بهروز رضوی، زاده 1326 در یزد گوینده، مجری تلویزیون و بازیگر ایرانی است که هم صدای خوب و تاثیرگذار و پرقدرتی دارد و هم اینکه به ظرافتهای روایت داستانها آشناست و میداند چگونه به شخصیتهای مختلف داستان تغییر لحن بدهد. به عبارت دیگر او به فراز و فرود صوت و تکنیکهای بیان آشنا و مسلط است و میداند چگونه قصه بخواند. او همکاری خود را با رادیو در سال 1347 به عنوان گوینده آغاز کرد و در فیلمهای آبادانیها، شعلههای خشم، دادستان و شانس زندگی و... به عنوان بازیگر نقشآفرینی کرده است. آخرین فیلمی که او در آن به ایفای نقش پرداخته «نجاتیافتگان» در سال 74 است. البته در فواصل این سالها در تلویزیون اجرا داشته و بیشتر با رادیو همکاری کرده است. ناگفته نماند که او برادر عاطفه رضوی دیگر بازیگر و چهرهپرداز ایرانی است. گفتوگوی این هفته ما به بهروز رضوی اختصاص دارد.
شنیدهایم از دوران کودکی در حوزه کارهای فرهنگی فعال بودهاید؟
به مراسم تعزیهخوانی علاقه داشتم. از پنج، شش سالگی لباس سقایی میپوشیدم و با یک پارچ و تعدادی لیوان دستم، به سینهزنها آب میدادم، سقای کربلا به حساب میآمدم و لذت میبردم. همین امر هم بستری شد تا زمینه حضور من در تعزیه فراهم شود. همراه برادر کوچکترم به نام بهزاد با هم در مجلس طفلان مسلم نقش فرزندان مسلم را بازی میکردیم.
در دوران نوجوانی و جوانی به چه کاری مشغول بودید و در چه حوزههایی فعالیت داشتید؟
در رادیو نویسندگی میکردم. خیلی اتفاقی کار گویندگی را شروع کردم. زمانی ما با کمبود گوینده مواجه شدیم و مسئولان گفتند که خود نویسندهها گویندگی متنهایشان را بهعهده بگیرند، اگر خود نویسندهها متنها را بخوانند برای شنوندهها خالی از لطف نیست. من برای گویندگی دورخیز نکرده بودم، تحصیلاتم معماری بود و قرار بود مهندس ساختمان شوم، اما حالا به هر دلیلی نشد.
یعنی حوزه کاری شما فقط محدود به رادیو نبود؟
بخشی از کارم به رادیو محدود میشد، من تاکنون کارهای زیادی انجام دادهام؛ از سردبیری نشریات کارهای رسانهای و آژانس تبلیغاتی گرفته تا تجربه بازیگری در تئاتر و تلویزیون. همه آنها را هم با علاقه انجام دادهام، اما جذابیت گویندگی رادیو برای من به گونه دیگری است، به همین دلیل هم اکنون سهم رادیو بیشتر شده است.
شما در حال حاضر با کدامیک از رادیوها همکاری میکنید؟
20 سال است اجرای برنامه کتاب شب را از رادیو تهران به عهده دارم. برنامه شنیدنیهای تاریخ را هم در رادیو فرهنگ اجرا میکنم. صحبت شده که در برنامههای ادبی رادیو فرهنگ نیز همکاری داشته باشم.
اگر شما به دوران جوانی برگردید، آیا باز هم این شغل را ادامه میدهید؟
همان طور که گفتم من این شغل را اتفاقی پیدا کردم، اما در مجموع به کار رادیو و رسانه علاقه داشتم و زمانی که کارم را شروع کردم الگویی در ذهنم نبود که بخواهم شبیه او شوم، بلکه میخواستم خودم باشم. ضمن کار بتدریج به گویندگی علاقهمند شدم. کار در رادیو حتما باید با علاقهمندی باشد تا در مرارتها، سختیها و حقوقهای کم قابل تحمل باشد. من اکنون کاری را انجام میدهم که دوست دارم و فکر میکنم اگر مخاطب برنامه مرا بشنود، میتواند از آن بهرهای ببرد. برنامه «کتاب شب» من در رادیو تهران حدود 20 سال است که روی آنتن میرود و من بارها به شخصه دیده یا شنیدهام که شنوندهها پس از شنیدن برنامه و قصه داستان، کتاب مورد نظر را تهیه کردهاند.
به نظر شما لحن و صدای گوینده باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
به نظر من صدا و لحن گوینده باید خیلی صمیمی و بیتکلف باشد، خیلی از صداها مغرورانه هستند و شنونده نمیتواند به این صداها نزدیک شود و با گوینده ارتباط برقرار کند. هر کجا که گوینده یک ذره بخواهد به خودش بپردازد و خودش را نشان بدهد، قافیه را باخته است. گوینده باید در اختیار متن باشد، روایتگری هم براساس متن شکل میگیرد. من شخصا قصههایی که هر شب از برنامه کتاب روایت میکنم، هر کدام به اقتضای متن اجرای خاص خودش را دارد، ولی عنصر صمیمیت و سادگی باید در همه اجراها وجود داشته باشد. در مورد سایر متنها هم همین طور است، متن سادهتر اجرا شود، یعنی به گونهای اجرا شود که شنونده حس نکند کسی به عنوان واسطه میان او و متن قرار دارد.
اگر بخواهید به علاقهمندان گویندگی توصیهای کنید؟
یک بخش مهم کار گویندگی مطالعه است، گوینده باید ادبیات کلاسیک ایران را خوب مطالعه کند و مخصوصا شعر بخواند. شعر خواندن در گویندگی وزن کلام ما را تصحیح میکند. در این کار کسانی که از روحیه تلاش برخوردارند حتما به هدف خود میرسند و رشد خواهند کرد، منتها نباید این انتظار را داشته باشند که از همان ابتدا نفر اول باشند. باید مدارج را به ترتیب طی کنند. گویندگی اگر همراه با مطالعه و خلاقیت و تمرین نباشد، کار یکنواختی میشود. جوانان باید بدانند که در رادیو باید همه مسائل را با هم و در کنار هم رعایت کنند، از احترام به پیشکسوتها و مراعات حال کودکان گرفته تا توجه به دستورات سازمان و ساختن با حقوق کم رادیو و...
کار دوبله هم انجام دادهاید؟
گاهی به ضرورت دوبله کردم، مثلا زمانی که خودم بازی میکردم، گاهی به مناسبتهای خاص در برخی سریالها و فیلمها، اما خیلی عمومیت نداشت؛ در حد تفنن.
چه تعریفی از قصهگویی و قصهخوانی دارید؟
قصهگویی یک هنر است و قصهخوانی هنری دیگر. چهبسا خیلیها که اهل کتاب و کتابخوانی و حتی
گوشدادن به قصه هم نیستند، آنقدر جذب قصهگویی درست و جذاب میشوند که همین موضوع میتواند آنها را با دنیای کتاب و مطالعه آشتی بدهد.
به نظر شما در برنامههای رادیویی نقش اصلی را گوینده ایفاء میکند یا تهیهکننده؟
معتقدم نقش اصلی را متن برنامه ایفا میکند؛ البته بستگی دارد چه موضوعی باشد. در واقع گوینده همراه با تهیهکننده، نویسنده و سایر عوامل همه با هم نقشها را ایفا میکنند. جایی نقش گوینده پررنگ و گاهی هم نقش تهیهکننده پررنگتر میشود که همه اینها بستگی به برنامه و متن دارد.
با توجه به این که مدت 20 سال است اجرای کتاب شب را بر عهده دارید، بیشتر درباره این برنامه توضیح دهید.
در این برنامه از شنبه تا پنجشنبه داستان یکی از آثار نویسندگان خارجی و ایرانی روایت و شبهای جمعه کتاب خوانده شده با حضور کارشناسان نقد و بررسی میشود. درباره ساختار، تناسب داستان و عناصر آن پردازش شخصیتها، انتخاب راوی و روش کار نویسنده بحث و کارشناسی خواهد شد. یکی از ویژگیهای برنامه کتاب شب تعاملی است که با شنوندگان برقرار میشود. در واقع مخاطبان با ارسال پیام کوتاه میتوانند رمانهای مورد علاقه خودشان را معرفی کنند تا در این برنامه خوانده و نقد شود.
جذابیت این برنامه قطعا میتواند تاثیر فراوانی بر مخاطب داشته باشد، یعنی فراتر از اهداف برنامهسازی میتواند کارکرد فرهنگسازی داشته باشد تا آنجا که شوق کتاب خریدن و کتاب خواندن را در شنوندگان ایجاد میکند.
در ماههای مناسبتی این برنامه با چه رویکردی پخش میشود؟
بیشتر از رمانهای ایرانی به مناسبتهای خاص استفاده میشود. در ایام دفاع مقدس خاطرات شهدا رزمندگان و کتابهایی از زمان جنگ روایت میشود. کتاب المحج البیضاء اثر ملامحمد محسن فیض کاشانی مجموعه مقالات شهید سیدمرتضی آوینی، به نام فتح خون و... از آثار ایرانی است که در کتاب شب خوانده شده است. به مناسبتهای مذهبی مانند ماه محرم مقتلخوانی را داریم یا در ماه رمضان که گذشت برنامه کتاب شب بیشتر با رویکرد کتابهای مذهبی، تفسیر قرآن، نهجالبلاغه و... پخش شد.
با توجه به این که 20 سال است کار روایت و قصهگویی را بر عهده دارید، میتوان تفاوتی بین روایت داستانهای ایرانی با خارجی قائل شد؟
ما کتابها و رمانهایی از آثار نویسندگان سراسر جهان را روایت کردیم که ترجمه شدهاند و براحتی در دسترس شنوندگان قرار میگیرد. اما روایتها خیلی فرق دارد، روایتهای ایرانی ریشه در فرهنگ و آداب رسوم ما دارند و هویت ایرانی و اسلامی در آنها هویداست.
داستان فردای روشن اثری از داستایوسکی، داستان فکر جنایت اثر لئونید آندره یف، داستان بابا گوریو اثر اونورهدو بالزاک، داستان صبور اثر فئودور داستایوسکی، رمان کالیگولا نوشته رابرت گریوز، روایت گنجهای سولومون اثر هنری رایدر هاگارد و... از داستانهایی است که در برنامه کتاب شب رادیو تهران روایت شده است.
ایجاد حس آرامش روانی و درواقع تنشزدایی یکی از مهمترین کارکردهای برنامه کتاب شب است که البته نباید صدای آرام و گرم بهروز رضوی را در ایجاد این حس نادیده گرفت. چرا که شنوندهها سالهاست که با این صدای آشنا به قصههای شب گوش میسپارند.
مریم کریمی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد