اولین بار در جریان برگزاری انتخابات دوره چهارم مجلس شورای ملی بود که دولت وثوقالدوله (بههدف تصویب قرارداد 1919 در مجلس)، بهگونهای محسوستر تلاش کرد شمار قابلتوجهی از حامیان خود را راهی مجلس پیشرو کند. اما، نقش دولت و حاکمیت در اعمالنفوذ و تقلب گسترده و سیستماتیک، فقط از هنگام برگزاری انتخابات دوره پنجم مجلس شورای ملی آغاز شد که طی آن همانگونه که خواسته رضاخان بود، عمال کشوری و بالاخص لشکری او در اقصی نقاط کشور اکثر کاندیداهای حامی او را راهی مجلس پنجم کردند و همچنان که میدانیم، همین مجلس هم بود که موجبات انقراض قاجاریه و برقراری سلطنت ایران در خاندان پهلوی را فراهم آورد.
نمایندگان دوره ششم (جز یک اقلیت ناچیز) تا سیزدهم مجلس هم که همگی پیشاپیش منتخب رضاشاه بودند و برگزاری انتخابات نمایشات استهزاآمیزی بیش نبود. در ادوار 14 تا 17 هم، به رغم وجود فضای نسبتاً باز سیاسی، هیچگاه انتخابات ولو بهطور نسبی سالم برگزار نشد و اکثری از نمایندگان مجالس آن روزگار با تقلب و اعمالنفوذ راهی بهارستان میشدند. اکثریت قریب بهتمام نمایندگان ادوار 17 تا 24 شورای ملی هم که میشود گفت، هیچ یک، حضورشان در مجالس آن روزگار را مرهون آراء ملت ایران نبودند.
محمد ارجمند که حدود 6 سال سرپرست تلگرافخانه مخصوص رضاشاه بود، در باره ماهیت انتخابات و کارنامه نمایندگان مجالس شورای ملی در دوره سلطنت او چنین قضاوت کرده است:
در دوره سلطنت [رضاشاه] پهلوی انتخابات مجلس شورای ملی علیالاصول بنابر دستور دربار شروع و انجام میشد و از دوره ششم این رویه جاری بود که موقع انتخابات فهرستی از اشخاصی که طرف اطمینان رضاشاه پهلوی بودند و در حوزه انتخابیه خود شهرت داشتند تهیه میشد و بهعرض میرسید و پس از تصویب در مرکز و ولایات شروع بهعمل مینمود. وکلای مجلس را بهدست حکام و فرماندهان لشکر و رؤسای شهربانی و شهرداری تعیین میکردند و بهمرکز میفرستادند و این عمل بهقدری منظم و یکنواخت بود که قبل از اینکه آرایی بهصندوقها بریزند، نماینده هر محلی معلوم و مشخص بود. بنابراین مجلس که خود شاه انتخابش مینمود نمایندگانش نسبت بهامور کشور تسلیم محض اراده او بودند و هیچکس را یارای تخطی و تجاوز از اجرای اوامر دربار نبود. بهاین جهت کلیه قوانین که در دوره سلطنت پهلوی دولتها بهمجلس میآوردند ولو برخلاف مصلحت روز بود، بدون هیچگونه چون و چرایی بهتصویب مجلس میرسید. در مقابل این تسلیم محض بودن، وکلای ملت! هر کدام مطابق استعداد ذاتی خود غیرمستقیم پاداشهائی علاوه بر حقوق قانونی مجلس بهعناوین مختلف از دولتها میگرفتند و چون کار دیگری از آنها ساخته نبود بیشتر نمایندگان مشغول استفادههای نامشروع میشدند و کیسه و جیب خود را پر مینمودند. در این دوره بهندرت نماینده صالحی پیدا میشد که فقط با حقوق قانونی خود اوامر دربار را در کارهای مجلس اجرا نماید. این جریان در تمام دوره سلطنت پهلوی برقرار بود و مجلس شورای ملی ایران در آن دوره از نظر نظارت در کلیه امور کشور تنها عامل اجرای منویات شخص رضاشاه بود. بنابراین میتوان قبول کرد که همان حکومت مشروطه و پارلمانی غیرطبیعی هم که در کشور ایران ایجاد شده بود در زمان سلطنت رضاشاه پهلوی رسماً صورت خارجی نداشت و کشور ایران بهتمام معنی با دیکتاتوری شدیدالعملی اداره میگردید.
منبع: خاطرات محمد ارجمند سرپرست تلگرافخانه مخصوص رضاشاه: شش سال در دربار پهلوی، بهکوشش عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، پیکان، 1385، صص 252- 253 )
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد