به عبارت دیگر، استاد و شاگرد با هم قد میکشند اما هر یک به تناسب جایگاهی که در آن قرار داشته و استعداد و توانی که از آن برخوردار است. رابطه مهران مدیری با شاگردانش هم از این قاعده مستثنی نیست. او تا به امروز چهرههای بسیاری را به عالم هنر خاصه بازیگری و آکتوری معرفی کرده است. بعضی از این شاگردان قد کشیدند و اسم شدند و برخی دیگر هم در جا زدند و همانی ماندند که بودند. مدیری اما پا به پای کسانی که خود معرفشان بود به وادی هنر، بالا آمد و از قافله عقب نماند. او همچنان مهران مدیری است؛ یک برند در صنعت ساخت آثار نمایشی طنزمحور.
اگر بازیگرانی را که مدیری معرفشان بوده است به دو گروه قدیمی و جدید تقسیم کنیم، از دسته اول که بیشتر طیف ساعتخوشیها و مجموعه ببخشید شما؟ را شامل میشوند رضا عطاران از همه موفقتر بود؛ در بازیگری و کارگردانی، توامان. عطاران سالهاست که از زیر سایه نام و اعتبار مدیری بیرون آمده و مستقل شده است. او این روزها برای خودش یک وزنه است؛ فیلم میسازد، بازی میکند، سیمرغ میگیرد؛ طنز خاص خودش را دارد. سعید آقاخانی هم همین امسال با سیمرغی که در جشنواره سی و سوم فیلم فجر گرفت یک جهش و دورخیز بلند داشت در مسیر حرفهایاش. قضا را ببین، او امسال اولین فیلم بلندش «لامپ 100» را هم کارگردانی کرده است. رضا شفیعیجم هم گاهی چشمههایی نشان میدهد از هنرش در بازیگری. حمید لولایی هم گلیم خودش را از آب بیرون کشید. بقیه اما آنی نشدند که انتظار میرفت. داود اسدی که به رحمت خدا رفت و بقیه هم همچنان همان همیشگی هستند و سالهاست که خود را تکرار میکنند؛ نادر سلیمانی، ارژنگ امیرفضلی، نصرالله رادش، یوسف صیادی و حتی رامین ناصرنصیر.
از بازیگران آثار سالهای پایانی دهه 70 مدیری، شاخصترینشان سروش صحت است که این روزها برای خودش غیر از بازیگری، نویسندگی و کارگردانی هم میکند. صحت این روزها انسان معتبری است در عالم هنر. محمدرضا هدایتی هم وضع بدی ندارد؛ بازیگر است و گوینده و خواننده. مابقی اما حال و روز چندان مناسبی ندارند؛ فلامک جنیدی، عارف لرستانی، طیبه ابراهیم، جواد عابدی، غلامرضا نیکخواه، مهنوش صادقی و باز هم رامین ناصرنصیر.
نسل دیگری که مدیری به سینما و تلویزیون معرفی کرد خاستگاهشان بیشتر به مجموعههایی بازمیگشت که او در دهه 80 ساخته بود؛ پاورچین، مرد هزارچهره و قهوه تلخ. بازیگران نسل دوم بیشتر همان بازیگر ماندند و سودای فیلمسازی را در سر نپروراندند. بازیگران متقدمتری مثل سحر زکریا، سیامک انصاری، شقایق دهقان، سحر ولدبیگی، ساعد هدایتی و علی کاظمی هنرپیشه ماندند و عمده فعالیتشان هم به حضور در دیگر آثار مدیری و کارهای طنز مشابه خلاصه و محدود شد. در این میان، انصاری و دهقان شرایط بهتری دارند. انصاری شانس خود را برای بازی در نقشهای متفاوت آزمود و دهقان هم با گروه پیمانخانیها گره خورد و درجا نزد. جواد رضویان را هم که مدیری معرفی نکرده بود. هر چند حضورش در پاورچین و جایزه بزرگ بر محبوبیتش افزود اما بعدها به طور کامل راه خود را از مدیری جدا کرد.
بازیگران متاخر نسل دوم اما اوضاعشان این روزها بهتر است؛ گلدرشتترین شان هم الیکا عبدالرزاقی، جواد عزتی و هادی کاظمی. عبدالرزاقی که تا پیش از قهوه تلخ تقریبا ناشناخته بود حداقل این روزها گمنام نیست. هادی کاظمی هم با «شاهگوش» میرباقری خود را تثبیت کرد. در این میان، جواد عزتی از همه موفقتر بوده است. او این روزها بازیگر اصلی سریالهای تلویزیونی است، در عین حال که در سینما هم نقشهای خاص و متفاوت را تجربه میکند.
در گذر زمان، مدیری همپای بسیاری از شاگردانش پلههای ترقی را پیموده و درجا نزده است. او آن قدر اعتبار دارد که هر گاه یاران سابقش را فرامیخواند غالبا با روی باز و خرسندی کامل میپذیرند؛ برآمده از تجربههای موفق و خاطرات خوش گذشته. مهران مدیری و آثارش سکوی پرتابی بوده و احتمالا خواهند بود برای هنرمندانی که بعضیهایشان امروز از اسم و رسمداران تلویزیون و سینما هستند؛ خودش هم از قافله پیشرفت عقب نمانده و گامهای بلندی برداشته است در عرصه سریالسازی، خاصه از نوع تلویزیونیاش. (جام جم)
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد