نتایج انتخابات روز اول نوامبر تا حدودی غیرقابل پیشبینی بود. بیشتر نظرسنجیهای پیش از انتخابات حاکی از این بود که حزب حاکم قادر به کسب 44 درصد آرا خواهد بود و بار دیگر موضوع تشکیل دولت ائتلافی در این کشور به میان میآید. به همین دلیل چنین پیروزیای برای خود حزب حاکم نیز تا حدودی دور از انتظار بود. موضوع مهم دیگر پیش از انتخابات این بود که آیا حزب دموکراتیک خلقها وابسته به کردها میتواند حد نصاب 10 درصد رایها را برای ورود به پارلمان همچون انتخابات هفتم ژوئن کسب کند، اما کسب حدود 11 درصد از رایها توسط این حزب باعث از بین رفتن نگرانی افرادی شد که میگفتند نبود نمایندگان کرد در پارلمان زمینهساز بیثباتی بیشتر در ترکیه میشود.
هماکنون این سوال مطرح است که چگونه میتوان این پیروزی حزب عدالت و توسعه را توضیح داد؟ این حزب در واقع با تبلیغات فراوان توانست خود را تنها نیروی سیاسی معرفی کند که در مقابل دشمن شماره یک بسیاری از مردم ترکیه ایستاده است؛ حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک). اردوغان توانست از تفاوتهای میان سه حزب اصلی مخالف به نفع حزب متبوع خود استفاده کند. او با مهارت تمام، مذاکرات احزاب مختلف برای تشکیل دولت ائتلافی را به بنبست کشاند و همزمان علیه پ.ک.ک اعلام جنگ کرد. او به قدری با هر گونه پیشنهاد در مورد تشکیل دولت ائتلافی مخالفت کرد که طرفداران احزاب مخالف گفتند: اردوغان به غیر از نه گفتن، کار دیگری بلد نیست.
یکی دیگر از اتفاقات مهم انتخابات روز یکشنبه، ریزش آرای حزب دموکراتیک خلقها در مقایسه با انتخابات پنج ماه پیش بود. این حزب تحت رهبری صلاحالدین دمیرتاش توانست برای اولین بار زمینه حضور کردها در قالب یک حزب مستقل را در پارلمان فراهم و نظر مثبت چپهای سکولار را به سمت خود جلب کند، اما درگیری میان دولت و مخالفان کرد به ضرر این حزب تمام شد و این سکولارها به سمت حزب جمهوریخواه خلق متمایل شدند، بنابراین اردوغان توانست با موفقیت این گونه القا کند که ترکیه اسیر یک بحران شده است. او در مسیر رسیدن به این هدف، رسانهها را مرعوب ساخت و زمینه فعالیت احزاب مخالف برای تبلیغات را محدود کرد. در نتیجه در تصویر یک نگهبان ملت و در خارج سیاستمداری قاطع را از خود به نمایش گذاشت.
با این نتایج، ترکیه به سمت ثبات و آرامش نمیرود، بلکه بحران آن عمیقتر خواهد شد. نگرانیهای مطرح شده پیش از انتخابات آن بود که آیا ترکیه به سمت دموکراسی میرود یا در جاده خودمحوری گام خواهد گذاشت ؟ مسیری که بیاحترامی به حقوق و آزادیها و کنترل رسانهها و قوه قضاییه برای کسب قدرت بیشتر، از ویژگیهای اصلی آن به شمار میرود. اگر اردوغان و حزب عدالت و توسعه به پشتوانه این نتایج در مسیر تغییر قانون اساسی، سرکوب مخالفان، افزایش قدرت و اختیارات رئیسجمهور، سرکوب خواستههای کردها و مداخله در بحران سوریه ادامه دهد، آن گاه باید منتظر سقوط این کشور در خودمحوری مطلق باشیم.
مترجم: حسین خلیلی
گاردین
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد