نگاهی به شخصیت‌های مجموعه تلویزیونی کیمیا

شخصیت‌هایی برای روایت یک قصه طولانی

مجموعه‌های تلویزیونی با تعداد قسمت‌های بالا سابقه‌ای طولانی در شبکه‌های گوناگون داشته که نمونه‌های شاخصی از آن توسط میلیون‌ها نفر در سراسر جهان دیده شده و گاه به یک جریان تبدیل شده‌اند.
کد خبر: ۸۵۵۸۶۴
شخصیت‌هایی برای روایت یک قصه طولانی

به گزارش جام جم سیما ،اتفاقی که در تلویزیون کشورمان کمتر سابقه داشته و نهایتا به سریال‌هایی 40 تا 50 قسمتی همچون: مختارنامه ساخته داوود میرباقری و در چشم باد به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی ختم شده است.

در سال‌های اخیر شبکه‌های تلویزیونی گام‌های بلندی در این رابطه برداشته و به سراغ تولید مجموعه‌های صد قسمتی رفته‌اند که از جمله می‌توان به کیمیا ساخته جواد افشار و معمای شاه به کارگردانی محمدرضا ورزی اشاره کرد که هر دوی آنها هم‌اکنون از شبکه‌های دو و یک سیما در حال پخش هستند.

ویژگی مهم مجموعه‌هایی از این نوع برخورداری از یک فیلمنامه استاندارد و با کیفیت شامل شخصیت‌های اصلی و مکمل فراوان است که می‌تواند یک تنه بخش مهمی از موفقیت کار را رقم بزند.

در کنار آن باید به داستان‌های فرعی که در دل داستان اصلی قرار گرفته اشاره کرد، نقشی کلیدی در گسترش قصه و هرچه جذاب‌تر شدن آن دارند.

بهره‌گیری از بازیگران شناخته شده و در عین حال متناسب با نقش‌ها، عامل مهم دیگری در جذب مخاطب و ارتباط حداکثری آنها با شخصیت‌های کار می‌باشد که نادیده گرفته شدنش توسط کارگردان و تهیه‌کننده می‌تواند لطمات جبران‌ناپذیری به پیکره آن وارد کند.

مجموعه تلویزیونی کیمیا که این روزها در جذب مخاطب به واسطه رعایت عوامل ذکر شده موفق عمل کرده، شخصیت‌های بسیاری دارد که هر یک از آنها گوشه‌ای از داستان را گرفته و آن را پیش می‌برند.

در واقع نقطه قوت این مجموعه پرداخت شخصیت‌های نهفته که مجموعه‌ای از تیپ‌ها، شخصیت‌ها و تیپ ـ شخصیت‌ها را شامل می‌شود.

حال در ادامه نگاهی به شخصیت‌های این مجموعه تلویزیونی تا به اینجا (قسمت سی و سوم) انداخته و از این منظر به آن خواهیم پرداخت تا در زمانی مناسب و پس از پخش قسمت‌های بیشتر به بررسی همه‌جانبه دیگر جنبه‌های آن بپردازیم.

فرخ پارسا

یک درجه‌دار نظامی سختگیر و پایبند به مقررات که در پاسگاه خرمشهر با قاچاقچی‌ها درگیری دائمی داشته و به همین خاطر هم مغضوب ریاست پاسگاه است.

این شخصیت در قسمت‌های نخست شکل و شمایلی تقریبا کلیشه‌ای داشته، اما در ادامه و با پیشرفت داستان به اصطلاح پوست انداخته و لایه‌های دیگر خود را آشکار می‌کند.

رودربایستی استوار پارسا با شهرام کامفر و متعاقب آن مشکلات سیاسی خواهرزاده‌اش که به زندان شاهنشاهی افتاده، او را وارد فاز تازه‌ای کرده و کنشمندی قابل تحسینی به آن بخشیده که مخاطب را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد.

شکل رابطه او با اعضای خانواده‌اش تا حدودی متاثر از شغل او بوده، اما رگه‌هایی از متفاوت بودن در آن به چشم می‌خورد که آن را از نمونه‌های مشابه پیشین کاملا متمایز می‌کند.

مهری پارسا

همسر استوار پارسا که شمایلی تمام‌عیار از یک زن ایرانی و به عبارت بهتر یک مادر ایرانی است که همواره دغدغه‌های گوناگونی دارد.

از مشکلات کاری همسرش در خرمشهر و سفر غیرمنتظره به تهران گرفته تا علاقه کیمیا به فعالیت‌های سیاسی آن هم در دوره‌ای که برخورد قهری حکومت شاه به اوج خود رسیده است.

او بر خلاف بسیاری از زنان مجموعه‌های تلویزیونی در عین بهره‌مندی از کلیشه‌ها به هیچ‌وجه منفعل نبوده و کاملا کنشمند جلوه می‌کند که نمونه آن را در برخوردهایش با شهرام کامفر شاهد بوده‌ایم.

همچنین باید به تغییر تدریجی و زیرپوستی موضعش نسبت به حرکت انقلابی مردم اشاره کرد که بیش از هر چیز نشان از وجدان بیدارش دارد.

با زخمی شدن شهرام کامفر توسط کیمیا، کنشمندی این شخصیت کامل شده و با به گردن گرفتن موضوع بیش از پیش مخاطبان را به همذات‌پنداری با خود وامی‌دارد.

کیمیا پارسا

شخصیت محوری کار که ستون داستان این مجموعه بوده و به نوعی راوی آن به حساب می‌آید. در قسمت‌های نخست این شخصیت آنچنان که باید از کار درنیامده و مخاطب برای همذات‌پنداری با او با مشکل مواجه بود.

اما در قسمت‌های بعدی کیمیا سیر صعودی را طی کرده و مخاطب را به خود نزدیک کرده است که اوج آن را در بخش‌های پس از شلیک گلوله به شهرام کامفر و تنهایی‌های او در غیاب پدر و مادر زندانی‌شده‌اش شاهد هستیم.

جست‌وجوگری را می‌توان شاخص‌ترین وجه از شخصیت کیمیا به حساب آورد که به مرور او را از فضای مدرسه و حال و هوای نوجوانی به فضای ملتهب انقلاب کشانده و به یک مبارز نترس تبدیل می‌کند.

شهرام کامفر

یک ضدقهرمان کار شده و استاندارد که یکسره با شخصیت‌های مشابه خود در گذشته متفاوت بوده و کلیشه‌ها راه چندانی به آن پیدا نکرده است.

مامور عالی‌رتبه ساواک که در روزهای نزدیک به پیروزی انقلاب به دنبال راهی برای فرار همراه با پول‌هایش است.

نکته مهمی که بهبهانی‌نیا و پارسافر در مقام نویسندگان فیلمنامه در رابطه با این شخصیت رعایت کرده‌اند، خاکستری بودن آن است که در عین حال از پیچیدگی‌های بسیار برخوردار بوده و مخاطب را برای حدس زدن حرکت بعدی‌اش با مشکل مواجه می‌کند.

بخش کوتاه مربوط به زندگی خانوادگی او نیز با وجود زمان اندکش به درک هرچه بهتر شهرام و افزودن لایه‌ای دیگر به آن کمک شایانی کرده است.

پیمان نکونام

یک جوان مذهبی انقلابی که سر نترسی داشته و به واسطه شغل پدرش (کتابفروشی) از اطلاعات زیادی در رابطه با مذهب و سیاست برخوردار است.

این شخصیت درست از جایی که کیمیا به او در مخفی کردن ساک حاوی اعلامیه‌ها کمک می‌کند، پررنگ شده و به مرور در دل داستان جا می‌افتد. پیمان روی دیگر سکه کیمیاست که برخلاف او صرفا به خاطر هیجان ناشی از خطر کردن وارد تشکیلاتی انقلابی نشده و درک درستی از این موضوع دارد.

علاقه میان او و کیمیا نیز خلق‌الساعه نبوده و به مرور پا گرفته که خود داستانک جذابی را رقم زده و در قسمت‌های بعدی می‌تواند به ماجراهای پیچیده‌تری ختم شود.

آرش مشفق

درست نقطه مقابل پیمان با چهره‌ای نزدیک به جوان‌های طبقه مرفه دهه 50 تهران که در کودکی پدر و مادرش از هم جدا شده‌اند و حال پس از سال‌ها مادرش را پیدا کرده است.

این شخصیت با وجود آن که یکی از شخصیت‌های مکمل و تاثیرگذار کار به حساب می‌آید تا حدود زیادی در دام کلیشه‌ها اسیر شده و به همین خاطر هم مخاطب نسبت به او موضع کاملا منفعلانه‌ای دارد.

علاقه او به کیمیا را می‌توان نقطه عطف آرش به حساب آورد که او را به تقابل با پیمان وا داشته و مثلث جذابی را در کنار او و کیمیا می‌سازد.

در این میان رابطه او با مادرش (مهتاب) آنچنان که باید شکل نگرفته و فراز و فرود چندانی ندارد در حالی که مصالح لازم برای این امر وجود داشته است.

مهتاب و منوچهر

زوج نه‌چندان متناسبی که زندگی مرفه، اما سرد و کسالت‌باری دارند که با ورود آرش شعله اختلاف میانشان زبانه می‌کشد.

منوچهر نماد یک تاجر محافظه‌کار منفعت‌طلب است که سهم‌الارث خواهرش (مهری) را به شکلی بالا کشیده و برای پرداخت آن وقت می‌کشد.

در عین حال چشم دیدن آرش را نداشته و حسادت به شکل پررنگی در رفتارش نمایان است. در نقطه مقابل مهتاب کیفیت متفاوتی داشته و یکی از تیپ‌های کلیشه‌ای کیمیاست که به شدت تابع احساسات خود بوده و منطق چندانی در رفتارش به چشم نمی‌خورد.

به غیر از شخصیت‌های ذکر شده در قسمت‌های پخش شده با فوجی از شخصیت مواجه‌ایم که هر یک نقشی ولو اندک در پیشبرد داستان داشته‌اند.

برای مثال می‌توان به کیوان پارسا، مرضیه (معلم دبیرستان کیمیا در خرمشهر)، فروغ و پسرش، نرگس، نکونام و... اشاره کرد که برخی نسبت به دیگری از کیفیت بهتری برخوردار بوده‌اند.

محمد جلیلوند

ضمیمه قاب کوچک

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها