برای شروع از نقشآفرینیتان در مجموعه سایه همسایه بگویید.
بازی در سریال سایه همسایه، اولین حضور من در یک مجموعه تلویزیونی بود. پیش از این سریال، دو تلهتئاتر آسانسور و آینه خیال را بازی کرده بودم. در این مجموعه، نقش آقای تیموری را داشتم که گندهلات محله و در عین حال بسیار بامزه بود. از آنجا که بزرگ شده جنوب شهر هستم و این شکل آدمها را اطراف خودم زیاد دیده و با آنها زندگی کردهام، تیپ و الگوی خوبی برای نقشم داشتم و توانستم باورپذیر و ملموس بازی کنم. مجموعه سایه همسایه برایم سکوی پرتاب شد.
چطور شد که به این سریال پیوستید و کارکردن در این مجموعه چگونه بود؟
ابتدا برای یک نقش کوتاه در این سریال انتخاب شده بودم، اما با خواندن فیلمنامه از کارگردان مجموعه درخواست کردم نقش آقای تیموری را به من بدهد. به نظرم این نقش، بسیار بامزه و تاثیرگذار بود. در این سریال، یک محله بود با تعدادی اهالی و در هر قسمت، یکی از همسایهها محور داستان بود. با این حال من در بیشتر سکانسها حضور داشتم. کار کردن در این مجموعه را دوست داشتم، بهویژه در سکانسهایی که با عنایت بخشی بازی میکردم.
آقای میرزایی، چرا بیشتر اوقات نقش منفی بازی میکنید؟
بیشتر نقشهایی که برایم انتخاب میکنند منفی است، اما این شخصیتها منفی صرف و مطلق نیستند. آدمهایی هستند که رنگهای مختلفی از زندگیشان را نشان میدهند، اما از دید بیننده منفی به نظر میرسند. به هر حال اولین سریالم سایه همسایه بود که با نقش منفی آن شناخته شدم. بعدها در مجموعههای آقای دلار، فرمان، پهلوانان نمیمیرند یا روزگار جوانی که سریالهای پرمخاطبی بودند، به عنوان بازیگر سعی کردم همه توانم را در اجرای نقشهای منفی بگذارم و آنها را برای بیننده باورپذیر کنم. شاید به همین دلیل، کارگردانان بیشتر چنین نقشهایی را پیشنهاد میدادند.
کارکردن با اسماعیل خلج به عنوان کارگردان این مجموعه چگونه بود؟
اسماعیل خلج، بسیار خوشفکر و حرفهای است. او و بسیاری از کارگردانان دیگر، اول انقلاب با وجود مشکلات بسیار، محدودیتها و امکانات ناچیز، عاشقانه کار میکردند و به دغدغههای روز مردم، دقت و توجه ویژه داشتند و شاید به همین دلیل، بیشتر سریالهای قدیمی تاریخ مصرف ندارند و با گذشت چند دهه هنوز محبوبیت خود را حفظ کردهاند.
با توجه به اینکه مناسبات و روابط همسایهها کمرنگ شده است، به نظر شما سریالی مانند سایه همسایه برای تماشاگر امروز هم میتواند جذاب باشد؟
بله، همسایگی در دنیای امروز هم جزئی از دغدغه مردم است. بسیاری دوست دارند مانند قدیم از حال و احوال همسایه خود باخبر و با هم در ارتباط باشند. درست است که ارتباط خانوادگی به شکل قدیم وجود ندارد و شاید در اعیاد و مراسم ازدواج و فوت یکی از اقوام، همه دور هم جمع شوند، اما همسایهها و ارتباط عاطفی با آنها، هنوز میتواند بسیاری از مشکلات و دغدغههای امروز را حل کند.
مجموعه سایه همسایه روابط همسایگی آن زمان را همچون آینه به تصویر میکشید، اما پخش این مجموعه و مجموعههایی از این قبیل که رنگ و بوی مودت و همیاری در آن وجود دارد، میتواند ضرورت و البته الگوی خوبی برای جامعه امروز باشد. به نظرم، اگر سریالها زنجیروار، باورپذیر و جذاب ساخته شوند، بیننده امروزی را هم به دنبال خود میکشند و برای او جذاب خواهند بود.
به نظر شما مناسبات شخصیتها و محتوای سریال سایه همسایه، شعارزده و تحت تاثیر دوران جنگ و حال و هوای آن روزها نیست؟
در آن دوران، دغدغه مردم، جنگ و مسائل مرتبط با آن بود و بیشتر مایل بودند تا در سریالها رنگ و بویی از نگرانیهای زندگی در دوران جنگ را ببینند.
بازی در این مجموعه چه جایگاهی در کارنامه هنریتان دارد؟
با وجودیکه اولین نقش منفیام را اجرا کردم، اما همین شخصیت برایم سکوی پرتابی شد تا در بسیاری از سریالها بتوانم نقشآفرینی کنم.
عاطفه سادات حسینزاده
جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد