مساله کمبود آب و معضل خشکسالی اگر تا سالهای گذشته در وضعیت هشدار قرار داشت حالا مرز بحران را هم پشت سر گذاشته و به یک کلاف سردرگم ملی تبدیل شده است. کشور سالهاست که با یک بحران زیستمحیطی دست به گریبان است که اگر هرچه زودتر فکر عاجلی برای آن نشود ممکن است به یک فاجعه تبدیل شود که آثار زیان بار آن تا سالها قابل جبران نباشد. اما آیا سریالهای تلویزیون توانستهاند به میزان مکفی رسالت خود را در بازتاب معضلات زیستمحیطی ایفا کنند و مخاطبان را در جریان این نارساییها قرار دهند و آموزشها و راهکارهایی را نیز ارائه کنند؟
کارکرد آموزشی مجموعههای نمایشی
در سریالی، قهرمان برای مدت مدیدی زیر دوش است و سوت میزند و آواز میخواند بدون آن که دغدغه مصرف آب داشته باشد. در مجموعهای دیگر، قهرمان با فراغ بال با آب آشامیدنی اتومبیلش را میشوید و با تلفن همراهش حرف میزند و آب تصفیه شده را حیف و میل میکند.
در دگر اثر نمایشی، اعضای خانواده فرشهای خانه را به حیاط آورده و آب شهری را که اصولا کارکرد دیگری دارد به قالی و قالیچه گرفته و مشغول نظافت هستند.
یک کارگردان معتقد است که آثار نمایشی تلویزیون در همه عرصهها و زمینهها از جمله آموزش و انتقال پیام میتوانند کاربرد داشته و نقش موثر ایفا کرده و البته آسیبرسان هم باشند. این آموزش هم یا میتواند به صورت مستقیم باشد و محور سریال یک موضوع محیط زیستی قرار گیرد و یا از بطن و درون آن پیامهایی به مخاطب منتقل شود.
مرضیه برومند با اشاره به اینکه گاهی کار کردن در تلویزیون ترسناک میشود، به جامجم گفت: فعالیت در تلویزیون به علت گستردگی مخاطبانش و تاثیرات بزرگش بسیار مشکل است و همیشه این نگرانی وجود دارد که مبادا اشتباهی صورت گیرد و تاثیر نادرستی بر مخاطب بگذارد. اگر حواس برنامهساز جمع نباشد حتی ممکن است یک نتیجه کاملا معکوس حاصل شود.
کارگردان سریال آ ب پریا که این مجموعه را با نگاهی به معضل کمبود آب در کشور ساخته است، در ادامه اظهار کرد: کارکرد آموزشی مجموعههای نمایشی تلویزیون به اندازه جنبه سرگرمی آنها مهم است. سریال میتواند برای مخاطب جنبه آموزشی هم داشته باشد حتی برای آگاهی بخشی در زمینه خشکسالی و ارائه راهکارهایی برای مصرف بهینه و هر چه بهتر آب شهری. برای این هم نمیتوان دستورالعمل صادر کرد، فقط کافی است که سازنده اثر دغدغه خشکسالی و کلا محیط زیستی داشته باشد و درک کند که چقدر در اثر کمبود آب اتفاقات فاجعه باری در پیش روی جامعه خواهد بود. در صورت داشتن چنین احساس و دغدغهای به این سو خواهد رفت. ببینید مثلا آیا ما تا به امروز سریالی داشته ایم که قهرمانش یک کشاورز باشد که اتفاقا با معضل خشکسالی هم دست به گریبان است؟ زمانی که یک شخصیت نمایشی برای مردم قابل قبول باشد طبیعتا مخاطبان هم با گرفتاریهایش همراه شده و با او همذات پنداری میکنند. متاسفانه دوستان فیلم ساز هر چه میشود به شمال کشور میروند و سریال میسازند. چه ایراد دارد به استانهای خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان که با خشکسالی مواجه اند هم سری بزنند و قصه شان را در چنین محیطهایی روایت کنند؟! یا حتی در کارهای آپارتمانی زمانی که مرد دارد با آب شهری اتومبیلش را تمیز میکند چقدر زیبا و بجاست که همسرش با برقراری دیالوگی، از او بخواهد که شیر آب را ببندد یا مثلا طرز شستن درست ماشین در یک سریال و در میانه روایت قصه به نمایش درآید. نشان دادن رابطه کودکان با حیوانات در آثار نمایشی هم کمک میکند که عاطفه مخاطبان کم سن و سال نسبت به موجودات زنده تحریک شود. حتی میتوان با نمایش غذا دادن به پرندگان این عاطفه و احساس را در کودکان تقویت کرد.
برومند در پاسخ به طرح این پرسش که پرداختن به مسائل زیستمحیطی را وظیفه چه کسانی میداند، تصریح کرد: من هیچ چیز را وظیفه کسی نمیدانم. اینها دستورالعمل نیست، وقتی دستورالعملی باشد نتیجه کار هم شعاری خواهد شد. اما در وهله اول، هنرمند و سپس مدیران فرهنگی کشور باید درد جامعه را کشیده باشند و آن را در آثارشان انعکاس دهند. هنرمند باید مشکلات اجتماع را ببیند و آنها را در آثارش بازتاب دهد. خود من در سریال آب پریا واقعا معضل بیآبی را احساس کردم.
پرداخت مستقیم، شعارزدگی را در پی دارد
گاه نحوه انتقال یک پیام به جامعه مخاطب اهمیت و اصالتی همپای آن پیدا میکند. آموزشها و پیامهای زیست محیطی و به خصوص درباره معضل کمبود آب و خشکسالی باید چگونه و از چه طریقی به مخاطب ارائه شود تا بهترین اثر و عملکرد را در پی داشته باشد؟
به نظر مهدی روشنروان، مدیر گروه فیلم و سریال شبکه پنج معمولا به این معضلات به صورت خیلی مستقیم پرداخته میشود که شعارزدگی و کلیشه را در پی خواهد داشت.
روشن روان با ذکر این نکته که اگر بخواهیم آموزشها و پیامهای ارائه شده در یک اثر نمایشی گل درشت و شعاری و برای مخاطب ملال آور نشود باید به وسیله قصه و درام آنها را بازگو کنیم تاکید کرد: درام خود زندگی است و همه خصایص و حتی مشکلات زندگی را نیز میتوان در آن به نمایش گذاشت. در این میان چیزی که مهم است چگونگی پرداخت به این معضلات است. ما شرقیها آدم توجه به جزییات نیستیم و همه چیز را کلی میبینیم. سیستم اداری حاکم بر کشور هم همه چیز را کلیشهای و قالبی کرده است. مشکل سریالهای ما ریشهایتر از این حرفهاست. ما در سریالهایمان شخصیتپردازی درستی نداریم و در نتیجه جزئیات شخصیتی را هم درست از آب درنمیآید. باید جزئیات شخصیتی را شناخت. اگر در درام نویسی به شیوه درست حرکت کنیم بالطبع معضلات را هم لحاظ خواهیم کرد.
وی تکنیک پرداخت به معضلات محیط زیستی را در سریالهای نمایشی متنوع ذکر کرد و افزود: همه چیز بستگی به اقتضا، قابلیت و موقعیت داستان دارد. پیشنهادم این است که اول قصهگویی مان را درست کنیم. اگر درامنویس قدری داشته باشیم خودش دغدغهها و معضلات را در فیلمنامه لحاظ خواهد کرد. این گونه نیست که کسی دوست نداشته باشد به معضل خشکسالی بپردازد. البته نباید فراموش کنیم که مهمترین آثار تلویزیون لزوما نمایشی نیستند. در زمینه خشکسالی کارهای مستند فاخری ساخته شده است. آثار نمایشی نسخه بدل واقعیت هستند در حالی که مستندها عین واقعیت و کپی برابر اصل محسوب میشوند.
سازمان صدا و سیما به عنوان فراگیرترین رسانه کشور تا چه حد میتواند در زمینه طبیعت ایران و معضلات زیستمحیطی اکثرا برآمده از زندگی شهری نقش ایفا کند. در این میان، سهم دیگر سازمانها مرتبط و ذینفع چقدر است و درجه تعامل و هم افزایی این نهادها با رسانه ملی تا کجاست؟
دکتر اسماعیل کهرم، مشاور رئیس سازمان محیط زیست معتقد است که آثار تلویزیونی میتوانند نقش مهمی در زمینه آموزش زیستمحیطی به مخاطبان، چه از بعد مثبت و چه از لحاظ منفی ایفا کنند. این آموزش هم فقط در داستان مستتر نیست و میتواند در رفتارهای شخصیتهای نمایشی هم بروز داشته باشد.
وی یادآور شد: البته باید به این موضوع هم اذعان کنم که همه دستگاهها دوست دارند در رسانه ملی مطرح شوند و در این جهت باید این سازمانها با صدا و سیما همکاری متقابل داشته باشند و برنامههایی را به صورت مشارکتی تولید کنند، اما سازمانهای محیط زیست و جنگلها سازمانهایی فقیر هستند که به حمایت رسانه ملی نیاز دارند.
کهرم سریالهای نمایشی را به دو دسته تقسیم و اضافه کرد: گاهی داستان یک سریال میتواند مستقیم به محیط زیست بپردازد. مثلا درباره زندگی یک محیط بان یا دوستدار محیط زیست باشد. در مواقعی هم عملکردهای درست محیط زیستی در رفتارهای شخصیتهای داستانی بازتاب دارد که به گمانم در این حالت اثر بیشتری را بر مخاطب خواهند داشت.
بحران آب جدی است
پروفسور پرویز کردوانی جغرافیدان ایرانی است که به عنوان چهره ماندگار در زمینه جغرافیا نیز برگزیده شده. وی برنده جایزه «مهرگان علم» بهخاطر تالیف بهترین کتاب سال در زمینه محیطزیست و بنیان گذار مرکز تحقیقات مناطق کویری و بیابانی ایران است.
به نظر این جغرافیدان، کشور از لحاظ منابع آب زیرزمینی و سطحی در وضعیت بحرانی قرار دارد و هر چه زودتر باید برای این معضل چاره اندیشید؛ معضلی که او 31 سال پیش نسبت به بروز آن هشدار داده بود.
کردوانی با تقسیم بندی منابع آبی ایران به بارش ها، آبهای زیرزمینی، سطحی و رطوبت هوا تاکید کرد: در یک دهه گذشته با کاهش 20 تا 25 درصدی بارشها در کشور مواجه هستیم و به همین دلیل موجودی سدها و رودخانهها کم شده است. در عین حال کشور با کمبود سد روبرو است و سدهای موجود هم در حال استهلاک و پر شدن از گل و لای هستند. در کشورهای پیشرفته قبل از سدسازی آبخیزداری میکنند اما در کشور ما این روند معکوس است. سدهای اطراف تهران به زودی پر خواهند شد؛ سد لتیان و کرج نهایتا تا 25 سال آینده آب خواهند داشت. آبی هم اگر وجود داشته باشد امکان ذخیرهسازیشان در این سدها نخواهد بود. آب تمام سدهای اطراف مصروف تهران میشود و شهرهای ورامین و کرج از لحاظ زیستمحیطی به سوی نابودی خواهند رفت. سدهای کشور همیشگی نیستند و باید دوراندیش بود. وی بر لزوم حفظ آبهای زیرزمینی در قیاس با سطحی تاکید کرد و اظهار کرد: در حال حاضر 90 درصدآب مصرفی کشاورزی و 70 درصد شهری از منابع آب زیرزمینی تامین میشود. متاسفانه در سالهای اخیر با حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق خسارات جبران ناپذیری به این منابع وارد آمده است. من 31 سال پیش هشدار داده بودم که باید سه چهارم چاههای موجود در کشور را بست تا منابع آب زیرزمینی به خطر نیفتد. این چهره ماندگار جغرافیا تصریح کرد: اگر قرار بر اطلاع رسانی و آگاهی بخشی است تلویزیون باید اطلاع داشته باشد و بداند که چه باید بگوید و چگونه بگوید. مدیران و کارشناسان مدعو باید از وضعیت جاری منابع آبی کشور اطلاع کافی داشته باشند و راهکارهای قابل اجرا ارائه کنند.
محسن محمدی / گروه رادیو و تلویزیون
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
ابراهیم قاسمپور در گفتوگو با جامجم مطرح کرد؛
ضرورت اصلاح سهمیههای کنکور در گفتوگوی «جامجم»با دبیر کمیسیون آموزش دیدبان شفافیت و عدالت