این مطلب ناشی از قوت ایمان دینی افراد بوده و نشاندهنده این است که فرد تردیدی در مجموعه باورهای دینی خود ندارد. این نکته هر چند از جهت پایبندی به ایمان دینی مثبت است، ولی ممکن است فرد را دچار محرومیتهایی نیز بکند. نکته اینجاست که هر چند انتظار میرود فرد مومن به یک دین خاص، مثلا اسلام، مقید به دستورات این دین باشد، ولی این تقید نباید باعث شود او عملا بپذیرد احکام و آموزههای دینی، هیچ دلیل قانعکنندهای ندارند و هیچ مقصودی را قرار نیست در زندگی فرد محقق کنند.
احکام دینی عبث نیست
چنین نگاهی که متاسفانه برخی دینداران عملا به آن مبتلا هستند، تن دادن به این باور است که دستورات دینی، عبث و بدون هدف است و خداوند صرفا برای اینکه قدرت و برتری خود را بر بندگانش اعمال کند، آنها را واجب کرده، اما آشکار است که این دیدگاه، با هدف و رسالت انبیاء الهی در تعارض است.
ادیان الهی، به بیان قرآن و احادیث، به قصد تعالی فردی، اجتماعی و معنوی انسانها نازل شدهاند، بنابراین، نگاه ما به دستورات و آموزههای دینی باید مطابق با این هدف باشد. پایبندی به دستورات و آموزههای دینی باید در طولانیمدت موجب رشد و تعالی روحی و معنوی ما شود و اگر پس از روزها، ماهها و سالها پایبندی به آموزههای دینی، تغییری را در خود حس نکردیم، جا دارد از خود بپرسیم که چرا اهداف شریعت در ما تحقق نیافته است؟ اگر ما به وجوب یک دستور دینی که به آن پایبندی داریم، یقین داریم، بنابراین باید نسبت به نوع نگاهمان و شکل عملمان به این دستور دینی، تامل و تجدیدنظر کنیم.
یکی از دستوراتی که وجوب آن بر ما پوشیده نیست «امر به معروف و نهی از منکر» است. ما در جامعه و کشوری زندگی میکنیم که اغلب جمعیت آن پیرو دین اسلام هستند؛ بنابراین امر به معروف و نهی از منکر را واجب میدانند. از سوی دیگر، اقلیت جمعیت غیرمسلمان ایران هم عمدتا پیرو ادیان آسمانیای هستند که به نوعی و به شکلی متفاوت، امر به معروف و نهی از منکر را مطلوب میدانند. اما آیا اعتقاد به این فریضه، موجب تعالی جامعه ما، به جامعهای که ادیان الهی و بویژه اسلام به ما وعده داده، شده است؟ آیا ما توانستهایم با پایبندی به امر به معروف و نهی از منکر، جامعه آرمانی اسلامی را تحقق ببخشیم؟ آیا به وسیله امر به معروف و نهی از منکر، به گرایش جوانان و نوجوانان به دین کمک کردهایم؟ اگر با این اهداف و چشماندازها فاصله داریم، بر اساس فرضی که ابتدا مطرح شد، باید درباره نوع و شکل اعتقاد و نگاهمان به فریضه امر به معروف و نهی از منکر تامل و تجدیدنظر کنیم.
اما این تامل و تجدید نظر به چه شکل باید باشد؟ مسلما از نگاه یک مسلمان معتقد، اگر انحراف و اشکالی وجود داشته باشد، ناشی از کاستیها و خطاهای ماست و نه از اسلام. به عبارت دیگر عیب از اسلام نیست، بلکه عیب از مسلمانی ماست. راه اصلاح مسلمانی ما نیز مراجعه به خود اسلام و تحقیق و اجتهاد در باب دین است. بنابراین در این مورد خاص، وظیفه ما این است که ببینیم اسلام چه چیزی را با عنوان امر به معروف و نهی از منکر از ما میخواهد. امر به معروف و نهی از منکر از نگاه اسلام دارای چه ویژگیهایی است؟ مساله بعدی این است که ما نسبت به کدام ویژگی از ویژگیهای امر به معروف و نهی از منکر غفلت کردهایم، که اهداف مد نظر آن را به دست نیاوردهایم.
اهمیت دادن به یکدیگر
ما رجوع به متون دینی و احادیث معصومین درباره فریضه امر به معروف و نهی از منکر (و نیز درباره سایر فرایض دینی) درمییابیم یکی از مهمترین اموری که مد نظر شارع مقدس بوده، احساس مسئولیت کردن مسلمانان نسبت به یکدیگر است. این ویژگی دین اسلام، نهتنها در احکام اجتماعی اسلام، بلکه در احکام مربوط به زندگی فردی نیز نمود پیدا کرده است. برای مثال هر چند نماز خواندن یک دستور و واجب فردی است، ولی دین اسلام حضور در نماز جماعت را بسیار زیاد مورد تاکید قرار داده است.
اگر چنین تاکیدهایی وجود نداشت، بسیاری از ما نمازخواندن را به شکل یک عادت روزمره و در خلوت خود انجام میدادیم و در چنین شرایطی دلخوش به این بودیم که واجب یومیه خود را انجام داده و خشنودی خداوند را نیز حاصل کردهایم، اما ممکن بود پایبندی ما به نماز خواندن، در این شکل و قالب، هیچ تاثیری در زندگی دیگران، حتی افرادی که به شکل روزمره با آنها در ارتباطیم نداشته باشد، اما تاکید بر حضور در جماعت، مسلمانان را به معاشرت، رفاقت، همکاری و اطلاع از یکدیگر دعوت میکند. دستورات دیگری نیز در اسلام وجود دارد که با روح زندگی جمعی و احساس مسئولیت نسبت به یکدیگر تطابق دارد؛ مانند تشویق به ازدواج، تشویق به اشتغال مفید برای جامعه و تجارت و نهی از عزلتنشینی و رهبانیگری. اسلام دین گوشهگیری و دوری از جمع نیست.
بنابراین روح کلی حاکم بر احکام اسلامی، مشوق و تقویتکننده اهمیت دادن به دیگران و احساس مسئولیت مسلمین نسبت به یکدیگر است. از اینرو برداشت و پایبندی ما به امر به معروف و نهی از منکر نیز باید هماهنگ و سازگار با این روح کلی باشد. ما باید به آن امر به معروف و نهی از منکری ایمان و پایبندی داشته باشیم که موجب تقویت و همدلی اجتماع مسلمین میشود. به عبارت دیگر «امر به معروف و نهی از منکری» که مدنظر اسلام است، رفتاری نیست که کینهتوزی و عصبیت و دشمنی را در بین اجتماع مسلمین تقویت کند، بلکه دستور اسلام، پیش از هر چیز، قلب و دل ما را نشانه گرفته است. یک مسلمان، نسبت به گناه و خطای برادر مومن خود بیتفاوت نیست. ما به عنوان مسلمان باید پیش از هر چیز، دوستدار و خیرخواه سایر اعضای جامعه باشیم. اگر چنین عشق و محبتی نسبت به اعضای جامعه خود داشته باشیم، دیگر قلب ما نسبت به خطاهای دیگران بیتفاوت نخواهد بود، بلکه با مشاهده خطاهای دیگران قلب ما میرنجد و پیش از هر چیز برای عامل این خطا ناراحت خواهیم شد.
بنابراین منشاء امر به معروف و نهی از منکر، خیرخواهی و محبت ما نسبت به دیگران است. این عشق و محبت به تکتک اعضای جامعه، به شکل کلی، در قالب عشق و محبت نسبت به کل جامعه و کشور مبدل خواهد شد. احادیثی چون «حبالوطن منالایمان» نیز موید همین نکته است و گرنه وطن منهای هموطنان و اعضای جامعه، جز خاک چیزی نیست و دلیلی ندارد که مورد تاکید اسلام قرار گیرد.
مسلما امر به معروف و نهی از منکر، از زبان فردی که از درون و قلبا به مخاطب خود علاقه دارد، شکل متفاوتی خواهد داشت تا امر به معروف و نهی از منکر از زبان فردی که صرفا به عنوان یک رفع تکلیف به این فریضه دینی عمل میکند. اگر ما به همنوعان خود مهر و علاقه داشته باشیم، در انتخاب عبارات و لحنمان هنگام امر و نهی، دقت خواهیم کرد.
سلمان اوسطی / جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد
محمد نصرتی در گفتوگو با جامجم مطرح کرد؛