به عبارت دیگر گاه خود پدر و مادر چندان بینش صحیح دینی ندارند و در طول عمر خود چندان برای تامل و مطالعه روی آموزههای دینی وقت صرف نکردهاند و صرفا به فرا گرفتن امور ظاهری دین، بسنده کردهاند، و در عین حال، سختگیرانهترین حساسیتها را در باب انتقال آموزههای دینی به کودکان خود به خرج میدهند.
یکی از مهمترین عناصر تفکر دینی، توحید است. توحید یعنی ما همه چیز را ناشی از خواست خدا بدانیم و به این نکته توجه داشته باشیم که هیچ اتفاقی، حتی در حد افتادن یک برگ از درخت، خارج از خواست او رخ نخواهد داد. اگر ما چنین باوری در زندگی داشته باشیم، آنگاه همه حوائج و نیازهایمان را از خداوند مطالبه میکنیم و دیگر شخصیت خود را در برابر انسانها، خفیف نخواهیم کرد.
انتقال چنین باوری به نسل آینده، صرفا از طریق آموزش چگونگی نماز خواندن صورت نمیگیرد؛ بلکه کودک میباید این باور را در همه افعال ما ببیند. اگر ما مرتب به کودکمان بگوییم که نمازت را به موقع بخوان، ولی عملا خودمان در زندگی، بدون در نظر گرفتن خداوند، به هر کاری دست بزنیم، در تهیه رزق و روزی، چندان به چشم ناظر خداوند توجه نداشته باشیم و روزیمان را از خدا نخواهیم، مسلما باورهای ما نزد کودکمان، چندان عمیق و زیبا نخواهد بود، و در نتیجه، کودک ما، نظام اعتقادی ما را نخواهد پذیرفت.
فرد موحد کسی است که باور کند نماز خواندنش به مدد خداست. ثروتمند شدن من به مدد خداست. درست است که بدون کار و تلاش، تغییری حاصل نمیشود، ولی مدد و خواست الهی، برای فرد موحد، جایگاه اصلی را دارد. اسباب ظاهری باید باشند ولی اسباب باطنی مهمترند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد