جوانی را که رد میکنند به تکرار میرسند و کلیشه میشوند در نقشهای ثابت و تکراری و نخنما شده! مادربزرگ مهربان که پیوسته و یک نفس و بدون احساس خستگی قربان صدقه نوههایش میرود، مادر نگران که تمام هم و غمش صبحانه خوردن فرزندانش است و شخصیتهایی از این دست که فی نفسه هیچ خردهای نمیتوان بر آنها گرفت اما ملالآور شدهاند از فرط پرداختهای یکنواخت و بدون چالش و تغییر. باز هم نه فقط در کشورمان که در همه دنیا کمتر بازیگر زنی موفق شده در میانسالی از بند این کلیشه برهد و خود را خلاص کند از تکرار و تکرار.
یکی از همین بازیگران، مهرانه مهینترابی است. بازیگری که نه در خامی جوانی که در آستانه سی سالگی پا به عرصه هنر گذاشت، ابتدا سینما و بعد تلویزیون. در قاب جادویی اما رشد کرد و قد کشید و ماندگار شد.
با «مش خیرالله و صندوقچه اسرار» شناخته شد و با «همسران» و «خانه سبز» به اوج محبوبیت رسید، اما در شخصیتهای مهین و عاطفه نماند و خود را تکرار نکرد. البته نه این که او پس از این دو سریال محبوب فقط نقشهای متفاوت و متمایز را تجربه کرده باشد که اگر اینگونه باشد یک هنرپیشه باید با تبعات بیکاری دست و پنجه نرم کند و چه بسا که حتی از مدار بازیگری خارج و به گوشه عزلت رانده شود اما اهتمام این بازیگر در جان بخشیدن به شخصیتهای کمتر پرداخته و دستمالی شده، عیان و قابل رویت است.
مهینترابی استادانه در «صاحبدلان» نقش زن ساده، عامی و خرافاتی یک پیرمرد صاحبدل را بازی کرد که با سادهانگاریهای به حماقت نزدیکشدهاش همه را به دردسر میانداخت، مادر درمانده جوان فوتبالیست «در مسیر زایندهرود» شد که بابت کسب رضایت برای فرزند، خود را به در و دیوار میزد، در سریال «نرگس» زنی میانسال بود که با خیانت شوهر مواجه میشد، در «یادداشتهای کودکی» بهدنبال شوهر حواسپرتش با بازی استادانه سیروس گرجستانی بود که سر به هوایی میکرد و تن و دل به کار نمیداد و در این آخری «همه چیز آنجاست» چه خوب برآمده از عهده بازی در نقش یک مادرشوهر ایرانی که تیشه میدهد و اره میگیرد با عروس جوانش. مهرانه مهینترابی خط بطلانی کشیده است بر یک قاعده کلی؛ اینکه هنرپیشههای زن در میانسالی به تکرار و کلیشه میرسند.
محسن محمدی / جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد