اما چرا باید انسانهای متمدن، خود را در قبال این موضوع شرمنده ببینند؟ تقصیر ما چیست که عدهای با بی اعتنایی به قانون کشورهای مبدأ و مقصد، دل به دریا و جنگل و بیابان زدند؟ مقصر خود آنها هستند، زیرا کارشان غیرقانونی است.
آری این سخن درست است. این آوارگان، اقدامی غیرقانونی مرتکب شدند. دقیقا با همین ادله است که دولتهای مالزی، استرالیا، برخی کشورهای اروپایی و... در برابر وضع هولناک این انسانها، اقدامی جز نظاره کردن و مراقبت از خطوط مرزی خود انجام ندادند.
دولت مقصد مهاجران غیرقانونی را نظاره میکند، تا زمانی که آنها بمیرند و از شر آنها خلاص شود. مسئولیت دولت در قبال این افراد، حتی در حد مسئولیت دولت در قبال یک قاتل سریالی زندانی نیست.
از اینرو وضع مهاجر غیرقانونی، یک وضع استثنایی است. موقعیت او، موقعیت منفک از هر گونه تعلق تمدنی است. او به هیچ دولت و شهری تعلق ندارد، هیچ نهاد سازمان یافتهای خود را در قبال او مسئول نمیداند، او فاقد هرگونه حق شهروندی است، او انسان رانده شده از شهر است، او انسان فاقد دولت ـ شهر است، او در موقعیت صفر انسانی است.
اما او فاقد هر چیز که باشد، دستکم هنوز انسان است، پس چرا گرسنگی، درماندگی، درد و مرگ او اینقدر عادی است.
چرا شیون او وجدان این دولتها و دولتمردان را تحریک نمیکند. چرا حتی دولت اندونزی، ماهیگیران خود را از کمکرسانی به مهاجران نگون بخت و سرگردان روی آب دریا منع میکند؟ مگر فلسفه وجودی دولتها، منع افراد برای عمل به سادهترین احکام اخلاقی است؟ اما آیا حتی اگر دولت استرالیا و اندونزی و... اتباع خود را از کمکرسانی به مهاجران منع کردند، این منع باید بیتفاوتی و انفعال در قبال مرگ تدریجی و دهشتناک همنوع را، برای اتباع این کشورها عادی کند؟ چه چیز عامل این عادیسازی است؟
اگر اندکی به این مسائل بیندیشیم، تصدیق خواهیم کرد که عامل این عادیسازی، تمدن امروز است، تمدنی که روی کنشها و واکنشهای ما، برچسبهای ارزشگذارانهای چون قانونی و غیرقانونی، عاقلانه و غیرعاقلانه و ... نهاده است.
عدم حساسیت ما انسانها ـ در هر کجای جهان متمدن که باشیم ـ نسبت به فجایع انسانی مهاجران غیرقانونی، نمایانگر میزان انحلال وجدان ما درشبکه درهم تنیده ارزشهای سودانگارانه و دمغنیمت شمار و «منمحور» تمدن امروز است.
این وضع تاسفبار ما، به مرگ تدریجی اخلاق منجر شده است، که تبعات آن، نهتنها در بیتفاوتی به نگونبختی مهاجران غیرقانونی، بلکه حتی در بیتفاوتی نسبت بهوضع و موقعیت هموطنان، همشهریان، همسایگان و حتی اعضای خانواده نیز نمایان است اما اگر تمدن این بلا بر سر ما آورده، پس بدا به حال انسان متمدن و خوشا به حال کسانی که جذب چنین تمدنی نشدند، دستمریزاد به اخلاق ماهیگیران اندونزیایی!
حسین شقاقی - دبیر گروه اندیشه
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد