کلاه قرمزی
مجموعه کلاه قرمزی طبق روال سالهای گذشته و با همان ساختار قابل پیشبینی در نوروز 94 رونمایی شد و البته جذابیت این گروه فوقالعاده کماکان توانسته این برنامه ظاهرا کودکانه را به پربینندهترین برنامه تلویزیون تبدیل کند. این موضوعی است که مدیران و مسئولان پخش شبکه نیز از آن مطلع هستند زیرا تقریبا یکی از بهترین زمانهای پخش در کنداکتور را به این برنامه اختصاص دادهاند. نکته جالب توجه اینجاست که کلاه قرمزی اولین برنامه در ژانر کودک است که ساعت 9 شب و درواقع سرشب بزرگترها روی آنتن میرود. شاید اگر این برنامه در ژانر کودک نبود در زمانهایی حتی دیرتر از این قابلیت پخش داشت چراکه کلاه قرمزی برنامهای است که مخاطبان ایرانی و جهانی دارد. ایرانیان در سراسر جهان، از حاشیه خلیجفارس تا قاره آمریکا و آفریقا، هرجا که یک ایرانی باشد، مخاطب دارد و این چیزی جز قدرت و توانایی فنی و هنری سازندگانش نیست.
هنرمندان خلاق
میتوان از خدا بابت آفرینش زوج ایرج طهماسب و حمید جبلی تشکر کرد زیرا بسیاری از زیباترین و شیرینترین خاطرات دستهجمعی ما ایرانیان از ذهن خلاق این دو آمده است. اولین همکاری جدی این دو از سال 64 و برنامه مدرسه موشها، سپس فیلم خاطرهانگیز «خط پایان» آغاز شد و تا امروز ادامه داشته است. جذابیت این زوج هنری به حدی است که میتوان آنها را با زوجهای هنری بزرگ تاریخ سینما و تلویزیون مقایسه کرد. کسانی مثل جری لوئیس و دین مارتین. با این که لوئیس و مارتین در مقطعی چند ساله با یکدیگر قطع همکاری کردهاند، اتفاقی که برای بسیاری از هماهنگترین گروههای هنری دنیا و ایران رخ داده است اما برای جبلی و طهماسب چنین اتفاقی نیفتاد. شاید این میزان تواضع و علاقهای که میان این دو عضو اصلی گروه سازنده برنامه کلاه قرمزی وجود دارد یکی از مهمترین دلایلی باشد که بینندگان کلاه قرمزی، از هر سن و طبقه و تفکری که باشند با آن ارتباط صمیمانه برقرار کرده و به آن عشق میورزند. درواقع آنچه بیش از توانایی و خلاقیت هنری طهماسب و جبلی بر مخاطب تاثیر میگذارد حجم بالای انرژی مثبتی است که از سوی آنها متصاعد میشود. اما وجود مولفههای مثبت بسیار به این معنا نیست که کلاه قرمزی اصولا یک کار بدون عیب و کاملا بینقص است. بیشک کلاه قرمزی هم مثل هر برنامه دیگری مشمول نقدهای مثبت و منفی میشود. بعد از حس فوقالعاده مثبتی که از سوی مجموعه عوامل این برنامه به مخاطب منتقل میشود یکی دیگر از مشخصهها و دلایل اصلی جذابیتهای کلاه قرمزی، متن یا فیلمنامه آن بوده و است. اما به نظر میرسد در برنامه امسال کلاه قرمزی از این منظر کمی مشکل وجود دارد و شاید دلیل آن همین باشد که تا دقیقه نود مشخص نبود این برنامه پخش خواهد شد یا نه. شاید عجله در تولید و رساندن برنامه به آنتن باعث شده است بعضی از متنهای نوشته شده هر قسمت به قدرت سالهای قبل نباشند.
«کلاه قرمزی» از آن دسته برنامههایی است که بهدلیل اجرای قوی این حس را در بیننده بهوجود میآورد که کار بیشتر از اینکه براساس یک متن نمایشی از پیش تعیین شده باشد بر پایه بداههپردازی و خلاقیت عروسکگردانان و گویندگان شکل میگیرد. اما این فرضیه خیلی درستی نیست زیرا کیفیت بالای اجرای متن نمایشی در کلاه قرمزی باعث میشود که چنین حسی به مخاطب القا شود. درواقع کلاه قرمزی برخلاف سریالهایی مانند «در حاشیه» ساخته مهران مدیری بیش از آنکه به بداههپردازی متکی باشد به متنهای جذاب نویسندگان توانایی مانند حمید جبلی و ایرج طهماسب وابسته است. از این نظر میتوان گفت کلاه قرمزی نسبت به سالهای گذشته در این زمینه با افت مواجه شده است و انگار همین باعث شده برنامه بیشتر به سمت بداههپردازی پیش برود. به همین دلیل در برنامه امسال کیفیت قسمتهای مختلف برنامه گاهی تفاوتهای آشکاری با هم داشتند.
ستارههای مهمان
کلاه قرمزی آنقدر برنامه جذابی است که هرسال تعدادی از سرشناسترین ستارههای سینما و تلویزیون و حتی رشتههای دیگر به عنوان بازیگر مهمان در آن حضور مییابند. امسال نیز این برنامه ستارههایی را بهعنوان مهمان به برنامه دعوت کرد از جمله حامد بهداد، بنیامین بهادری و صابر ابر از سرشناسترین مهمانان این برنامه در نوروز 94 بودند. در این میان برنامهای که بنیامین بهادری به عنوان مهمان در آن حاضر بود یکی از پرطرفدارترین برنامههای امسال کلاه قرمزی نزد مخاطبان به شمار میآید. اما برنامهای که حامد بهداد بهعنوان مهمان در آن حاضر شد برخلاف تصور، یکی از قسمتهای متوسط امسال بود. شاید این عدم تطابق کیفی در حضور مهمانها نیز به همان مساله متن نمایشی بازگردد زیرا وقتی کاربه مرحلهای از بداههپردازی صرف میرسد نتیجه حاصل کاملا غیرقابل پیشبینی خواهد بود. ممکن است گاهی اتفاقات خارقالعاده هم رخ دهد اما در اغلب مواقع ممکن است نتیجه بهدست آمده متوسط یا پایینتر باشد.
پدیده امسال
امسال هیچ عروسک تازهای به جمع شخصیتهای این برنامه اضافه نشد اما طبق روال هر سال این برنامه یک پدیده داشت. اگر مثلا در سالهای قبل پسرعمهزا، جیگر و فامیل دور توانستند جذابیتهای بیشتری ایجاد کنند امسال دیبی یکی از جذابترین کاراکترهای کلاه قرمزی و پدیده این دوره بود. هرچند بیشتر شدن هماهنگی میان کاراکترهای عروسکی باعث شده تیم قوی و جذاب تشکیل شود. این نیز اتفاق جالبی بود که امسال کمی بیشتر از سالهای قبل عروسکها را بهطور گروهی میدیدیم زیرا همانطور که گفته شد هماهنگی ایجاد شده میان گروه، اجرا بهمراتب تاثیرگذارتری را بهوجود آورده است.
کلاه قرمزی و پسرخاله
با وجود وفاداری طهماسب و جبلی به کلاه قرمزی اما پسرخاله با توجه به نوع کاراکترش در چند سال اخیر به شخصیتی کمرنگ تبدیل شد. ورود عروسکهای جدید و جذاب هم میتواند در کمرنگتر شدن حضور پسرخاله بهعنوان یکی از اولین شخصیتهای کلاه قرمزی تاثیرگذار باشد اما شاید دلایل دیگری هم وجود داشته باشد. واقعیت این است که پسرخاله تنها کاراکتر عروسکی این برنامه است که خشونت بیحد و حصر ندارد و این شاید یک بحث جامعهشناسی تخصصی را بطلبد که چرا شخصیتهایی که خشونت رفتاری بیشتری دارند برای مخاطبان جذابتر هستند. مثلا پسرخاله را با پسرعمه زا مقایسه کنید! پسرخاله همیشه سعی در درست کردن، کمک کردن و مفید بودن دارد اما پسرعمه زا از دیوار راست بالا میرود، بلاهای عجیب و غریب سر دیگران و حتی خودش میآورد و با صدای نخراشیدهاش جیغ میکشد. این موضوع در رفتار فامیل دور، دیبی، جیگر و حتی ببعی و بچه هم کم و بیش وجود دارد.
اما همه چیز به اینجا ختم نمیشود همانطور که امسال کمی نقش پسرخاله نسبت به سالهای قبل پررنگتر شد در سالها و برنامههای آینده، تمهیدی ایجاد شود که خصوصیت اخلاقی و رفتاری پسرخاله بیشتر در تقابل با کاراکترهای دیگر قرار بگیرد. شاید در نمایشهای پایانی هر قسمت پسرخاله بتواند سوپرهیرو یا ابرقهرمان هر نمایش باشد.
بهترین برنامه تلویزیون
با وجود تمام مشکلات و ضعفهایی که ممکن است برنامهای مثل کلاه قرمزی داشته باشد اما این برنامه بنابه دلایل بسیار هنوز هم بهترین برنامه تلویزیون به شمار میآید آن هم در حالی که رقیبان بزرگی مانند مهران مدیری وجود دارند.
در طول این سالها کلاه قرمزی تبدیل به برندی تمام عیار برای تلویزیون و مخاطب شده است، به این معنی که صرف حضور این شخصیتها این توقع را در مخاطب ایجاد میکند که بخواهد برنامه جذابی را نظارگر باشد، معمولا هم این اتفاق افتاده یعنی کم و بیش مخاطب راضی از پای گیرنده برخاسته است و این شخصیتها توانستهاند ذائقه مشکلپسند او را تا حدودی برآورده کنند که در زمانه فعلی و در هجمه انواع و اقسام رسانههای مختلف این موفقیت ابدا چیز کم و پیش پا افتادهای نیست. حالا باید از این موفقیت پلهای ساخت تا در سالهای بعد باز هم مخاطب از تماشای این عروسکهای دوستداشتنی لذت ببرد و با آنها همذاتپنداری کند. به نظر میرسد این مجموعه مانند سالهای گذشته همچنان میتواند مخاطب را با خود همراه کند و آنها را بخنداند.
امید ذاکرینیا / قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد