آسیبشناسی نرم
به عبارت دیگر، زیر آسمان شهر با رویکردی انتقادی که در لایههای زیرین داشت به آسیبشناسی رفتار اجتماعی و اخلاق شهروندی میپرداخت و صرفا یک مجموعه کمیک برای خنده و سرگرمی نبود. ساختار دراماتیک و داستانی آن نیز به این صورتبندی کمک میکرد.
اما بخش عمدهای از موفقیت زیر آسمان شهر را باید در خلق شخصیتهایش دانست که مهمترین آن خشایار مستوفی بود که این نقش، حمید لولایی را به اوج محبوبیت رساند. خشایار در ظاهر متزلزل و خودخواه است، اما در باطن سرشار از عاطفه و مهربانی. او در درجه اول خودش را میبیند و نه حتی فرزند یا عروسش را به همین دلیل است که در یکی از قسمتها میخواهد دست پسرش را بگیرد و با خود ببرد. او حتی عروسش را منکر میشود تا جایی که میگوید بهناز، سیری چنده! خشایار لحظه به لحظه رنگ عوض میکند و هیچ ابایی هم ندارد که این را پنهان کند. در همان قسمت از مجموعه، او دسته گلی برای وحید و همسرش میآورد، اما وقتی میبیند پولاد آنجا نیست، دسته گلش را پس میگیرد. او از همین یک دسته گل استفاده میکند تا چند نفر را فریب دهد و به هدفش برسد.
سایه جامعه بر سر افراد
خشایار ابایی از آدمهای اطرافش ندارد. در اولین قسمت از سری جدید این مجموعه، او حتی همسر وحید را متهم میکند که سل دارد. اگر متهم به شوونیسم نشویم و نگوییم رفتارهای اجتماعی آدمهای زیر آسمان شهر تنها به مرکزنشینان کشور مربوط میشود، اما ذکر این نکته خالی از فایده نخواهد بود که بگوییم مظاهر یک جامعه مدرن تنها به بنیانهای بیرونی آن جامعه برنمیگردد، بلکه بر رفتار درونی آدمها نیز موثر است.
نوع ارتباطی که همسایههای زیر آسمان شهر با یکدیگر دارند تا حدودی متاثر از شکل زندگی اجتماعی آنهاست. انگار از تبعات زندگی مدرن این است که آدمها در درجه اول تنها به فکر خود باشند و بخواهند گلیم خود را از آب بیرون بکشند. در یکی از قسمتهای این سریال آنجا که وحید میخواهد راه پولدار شدن را به پولاد نشان دهد، تلاش تمامی آدمهای ساختمان برای رسیدن به اکسیر جادویی پول آنقدر پر دامنه است که آنها حتی حاضرند نزدیکترین آدمهای اطراف خود را نیز لگدکوب کنند.
مهتاج و غلام با آن که سنی از آنها گذشته اما همچنان یادشان هست که باید دست به کاری بزنند تا از این قافله عقب نمانند. آنها نیز دست به کار میشوند و از این فرصت استفاده میکنند. فقط نگران هستند خاندان بهروز و خشایار دست به یکی کنند و «حق» آنها را بالا بکشند. هرکس در این میانه به طریقی درصدد است ابتدا خود و خانوادهاش را از مهلکه سالم بهدر ببرد. بهروز پیر پکاجکی اما حدیث دیگری دارد.
بهترین نقشآفرینیها
شاید بسیاری از بازیگران آشنای حوزه طنز تلویزیونی در این مجموعه بهترین بازی خود را به نمایش گذاشتند. مهران غفوریان و یوسف تیموری ازجمله این بازیگران هستند که بعد از آن دیگر نتوانستند موفقیت خود را تکرار کنند. جالب این که پس از این سریال حضور غزل صارمی در سینما و تلویزیون کمرنگ شد. او که در سینما با بازی در فیلم «عروس آتش» خسرو سینایی اعتباری برای خود کسب کرده بود در تلویزیون با زیر آسمان شهر به شهرت رسید، اما بعد از آن کاری از او به یاد نمیآوریم که در حافظه تصویری ما ثبت شده باشد. به این موارد باید خانم فرامرزی با نقشآفرینی، ملکه رنجبر را هم اضافه کنیم. کلکلهای کیومرث ملکمطیعی با خشایار از یکسو و جنس رابطه خشایار با پسرش پولاد از سوی دیگر سهم بیشتری از بار کمیک قصه را به خود اختصاص داده بود. همکاری رضا عطاران و مهران غفوریان در مقام نویسنده و کارگردان در این سریال جالب بود. دو نفر از بازیگرانی که از گروه طنز مهران مدیری برخاسته بودند و حالا در فضایی مستقل درست وقتی مدیری در حال «پاورچین» و «نقطه چین»اش بود. از میان این دو البته رضا عطاران بعدها به یک ستاره سینمای کمدی ایران بدل شد. زیر آسمان شهر را باید یکی از برندهای سریال کمدی تلویزیونی دانست که متاسفانه به دلیل افت کیفی شدید عمرش پایان یافت، اما هنوز به عنوان یک نوستالژی شیرین در خاطرهها ثبت شده است.
سیدرضا صائمی
جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد