هرچند کارکردهای اجتماعی شایعه کاملا شناخته نیست، اما بیشتر در وضعیتهای ناهنجاری به وقوع میپیوندند، این به آن معنی است که شایعه گزارش تائید نشدهای از وقایع است که به تعریف و تبیین وضعیتهای مهمی که به صورت دوپهلو ظاهر میشود کمک میکند. در گذشته این اتفاق به طور غیررسمی و معمولا دهان به دهان منتقل میشد، اما با گسترش رسانههای جمعی و در عصر ما رسانههای اجتماعی، این موضوع سرعت بیشتری یافته و ابعاد تازهتری به خود گرفته است.
با گسترش و همهگیرشدن استفاده از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، بیش از پیش چالشها و مسائل پیش روی این مقولات عیان شده است. یکی از این مسائل، انتشار و گسترش شایعات و مطالب بیپایه و اساس است. اینکه شایعات چرا یا توسط چه کسانی شکل میگیرند مورد بحث نیست، آنچه مد نظر است، انتشار بدون توجه به منبع و ماخذ مطالب است. تقریبا همه ما، با یک یا چند گونه از شبکههای پیامرسان تلفنهمراه، همانند واتسآپ، وایبر، لاین، اینستاگرام، تلگرام و... سر و کار داریم و بیشتر مطالبی که در این شبکهها مشاهده شده، بدون منبع است و گاهی این شایعات و حتی خبرهای واقعی بدون منبع با آبروی افراد بازی میکند.برخی خبرها و شایعاتی که در شبکههای پیامرسانی مانند واتساپ، وایبر و... منتشر میشود، خصوصیات مشترکی دارند؛ به طور مثال منبع در آنها درج نمیشود. این شایعات در زمان آشفتگیهای اجتماعی بیشتر منتشر میشود و پای یک گروه ذینفع در انتشار این اخبار در میان است.
خودکشی پس از مشاهده فیلم
مهمتر از انتشار اینگونه شایعات، نحوه بازخورد اجتماع به آن است. شایعات نادرست به برهم زدن آرامش و امنیت روانی جامعه منجر میشود و حتی بعضی از افراد جامعه با شنیدن این اخبار، تصمیمات نادرستی میگیرند و بدون فکر اقداماتی انجام میدهند که به صلاحشان نیست، به طور مثال یک دختر نوجوان ایلامی بتازگی با مشاهده فیلمی از یک خودکشی در شبکههای پیامرسانی تصمیم میگیرد خودش هم خودکشی کند و همانگونه که در فیلم دیده بود اقدام به خودکشی میکند.حتی در بسیاری از مواقع پخش شدن فیلمی از یک فرد در شبکههای پیامرسان تلفنی باعث میشود آن فرد دیگر نتواند براحتی در جامعه زندگی کند و باعث گوشهگیر شدن او میشود. به عنوان مثال پسر مازندرانی که سرکلاس از او فیلم گرفته شده بود و فیلمش دست به دست در جامعه گشت به دلیل تمسخر دیگران ترک تحصیل و تا مدتی در گروه دوستانش بسختی حضور پیدا کرد.
این قبیل مسائل و مشکلات کم نیستند و همه به دلیل نبود فرهنگ استفاده از اینگونه شبکههای پیامرسان است.
شایعه خفاش شب
بازگشت خفاش شب در جنوب کشور نیز یکی از شایعاتی است که در فضای مجازی پخش و موجب برهم زدن آرامش فکری افراد در جامعه و ترس و دلهره مردم جنوب شد. چندی پیش در همین شبکههای مجازی عکسی از زنی منتشر شد که چشمها و لبهایش به هم دوخته شده بود و این عکس باشرحی با این محتوا که اعضای باند خفاش شب زنان و دختران را سوار خودروهای خود کرده و با انتقال به محلی خلوت آنها را مورد آزار و اذیت قرار داده و پس از قتل چشمها و لبهای آنها را میدوزند منتشر شد. این خبر به قدری تکاندهنده بود که زنان و دختران جوان از سوار شدن به خودروها خودداری میکردند و تا جایی که امکان داشت از خانههایشان بیرون نمیآمدند. با انتشار این خبر پلیس بلافاصله وارد عمل شد و تحقیقات نشان داد نهتنها خفاش شبی وجود ندارد، بلکه عکس متعلق به زنی در یکی از کشورهای همسایه است.
یکی دیگر از شایعاتی که مربوط به داخل کشور نبود، شایعه قاتل زنجیرهای در پایتخت بود. این پیغام به این صورت بود که قاتلی با صدای ضبط شده کودک جنایت خود را اجرا میکند. قاتل زنگ در خانه را میزند و صدای گریه کودک را پخش میکند با خروج زنان از خانه، قاتل نقشه خود را اجرا میکند، اما با تحقیقاتی که صورت گرفت معلوم شد هیچ موردی نهتنها در پایتخت، بلکه در هیچکدام از شهرهای ایران رخ نداده است. جالب آن است که در پایان این اخبار دروغ، پلیس یا سازمانهای پیگیری کننده را به ایجاد ناامنی و دستگیر نکردن مجرمان یا همکاری با آنها متهم میکنند و اینگونه افراد جامعه را علیه آنها تحریک میکنند و ذهنیت بدی از سازمانها در افراد به وجود میآورند.
خبر اسیدپاشیهایی که در پایتخت رخ داده و باعث اضطراب زنان و دختران پایتخت بود نیز از شایعاتی بود که سال گذشته در شبکههای پیامرسان گوشی تلفنهمراه پخش شده بود. در پیامهایی که در این شبکههای پیامرسان منتشر میشد از دختران و بانوان میخواستند عینک دودی بر چشم بزنند و شیشههای ماشین خود را پایین نکشند و یک بطری آب همراه داشته باشند. برای جدی نشان دادن قضیه هم در پایان از زنان خواسته میشد تاجایی که امکان دارد از خانههای خود بیرون نیایند.
هر خبری را باور نکنید
مدت زمان زیادی نیست که استفاده از شبکههای پیامرسان در بین مردم باب شده است و افراد از طریق آنها میتوانند راههای ارتباطی بیشتر و ارزانقیمتتری باهم داشته باشند و کسی هم منکر موثر بودن این تکنولوژی در ایجاد ارتباطات بهتر و سریعتر نیست، ولی به وجود آمدن شایعات و پخش اخبار نادرست از طریق این شبکهها رفته رفته به مشکلات اجتماعی تبدیل میشود و اگر افراد ندانند که نباید هر خبری را براحتی باور کنند ممکن است شایعات هرچقدر هم کوچک به مشکلات بزرگی در جامعه تبدیل شود. شایعات مشکلسازی که تاکنون مثال زدیم مربوط به سالهای گذشته است وامسال موضوعی که بسیار خبرساز شد و در شبکههای پیامرسانی سر و صدای زیادی به پا کرد، مربوط به خبر تصادف خودرو پورشه و قضاوتهایی بود که درمورد سرنشینان آنها انجام شد.
انتشار مسائل خصوصی
شاید کمتر کسی باشد که به شبکههای اجتماعی دسترسی داشته، ولی از تصادف و حاشیههای آن خبر نداشته باشد. چندی پیش یک خودروی پورشه به دلیل سرعت بالا با درخت تصادف کرد و دختر و پسر جوانی که سرنشینان این خودرو بودند جان خود را از دست دادند. پخش اطلاعات شخصی این سرنشینان و عکسهای خصوصی آنها موجب خبرساز شدن آنها و ایجاد قضاوت مردم درباره آنها شده است.دکتر نصراللهی، نویسنده و استاد دانشگاه درباره این شایعات میگوید: من هم با مشاهده خبر تصادف در فضای مجازی متعجب شدم. در برخی خبرها با دقیقشدن در نگاه اول، تعجب میکنیم چون حتی با منطق و عقل سازگار نیست. فضای مجازی، ویژگیهایی دارد که باعث میشود این خبرها که اغلب شایعات است، بسرعت سرایت و گسترش یابد و کاربرانی که این خبرها را دریافت میکنند، بدون تحلیل آن را به اشتراک بگذارند. اصطلاحی که به کار میبرم، انبوه خلق است که گوستاولوبون به کار برده و این انبوه خلق بهصورت مجازی هم وجود دارد و بدون اراده در فضایی قرار میگیریم که تبدیل میشویم به کسانی که شایعات و خبرها را به اشتراک میگذاریم، بدون اینکه اصالت و ریشه این خبر را تحقیق کنیم.
انتشار اخبار بدون تحقیق
نصراللهی با اشاره به موضوعهایی مثل خانم باردار سردشتی یا اسیدپاشیها گفت: از این قبیل خبرها در فضای مجازی زیاد است و بسیار زود منتشر و فراگیر میشود. در ماجرای اسیدپاشی برخی اخبار تولید و در فضای خاصی منتشر میشد که توسط افراد بدون تحقیق، باز نشر میشد. مثلا تصاویر اسیدپاشی چند ساله پیش برخی شهرها را میگفتند جدیدترین اسیدپاشی در تهران و اصفهان است و وحشت در مردم ایجاد میشد. فضای مجازی، فرصت و تهدیدهایی دارد. یکی از تهدیدها، مسئولیت گریزی افرادی است که این اخبار را به اشتراک میگذارند. مسئولیتناپذیری و غیرقابل شناسایی بودن افرادی که اخبار را به اشتراک میگذارند یک تهدید است. اگر رسانهها زود اطلاع رسانی نکنند و سواد رسانهای مردم پایین باشد، ضررهای زیادی به جامعه میزنند که غیرقابل جبران است.دکتر کوشکی، پژوهشگر، محقق و استاد دانشگاه نیز در پاسخ به این پرسش که تعداد مخاطبان یکی از قربانیان تصادف پورشه در فضای مجازی یکشبه به 40هزار نفر رسید، چرا باید این مسائل در جامعه این قدر مهم جلوه کند؟ گفت: جامعه ما احساس محور و دارای فرهنگ شفاهی و دارای انعکاس سریع است.
ولی وقتی چیزی میگوییم تا زمانی که جمله تمام نشده، جواب را راحت و آماده به مخاطب میدهیم. این باعث حالت انفجاری در گفتوگوها میشود. بیایید چند منفعت برای این فضا بشماریم. فرض کنیم یک هفته فضای مجازی تعطیل شود، افسرده میشویم چون معتاد شدهایم، ولی خلأ واقعی اطلاعات سراغ ما نمیآید. در جامعهای که عقلانیت داشته باشد و افراد با همدیگر پیوند اجتماعی داشته باشند، این ابزارها جا نمیافتد. این وضعیت، تأیید فردیت و ضعیف شدن جمع است. چرا عکس تکی و خودی گرفتن (سلفی) با این ابزارها زیاد میشود؟ برای اثبات فردیت است. بحث عاطفی و احساسی بودن را هم اضافه کنید. چون در فضای مجازی فرو میرویم، فردیت ما تقویت میشود، در کنار فردیتهای دیگر قرار میگیرد و در نتیجه اجتماع ایجاد نمیشود، انبوه فردیتهای تقویت شده میآید. برای همین خبری که میآید، اگر موید نظر کسی باشد، او کامنت تائیدی میگذارد. یا مخالف نظر آدم باشد، بلافاصله میگوید دروغ است و مخالفت میکند.
به نظر میرسد نظارت بیشتری باید روی اخبار منتشر شده در فضای مجازی صورت گیرد و در صورت انتشار شایعه، دستگاههای مسئول بلافاصله درباره آن اطلاعرسانی کنند تا از انتشار شایعات بیشتر جلوگیری شود.
تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد