصرالدین شاه جهت تامین هزینههای عیاشی و مخارج هنگفت دربار و حرمسرایش و تامین هزینه سفرهای پوچ و بیهدف و بولهوسانه خارجی و به علت مهمتر، پرکردن خزانه خالی مملکت که توسط درباریان و عمال حکومتی غارت میشد، در 2 دهه پایان حکومتش به علاوه کاهش ارزش پول کشور و افزایش بهای کالاهای عمومی و اساسی، قحطی و گرسنگی و صرف پولهای به دست آمده از فروش حکومت و ایالات به حرامسرای شاه یکی از عوامل اصلی و بنیادین ورشکستگی مالی و بحران اقتصادی کشور و فقر مردم بود که به لحاظ اقتصادی و اجتماعی زمینه را برای مشروطیت فراهم آورد. به طوری که تنها در 3 سال پایانی حکومت ناصرالدین شاه، سالانه 50 هزار پوند کسری بودجه و درآمد عاید کشور شد. کاهش ارزش نقره نیز در ایجاد چنین وضعیتی بسیار موثر بود. رواج پولهای مسی که فاقد هر گونه ارزش ریالی بودند نیز ارزش پول واقعی ایران را بشدت کاهش داد و مردم را فقیرتر کرد و شورش معروف «نان» را در تبریز و شهرهای بزرگ دیگر به وجود آورد.
حرص و ولع شاه به پولاندوزی اوضاع اقتصادی ایران را بسیار آشفته کرد. کشاورزی و صنعت و تجارت و بازرگانی ایران کاملا ورشکسته و به خاک سیاه نشسته بود. چپاول و تجاوز و فقر بیداد میکرد و اندک درآمد کشور هم صرف حرمسرا و زینت و هوسهای زنان شاه میشد. رواج فالبینی، طالعبینی؛ رمالی، کفبینی و روی آوردن به تقدیرگرایی، مردم را به لحاظ اعتقادی مفلوک و بدبخت ساخته بود و به همین علت بود که شاه امتیاز لاتاری (قمار) را نیز به بیگانگان برای کسب درآمد فروخت.
به طور کلی شاهان قاجار بویژه ناصرالدین شاه بیکفایتترین چهره حکمرانان را در ایران و جهان و در تاریخ بشریت به جهانیان نشان دادند. از این رو، لرد کرزن ایران را تا زمانی که زیر سلطه چنین پادشاهی بود، فسادش را علاجناپذیر میدانست که هر روز بیشتر کشور را به ورطه نابودی میکشاند. کرزن ایران را به کشتی تشبیه کرده که تیر و تخته آن ارزش حفظ کردن و تجارت را دارد. کرزن همیشه معتقد بود ایران باید ضعیف نگه داشته شود و اگر منافع انگلستان در ایران تامین بشود مهم نیست که چه دولتی و شخصی در راس امور باشد.
سورنا آریا
منابع:
1 ـ در این زمینه نک: ایران پیش از انقلاب مشروطیت، ابراهیم تیموری، اطلاعات سیاسی اقتصادی، شماره 230 ـ 227 ویژه مشروطیت مرداد ـ آبان، 1385. ص 5.
2 ـ نک: اطلاعات سیاسی اقتصادی ویژه مشروطیت، تیر و آبان 1385، مقاله واژه مشروطیت عبدالهادی حائری. ص 34.
3 ـ نگاهی به جنبش مشروطه دوره اول «امانیه» محمود نجفی کارمند دانشگاه همبولت برلین.
4 ـ مشروطه متناقض، گفتوگو با لطفالله آجودانی، سیروس علینژاد.
5ـ گزارش سیسیل وود (Sicil Wood) سرکنسول انگلستان در تبریز که شاهد عینی شورش بود. مورخ 29 ژوئیه 1895 م (6 صفر 1313 هـ . ق)
6 ـ گزارش سر روبرت موریه از سنپترزبورگ به لرد سالیسبوری، مورخ 27 آوریل 1892، امتیاز تنباکو اولین مقاومت منفی در ایران، ابراهیم تیموری، ص 52.
7 ـ تاریخ مشروطه ایران، احمد کسروی، ص 15. یک سال در میان ایرانیان، پروفسور ادوارد براون، ص46.
8 ـ خاطرات و خطرات، مهدیقلی هدایت (مخبرالسلطنه) ص. تاریخ بیداری ایرانیان، ناظمالاسلام کرمانی، ص 19 و 60 .
9 ـ ایران بین دو انقلاب، یروآند آبراهیمیان، ص 50 تا 53.
10 ـ انقلاب مشروطیت ایران، فریدون آدمیت، ص 104. تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم الاسلام کرمانی ص268 .
11 ـ گزارش سر فرانک لاسلز در ملاقات با عباس میرزا ملکآرا برادر ناصرالدین شاه از اوضاع کشور، شماره 18، مورخ 20 ژانویه 1984 میلادی و به لرد روزبری وزیر خارجه وقت انگلستان. اطلاعات سیاسی اقتصادی ویژه مشروطیت همان منبع.
12 ـ گزارش لرد کرزون به سر تیمور دیوراند سرکنسول جانشین لاسلز. مموراندم، 12 آوریل 1896 م 3 هفته پیش از ترور شاه. اطلاعات سیاسی اقتصادی همان منبع.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد