سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
رضاشاه در ۱۲ آذرماه ۱۳۰۹ دستور داد تا نام برخی از شهرهای ایران تغییر کند. البته تغییر نام اماکن جغرافیایی پیش از آن نیز در زمان پهلوی اتفاق افتاد بود و در این تاریخ به صورت سیاست کلی دولت پهلوی ارائه شد. سیاست تغییر نام اسامی اماکن جغرافیایی تا جایی پیش رفت که به دستور وی در دیماه ۱۳۱۳ طبق بخشنامۀ رسمی وزارت امور خارجه وقت، نام پارس یا پرشیا نیز رسماً به ایران تغییر یافت.
تغییر اسامی اماکن جغرافیایی جزئی از برنامۀ نوسازی رضاشاه بود که در عرصههای مختلف فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مدنظر قرار گرفته بود. از این رو سیاست تغییر اسامی صرفاً به اماکن جغرافیایی محدود نشد و طیف وسیعی از بخشهای کشور را دربرگرفت، به نحوی که به صورت دستوری برخی از اصطلاحات علمی، صنعتی و اداری، نام ایستگاههای راه آهن، نام واحد پول، خیابانها، معابر و میدانهای شهری و نام مدارس تغییر یافت. برای نمونه در راستای انتخاب نام فامیل (خانوادگی) دستور داده شده بود تا افراد نام فامیل خود را با دقت بیشتری انتخاب کنند و القاب کلاً حذف شود (روزنامه ایران، ۱۸/۴/۱۳۰۴، ص ۱).
مهدی قلیخان مخبرالسلطنه، نوۀ رضاقلیخان هدایت، از رجال قاجار و پهلوی که خاطرات زندگی خود را نوشته و این خاطرات در کتابی با نام «خاطرات و خطرات» (توشهای از تاریخ شش پادشاه و گوشهای از دورۀ زندگی من) به چاپ رسیده است، در ضمن خاطراتش تغییر اسامی دورۀ پهلوی را این گونه گزارش میکند: «تغییر اسامی بلاد و بنادر بیحکمت نبود. بیمناسبت تغییر بندر عباس بود و به همین جهت دزداب زاهدان شد، خبیص شهداد، انزلی پهلوی، علیآباد شاهی، حبیبآباد نوشهر، بارفروش بابل، اشرف بهشهر، استراباد گرگان، ارومی رضائیه، سلماس شاهپور، قمشه شهرضا، محمره خرمشهر، سلطانآباد اراک، فهرج ایرانشهر، تون فردوس» (مهدی قلی هدایت، ص۴۱۰). در ادامه مهدی قلی هدایت داستان تغییر اسامی را مهمترین وظیفۀ فرهنگستان معرفی میکند که در راستای عربزدایی از زبان فارسی بر عهدۀ این نهاد قرار داده شده بود. وی معتقد است که چون همه چیز باید تغییر کند، فرهنگستان مسئول این کار شد تا زمینه برای تصرف در عقاید و تغییر کلاه فراهم شود». (همو، ص ۴۱۱).
اما پژوهشی که جلالپور در مورد تغییر اسامی جغرافیایی این دوره انجام داده اهداف دیگری را پیش چشم محققان آشکار میکند. در دورۀ پهلوی اول کمیسیون جغرافیا در فرهنگستان به ریاست رضازاده شفق مسئول تغییر اسامی جغرافیایی شده بود. به گزارش جلالپور (ص ۵۹) بین ۱۰۷ عنوان جغرافیایی تا سال ۱۳۱۹ش به تصویب این کمیسیون ابداع شد و بیشترین تغییرات مربوط به مناطق ترک و کردنشین بود.
بر اساس این پژوهش به نظر میرسد دولت تمرکزگرای پهلوی برای اعمال قدرت بر سراسر ایران که از تنوع قومی و فرهنگی بالایی برخوردار بود، تلاش میکرد با پیروی از تحولات و تغییرات روساختی در ترکیه، شعار ناسیونالیسم ایرانی خود را پیش ببرد و به همین دلیل به صورت دستوری و بسیار شتابزده به حذف القاب از اسامی فامیل اقدام کرده بود و بسیاری از اسامی اماکن ترکی، کردی، ترکمنی و نظایر اینها را با اسامی جعلی با پسوند و پیشوند شاه، پهلوی، شاهپور و امثالهم تغییر داده بود. این شتابزدگی برخی اوقات کار را به جایی رسانده که در یک مکان جغرافیایی اسامی تاریخی جابهجا میشد؛ یعنی از نام یک مکان حذف و در جای دیگری همان نام به جای نام تاریخی دیگری به کار گرفته شد؛ برای نمونه به جای جرجان یا گرگان که شهری کهن و پربسامد در منابع تاریخی و جغرافیایی است نام گنبد قابوس جایگزین شد. این در حالی است که در همان حوزۀ جغرافیایی به جای شهر تاریخی و مهم استرآباد نام گرگان دوباره به کار گرفته شد. اگرچه برخی از این تغییر اسامی پس از رضاشاه در دورۀ پهلوی دوم و بسیاری نیز پس از انقلاب ۱۳۵۷ به حالت اولیه برگشت و اصلاح شد، برخی نیز از جمله مثال اخیر کماکان باقی مانده که باعث دشواریهایی در مطالعات تاریخی شده است.
برخی از این تغییر اسامی نیز با هدف تعیین خطوط و تمایزات فرهنگی با کشورهای همسایه انجام شده بود؛ برای نمونه در روزنامۀ ایران در سال ۱۳۰۱ گزارشی به چاپ رسیده بود که نشان میدهد مقامات کشوری به پیشنهاد وزارت خارجه ایران نام برخی از ایستگاههای مرزی راه آهن ایران، بهویژه جلفا و تبریز را که پیشتر به نامهای روسی نامیده میشد، تغییر دادهاند.
در همین راستا از اسامی برخی از اماکن تاریخی و اسطورهای که مربوط به حوزۀ فرهنگ ایرانی میشد، اما بر اساس تقسیمات جدید، آن اسامی در جغرافیای کنونی ایران حذف شده بود، استفاده شد؛ در حالی که در کشورهای همسایه اماکنی به آن نامها وجود داشت و به نوعی کشورهای همسایه تمامی آن افتخارات و پیشینۀ فرهنگی آن نام را به نفع خود مصادره میکردند. احیای این گونه اسامی نیز در جغرافیای فعلی ایران در فهرست تغییرات قرار گرفته بود؛ برای نمونه میتوان به زابل اشاره کرد که با توجه به فرهنگ ایران باستان و ادبیات شاهنامهای ایران مهد پهلوانان نامی ایران بهشمار میآمد با این حال در دورۀ معاصر تا عصر پهلوی اول مکانی به این نام در ایران وجود نداشت و در عوض زابل و زابلستان نام مکانهایی در کشور افغانستان بود. از این رو در دورۀ پهلوی اول با هدف حفظ و احیای ارزشهای ملی ایران باستان حسینآباد یا به عبارتی نَصرَتآباد (نصیرآباد) بر اساس مصوبۀ فرهنگستان به زابل تغییر نام یافت. این در حالی است که حسینآباد قدمتی کمتر از دویست سال دارد و نام و نشانی نیز از زابل تاریخی در خود ندارد (رزم آرا، فرهنگ جغرافیای ایران، ج ۸، ص ۲۱۶؛ ایران. وزارت کشور، کتاب جغرافیا و اسامی دهات کشور، ج ۲، ص ۵۰۵؛ کیهان، ج ۳، صص ۴۴۶-۴۴۷).
در کنار اهداف سیاسی فوق که در راستای برنامۀ نوسازی پهلوی اول به راه افتاده بود، برخی از تغییر اسامی امکان تاریخی نیز با هدف هویتبخشی انجام شد و تلاش گردید اسامی نامأنوس و بد معنی حذف شود و اسامی جدید را تقریباً در معنای مخالف آن انتخاب کنند که از آن میان میتوان به رامسر اشاره کرد.
رامسر در گذشته سختسر نامیده میشد. در مورد نامگذاری این مکان به سختسر وجوه مختلفی ذکر کردهاند که مشهورترین آنها این است که مردم این ناحیه در برابر حاکمان ستمپیشه سرسختی و مقاومت نشان میدادند. همچنین وجود گِلهای چسبنده (به گویش محلی سَختِه) که موجب دشواری عبور و مرور میشد نیز دلیل این نامگذاری دانسته شده است (فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، ج ۲۶، ص ۲۷۷؛ سجادی، صص ۲۰۹-۲۱۱؛ عطوفتشمسی، ص ۲۶). با این همه چون این نام در دورۀ جدید مثبت تلقی نمیشد مدتی نیز به دلیل گرمابههای مدرنی که در آنجا ساخته شده بود به نام سناتوریوم (شفاخانه) نامیده شد (علامه، ص ۱۱، ۲۴۳) تا اینکه در شهریور ۱۳۱۴ به موجب مصوبۀ هیئت وزیران، نام رامسر جانشین سختسر شد (سجادی، همانجا). تغییر نام دزداب به زاهدان، سیاهدهان به تاکستان، خوار به گرمسار و نظایر اینها را نیز باید از این دست بهشمار آورد.
جدای از چرایی و اهداف حکومت پهلوی از تغییر اسامی امکان که اجمالاً به آن پرداخته شد، چگونگی این تغییرات در واژهگزینی و چگونگی اجرا آنها و واکنشهای مردم محلی و اندیشمندان در برابر این تغییرات، مسئلهای درخور توجه است. همچنین دشواریها و اشتباهاتی که از قِبلِ این تغییرات بعضاً شتابزده در پژوهشهای تاریخی روی داده نیز حائز اهمیتاند که بررسی هرکدام از اینها میتواند به اصلاح برخی از این اسامی کمک کند و همچنین الگویی بهدست دهد تا در تغییرات احتمالی بعدی از این تجربه استفاده شود.
منابع
ایران. وزارت کشور، کتاب جغرافیا و اسامی دهات کشور، تهران ۱۳۲۹ش؛
جلال پور، شهره، «تحلیل تغییر اسامی شهرهای ایران در دوره پهلوی اول و نقش فرهنگستان ایران»، فصلنامه گنجینه اسناد، سال ۲۲، دفتر چهارم، زمستان ۱۳۹۱؛
رزمآرا، حسینعلی، فرهنگ جغرافیائی ایران (آبادیها)، تهران ۱۳۲۸-۱۳۳۹ش، ۱۳۵۵ش؛
سجادی، محمدتقی، تاریخ و جغرافیای تاریخی رامسر، تهران ۱۳۷۸ش؛
عطوفت شمسی، مسعود، از سختسر تا رامسر، تهران ۱۳۸۳ش؛
علامه، صمصام الدین، تاریخ جامع تنکابن، تنکابن ۱۳۷۷ش؛
فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج۲۶، قزوین، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران ۱۳۷۸ش؛
کیهان، مسعود، جغرافیای مفصل ایران، مطبعه مجلس، تهران ۱۳۱۰-۱۳۱۱ش؛
مهدیقلی هدایت، خاطرات و خطرات، نشر زوار، تهران ۱۳۶۳ش.
منبع: مقاله محمد محمودپور (عضو گروه جغرافیای بنیاد دائرهالمعارف اسلامی)، سایت عبرت پژوهی تاریخی