در مورد اسباببازی ـ چه از نظر آموزشی و چه از نظر فرهنگی ـ بحثهای مختلفی مطرح شده که شاید کمتر از زبان متخصصان در امور کودک بوده است. از سویی با رشد و رونق اسباببازیها و وسایل بازی در بازار مواجه هستیم که برخی تصور میکنند موجب رشد هوش و یادگیری بچهها میشود و از سوی دیگر با واردات انواع این وسایل از کشورهای مختلف به یکی از نگرانیهای همیشگی والدین در امور اخلاقی و فرهنگی تبدیل شده است. آنچه در ادامه میخوانید گفتوگویی است با دکتر هوشنگ میرزایی، روانشناس کودک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در مورد تأثیر اسباببازیها در رشد و شکلگیری شخصیت کودکان و همچنین کارکردهای فرهنگی و اخلاقی آنها در سنین مختلف.
چه چیزی کودکان را جذب اسباببازیها میکند؟
فرآیند بازیسازی در کودک جزئی از رفتار فطری و غریزی اوست. همان طور که ما در مواجهه با مسائل غریزی، رفتاری فطری و طبیعی داریم، کودک هم در برابر بازی، رفتاری فطری و غریزی دارد. هر چیزی قابلیت تکرارپذیری از جنبه حرکتی و کلامی و شناختی داشته باشد و بچه بتواند به میل خود تغییراتی در آن ایجاد کند، میتواند به یک اسباببازی تبدیل شود. در مورد بچهها دورههای مختلفی داریم که براساس هر دوره بچه رویکردش به بازی و ابزار بازی و بازیسازی متفاوت است. شما نمیتوانید دورههای مختلف کودکی را به طور عام ببینید. بچه یک ماهه اسباببازی را بیشتر در جنبههای صوتی دنبال میکند و وقتی بچه توانایی گرفتن را پیدا میکند هر چیزی که بتواند بگیرد و رها کند و به طرف دهان ببرد، برایش ابزار بازی خواهد بود.
پس الگوهای خاصی براساس مراحل رشد مغزی وجود دارد و هر چیزی که کودک بتواند برایش داستانپردازی کند، بگیرد و بندازد، تغییرش دهد و دگرگونش کند برایش جنبه بازی خواهد داشت و در هر دورهای این متفاوت است و کاربردهای مختلفی پیدا میکند.
آیا اسباببازیها در شکلگیری شخصیت بچه مؤثر هستند؟
در مورد بچههای زیر پنج سال ابزارها و اسباببازیها جنبه عام دارد و نباید جنبه تخصصی پیدا کند. اساسا در شکلگیری شخصیت و شغل بچه نقش اصلی ندارند. در این سنین باید ابزاری را در اختیار بچه قرار دهیم تا او براساس قدرت پردازش خودش آن حسجوییها و شناختهای پایه و اولیه را پیدا کند. حالا شما امکاناتتان در این حد است که چند تکه چوب، سنگ کوچک و فضایی خاکی شبیه یک باغچه را برای بازی در اختیار بچه قرار میدهید که ابزاری بسیار قدرتمند برای بچههای زیر پنج سال است.
ما نباید تهاجم فرهنگی را در خود اسباببازی ببینیم بلکه در نوع استفاده از آن باید فرهنگسازی کنیم و البته تولید داخلی را در اسباببازی غنی کنیم |
برای پردازش شرایط روحی و جسمی و ذهنی بچه، گاهی هم ابزارهای تکنولوژیک و دیجیتال در اختیار او قرار میدهید، اما آن فرآیند در ذهن بچه عام است و بنابراین میزان مدرن و الکترونیک بودن ابزار، تأثیری در شخصیت او ندارد. در کل ابزارهایی که ما در اختیار بچه قرار میدهیم جزو ذات بشر نیست، تنها تسهیلکننده است.
بسیاری از بچههایی که امکانات کمتری دارند، قدرت یادگیریشان بیشتر است چون با ابزاری طبیعیتر و نزدیک به ذات خود کار کردهاند، اما خیلی از بچهها که امکانات دارند و از ابتدا ابزاری پیشرفته در دستشان است قدرت یادگیری پایینتری دارند، لذا این گونه نیست که میزان پیشرفته بودن ابزار الزاما تواناییهای بچه را افزایش دهد. تأثیر اسباببازیها در ابتدا عام است و بعدتر هم بیشتر ابزارهایی صرفا تسهیلکننده هستند. آنچه در شکلگیری شخصیت بچهها موثر است، عوامل متعددی مثل رفتار والدین، محیط خانواده، ژنتیک، تغذیه و... است که اسباببازی فقط در کنار آنها قرار میگیرد.
آیا میشود از اسباببازیها به عنوان یک درمان استفاده کرد؟
بله، معمولا ما در ساختار کارکردیمان، چون بازی یک فرآیند ذاتی و طبیعی در رشد بچه است میتوانیم در درمان برخی اختلالات از ابزارهای بازی استفاده کنیم. ما برای طیفهای مختلف سنی و دورههای خاصی از درمان از بازی و وسایل بازی استفاده میکنیم. در مورد بیماریهای جسمی و روانی هم اسباببازیها به عنوان درمان مطرح میشود.
درباره تأثیرات فرهنگی اسباب بازی ها بخصوص اسباببازیهای غربی، حرفها و نقدهای زیادی هست، از منظر شما تا چه حد این نقدها وارد است و چگونه باید با آثار مخرب احتمالی اسباببازیها مقابله کرد؟
این قضایا بیشتر به امور سیاسی و اقتصادی مربوط است. ببینید ما یا باید با ابزار جدید پیش برویم یا خیر. باید ببینیم ویژگیهای فرهنگی ما چقدر قدرتمند است و قدرت آموزشی ما چقدر بالاست تا ابزاری را که وارد میکنیم در جهت امور فرهنگی خودمان استفاده شود. اگر چیزهایی که در ذات بشر است، عمومی ببینیم و پایه مشترک خلقت همه بدانیم، این را درک خواهیم کرد که باید یک فرهنگسازی قوی کرده و بانک ژنی و فرهنگی خود را تقویت کنیم، در این صورت هیچ چیزی برایمان خطرناک نخواهد بود. چون ما توانستهایم با در نظر گرفتن پایه مشترک بشری و تقویت آموزههای فرهنگی خود، ابزارها و اسباببازیهای وارداتی را هم با فرهنگ خود هماهنگ کنیم. اگر فرهنگ درونی ما قوی باشد، آنگاه بچهای که یک عروسکی دارد که پوشش آن با پوشش مرسوم فرهنگی ما تضاد دارد، خودش برای آن عروسک طلب لباس مناسب میکند و آن را شبیه فرهنگی میکند که در خانوادهاش آموخته. اسباببازیها به خاطر آن به نظر ما جزئی از تهاجم فرهنگی به نظر میرسند که ما برایشان برنامهریزی نکردیم، وگرنه گرایش بچه از آن جهت که ذاتی و غریزی است، به نوعی از اسباببازیها اجتنابناپذیر است.
ما نباید تهاجم فرهنگی را در خود اسباببازی ببینیم بلکه در نوع استفاده از آن باید فرهنگسازی کنیم و البته تولید داخلی را در اسباببازی غنی کنیم. ما باید در کنار انواع ابزار بازی نوعی برنامه فرهنگی و تولیدات فرهنگی مناسب و آموزنده داشته باشیم و این نوع استفاده فرهنگی موجب کنترل تهاجم فرهنگی هم میشود.
فکر میکنید والدین به چه شکل باید استفاده از اسباببازی را کنترل کنند.
وقتی ما تبلت در اختیار بچه قرار میدهیم و او ساعتها مشغول آن میشود و حتی به این وسیله اعتیاد پیدا میکند، یعنی ما شناخت کافی نسبت به نیازهای بچه نداریم و جایگزین مناسب برای او نمیتوانیم پیدا کنیم.
ما اینجا با محدود نکردن، نخریدن و اجازه ندادن موفق نمیشویم، چون اقشار زیادی در اطراف ما از آن استفاده میکنند و لذا بچه اگر در خانواده آنها را نبیند و نداشته باشد، ممکن است با خلاف و دروغ آن را پیدا کند و به آن ابزار برسد. پس خانوادهها به جای محدودیت باید فرهنگ استفاده را بر اساس میل خودشان، نیاز بچه و فرهنگ بالا ببرند و این فرهنگ از طریق آگاهی و شناخت است که ارتقا پیدا میکند؛ آگاهی نسبت به مراحل رشد بچه و میزان یادگیری و تأثیرپذیری او در هر سن.
اسباب بازی و آگاهی والدین
همه ما پله پله رشد میکنیم و بتدریج نسبت به اطراف خود شناخت به دست میآوریم و قدرت یادگیریمان در طی زمان تغییر میکند. خانواده باید پله پله و براساس الگوهای رشدی و نیازهای ذاتی کودک و همچنین زمینههای فرهنگی و آموزههای دینی خود به این موضوع نگاه کند. این نگاه خودش به کنترل اسباببازی کمک میکند. معضل بزرگی که ما داریم اطلاعات ناکافی والدین نسبت به مراحل رشد بچه است.
علیرضا نراقی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
لطفا اصلاح بفرمایید.