در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سرانجام چند روز قبل از آغاز جنگ جهانی اول احمدشاه 18 ساله به سلطنت رسید. در نتیجه این جنگ که حدود 4 سال به طول انجامید، به علت ورود نیروهای عثمانی و روس و انگلیس و آلمان به ایران، مردم وضع اسفناکی پیدا کردند و قحطی عده زیادی از هموطنان ما را به هلاکت رساند. احمدشاه نیز هر چندماه یک بار یکی از رجال را به رئیس الوزرائی انتخاب میکرد ولی کوچکترین تغییری در وضع مردم ایران حاصل نمیشد و بیگانگان به قتل و غارت اموال مردم و اعدام آنها میپرداختند.
رضاخان به محض آن که در سوم آبان 1302 به مقام نخستوزیری رسید، احمدشاه را ناچار کرد رهسپار اروپا شود و برادر احمدشاه را که به عنوان نایبالسلطنه در تهران مانده بود نیز وادار کرد در امور دولت دخالت نکند. در چنین شرایطی قاجارها قدرتی نداشتند و تمام قدرت در دست رضاخان بود.
رضاخان در غیاب احمدشاه روز به روز موقعیت خود را تحکیم میکرد و درعین حال میکوشید تا با تبلیغاتی گسترده علیه احمدشاه او را نسبت به سرنوشت مملکت لاقید و بیاعتنا نشان دهد. احمدشاه پس از تثبیت موقعیت رضاخان در ایران و بخصوص پس از رأی اعتمادی که با نیرنگ، توطئه و فشار در 22 فروردین 1303 از مجلس گرفته شد، برای بازگشت به ایران مردد بود، اما سرانجام تصمیم به بازگشت به ایران و حفظ سلطنت گرفت. انگلیسیها وقتی که از تصمیم شاه برای عزیمت به ایران مطلع شدند، نزد او رفتند و ضمن مبالغه در اوضاع آشفته ایران، صلاح او را در این دانستند که مدتی از رفتن به ایران چشم بپوشد تا رضاخان بتواند امنیت لازم را در کشور فراهم آورد. انگلیسیها شورش شیخ خزعل را نمونهای از عدم امنیت برشمردند. احمدشاه که از واقعیات تا حدود زیادی بیخبر بود، باور کرد که در گوشه و کنار کشور شورشهایی وجود دارد که در صورت ورود وی به ایران حتی ممکن است جان او به خطر بیفتد.
هر چه مدت توقف شاه در اروپا بیشتر میشد، تبلیغات طرفداران رضاخان هم علیه احمدشاه بیشتر میشد. رضاخان ابتدا به سرکوبی شورش شیخ خزعل و سمیتقو پرداخت و سپس به بهانه شورش ایلات ترکمن و لر به آن نواحی لشکر کشید. او در ادامه تبلیغات علیه سلطنت احمدشاه چنین وانمود کرد که در پس همه این شورشها، قاجارها قرار گرفتهاند. در بهمن 1303 این جوسازیها به مجلس شورای ملی منتقل شد و رضاخان تأکید کرد که ادامه همکاری بین او و دودمان قاجار ناممکن است.
مجلس تحت فشار رضاخان در 26 بهمن همان سال فرماندهی کل قوا را به رضاخان سپرد که در حقیقت آن را باید مقدمه خلع احمدشاه از سلطنت دانست. از سوی دیگر رضاخان به منظور فریب افکار عمومی و آرامش اوضاع به موازات این تحولات، ظاهری ترقیخواه به خود گرفت. او از توزیع اراضی دولتی میان کشاورزان، تقلیل ساعات کار کارگران، آزادی بیان و مطبوعات، تشکیل احزاب، حق اعتصاب و انتخابات آزاد صحبت به میان آورد.
در نیمه اول 1304 تبلیغات گستردهای درباره ترقیخواهی و میهنپرستی رضاخان به راه افتاد. خمیرمایه این تبلیغات ضرورت جلوگیری از بازگشت احمدشاه و لزوم خلع دودمان قاجار بود. با برنامههایی که از چندی قبل فراهم شده بود، مجلس در روز 9 آبان 1304 انقراض سلسه قاجاریه را اعلام و حکومت موقتی را به رضاخان واگذار کرد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد