حبس اجباری در خانه از ترس نگاههای مردم و قضاوتهای این و آن، نمودی است از این ذهنیت که مدتهاست از کودکان استثنایی آدمهایی تنها و منزوی ساخته است.
به آمارها که رجوع کنیم هماکنون 110 هزار کودک استثنایی در مدارس تحصیل میکنند، اما اگر به گفته رییس سازمان آموزش و پرورش استثنایی نگاهی بیندازیم دو سه برابر این جمعیت درخانهها بلوکه شدهاند که میشود بیش از 300 هزار نفر.
این جمعیت، اسیر همان قفسهای نامرئیاند که خانوادهها برایشان عَلَم میکنند و مثل یک پرنده بیحال در آن فقط آب و دانه میخورند اما توانایی کودکان استثنایی خیلی بیشتر از اینهاست که در یک چاردیواری بلوکه شوند و قابلیتهایشان بپوسد.
صرفنظر از کودکان استثنایی که زندگی نباتی دارند و توانی برای یادگیری ندارند، بقیه افراد با بهرههای هوشی کمتر از معمولی حتی دیرآموزان و کندذهنها میتوانند یاد بگیرند و آموختههایشان را به کار ببرند این را 110 هزار دانشآموزی که در مدارس استثنایی سراسر کشور درس میخوانند و به مدارج بالا میرسند، ثابت کردهاند. تحصیل که فرصتی برای تجربه کردن پدیدههای تازه است حتی برای کودکان استثنایی حکم نَفَس را دارد.
تحصیل، فرصتی است برای با جمع بودن، در کنارشان تجربه کردن و آموختن، نهراسیدن، خطر کردن، سرذوق آمدن و شکوفا شدن. ولی وقتی درها بسته شود همه اینها نقش بر آب میشود و یک انسان خموده که به او خوراندهاند موجودی بیاستفاده است، ظاهر میشود.
این ظلم است هرچند از سر ناآگاهی است، اما حقیقتش، نوشتن سرنوشتی تحمیلی است برای کسانی که میتوانند جز اینکه هستند، باشند. البته شاید همه ما در شکل گرفتن این انزوای تحمیلی نقش داشتهایم، ما که این کودکان را چپ چپ نگاه میکنیم، الکی برایشان دل میسوزانیم، از آنها فاصله میگیریم یا با خانوادههایشان قطع رابطه میکنیم.
مریم خباز - گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد