جلال علیه جلال؟

فکر کن پنجاه سال پیش کتاب نوشته‌ای و حالا بعد از گذشت نیم‌قرن جایزه‌ای که با هزار سلام و صلوات به نامت راه‌اندازی کرده‌اند، مصداقی شود برای «ارزیابی شتاب‌زده» و «غرب‌زدگی»اَت.
کد خبر: ۸۵۸۰۵۱
جلال علیه جلال؟
صحبت از جلال آل‌احمد و جایزه‌ای است که امروز می‌خواهد برگزیدگانش را معرفی کند، اما محتوای غالب کتاب‌های نامزد شده در بخش اصلی آن یعنی رمان (داستان بلند) به طور مستقیم نسبتی با سبک زندگی، شرایط موجود در جامعه امروز ایران، دوران دفاع مقدس و اولویت‌های فرهنگی که باید مورد توجه قرار گیرد، ندارد، گرچه برگزارکنندگان این جایزه هم پاسخ‌های خود را دارند که در بخش پایانی این گزارش آمده است.

به گزارش جام‌جم، وقتی چند روز پیش هیات داوران هشتمین جایزه جلال آل‌احمد نامزدهای جایزه را معرفی کرد، که واکنش‌های متعددی را در پی داشت که برخی رسانه‌ها با تیترهایی همچون «جایزه جلال به کدام سو می‌رود؟» (خبرگزاری مهر) «به دنبال ادبیات ملی ـ دینی» (خبرگزاری فارس)، «روشنفکرها جلال را به چاه می‌کشانند» (روزنامه جوان) به استقبال این نامزدها رفتند و پیش از آن هم در مردادماه امسال محمدرضا سرشار در جایگاه رئیس انجمن قلم ایران گفت: «هیات داوران جایزه جلال بی‌سوادند.»

اما امروز و همزمان با برگزاری اختتامیه این جایزه و معرفی برگزیدگان بد نیست تا مروری کنیم بر محتوای کتاب‌های نامزدشده در بخش رمان که معمولا همه توجه‌ها را به خود معطوف می‌کند. استناد اصلی ما در معرفی این کتاب‌ها جدای از نظر کارشناسان و اهل قلم معرفی‌نامه‌ای است که خود بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان به عنوان متولی اجرای جایزه در خروجی سایت خود با عنوان «حرف حساب نامزدهای بخش رمان چیست؟» قرار داده است.

نارضایتی، جدایی، مهاجرت

«پاییز فصل آخر سال است» به قلم نسیم مرعشی تالیف و به همت نشر چشمه منتشر شده است. این کتاب از حال و هوای زنانی می‌گوید که در دوراهی‌های زندگی دست و پا می‌زنند و به دنبال راهی برای خلاصی از گذشته و آینده، دوباره شاد زیستن یا کنار گذاشتن رویاها و با واقعیت زندگی ‌کردن هستند. «پاییز فصل آخر سال است» از آدم‌هایی می‌گوید که انتخاب‌ نمی‌کنند، بلکه به موقعیت‌هایی که آنها را انتخاب می‌کند، تن می‌دهند؛ همان‌طور که برای لیلا انتخاب می‌شود که از همسرش میثاق ـ که قصد مهاجرت دارد ـ جدا شود. برای روجا که موفق به گرفتن روادید نمی‌شود، ماندن انتخاب می‌شود که با ارسلان باشد؛ به دلیل این‌که راه دیگری برای رفتن و به اصطلاح بهتر زندگی کردن سراغ ندارد.

علی‌الله سلیمی، منتقد و نویسنده، درباره این کتاب و درونمایه اصلی‌اش معتقد است: «شخصیت‌های داستان مرعشی هر کدام مشکل خاص خود را دارند، اما در یک نکته وجه مشترک دارند و آن نارضایتی از موقعیتی است که در آن گرفتار آمده‌اند و وضعیت موجود. اغلب آنها رویاهای بزرگی در سر دارند که خودشان هم امید چندانی به تحقق آن ندارند.»

نمونه این نارضایتی از وضع موجود را در مضامینی همچون جدایی، مهاجرت و... می‌توان رصد کرد و باید پرسید کدام‌یک از این دغدغه‌ها برای معتبرترین جایزه دولتی ایران اولویت داشته و قابل الگوپذیری و ترویج در جامعه است؟

رمانی ضدجنگ

دختر لوتی نوشته شهریار عباسی که به همت نشر مروارید چاپ شده هم دیگر کتابی است که موضوع جالبی را مورد توجه قرار داده است. خود بنیاد شعر و ادبیات داستانی درباره آن می‌نویسد: «این رمان، قصه معلمی است که به میل خود و برای گریز از عزیمت به خدمت سربازی، از پایتخت به جایی دوردست در یک شهر مرزی فرستاده می‌شود. زمان جنگ است و شهر مرزی کوچک هم گرفتار حملات گاه و بی‌گاه دشمن بعثی. در این بین معلم که برای گریختن از سربازی و اعزام به جبهه‌ها، شغل آموزگاری را انتخاب کرده با فرهنگ این شهر آشنا می‌شود و به دنبال خودش و هویت گم‌شده‌اش می‌گردد.»

روزنامه‌هایی مثل فرهیختگان درباره این کتاب نوشته‌اند: «دختر لوتی، رمانی ضدجنگ است که در آن سویه‌های دردناک جنگ مانند بمباران‌ها، ویرانی‌ها و شهادت‌ها به تصویر کشیده شده است.»حال باید پرسید کتابی که اینچنین نگاهی به دوران دفاع مقدس دارد و ماجرای کسی است که برای فرار از جبهه‌ها به آموزگاری می‌پردازد و روایتگر وجه منفی و تخریبگر جنگ است، چرا باید مورد تجلیل و معرفی قرار گیرد؟

بی‌پناهی در جامعه گرگ‌ها

«در خواب دویدن» نوشته مریم حاجیلو هم سومین نامزد از مجموع پنج گزینه‌ای است که شانس دریافت جایزه جلال را دارند، کتابی که انتشارات افق آن را به زیور طبع و نشر آراسته است. این کتاب شرح حال و روز دختری شهرستانی است که برای تحصیل به تهران آمده و گذرش به خوابگاه دانشجویی دخترانه غیرمجازی می‌افتد. روحیه حساس این دختر، کندن از خانواده‌ای که با آنها سر سازگاری نداشته و سرگردانی او در قالب دختری تنها و بدبین، به خواننده در این کتاب ارائه ‌شده است که بی‌توجهی به دیگران، فرار از جمع و پناه بردن به کنج تنهایی‌اش در گوشه‌ سرد بالکن خوابگاه عادات روزمره او را تشکیل می‌دهد. قهرمان داستان همچنین باوجود تلاش بسیار برای فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته، در پاک کردن تصویر زندگی مادرش که جز آزار و رنج، نصیبی از زندگی با پدرش نبرده، ناکام مانده است و این خود بر بدبینی و بی‌اعتمادی‌اش نسبت به دیگران می‌افزاید. دختر دانشجویی که شخصیت اصلی این رمان است، در حکم یک فرد بی‌پناه در جامعه گرگ‌هاست.

پاسخ‌های بنیاد شعر و ادبیات داستانی

اما برای آن‌که یکطرفه به قاضی نرفته باشیم، به سراغ برگزارکنندگان و متولیان این جایزه در بنیاد شعر و ادبیات داستانی رفتیم. مهدی قزلی، رئیس این بنیاد درباره نسبت میان محتوای کتاب‌ها با اولویت‌های فرهنگی که باید مورد توجه قرار گیرد و ترویج شود، این چنین توضیح داد: بی‌تردید محتوا تنها مسیر انتخاب کتاب‌ها نبوده است و مجموعه اتفاق‌هایی که در یک رمان رخ داده است مانند فرم، نوع نگاه و... در نظر گرفته شده است.

او می‌افزاید: این که بگوییم ما اولویت خاص مضمونی را مورد توجه قرار داده باشیم، پاسخ منفی است، اما اگر کتابی تعارضات جدی با عرف عمومی جامعه داشته است، قطعا آن را کنار گذاشته‌ایم.

با قزلی برخی انتقادهایی که در این گزارش خواندید را در میان گذاشتیم و او این‌گونه پاسخ داد: به‌نظرم ما در برخی نکات اختلاف نظر داریم. از نگاه ما رمان خانم مرعشی یا حاجیلو یک آسیب‌شناسی اجتماعی است یا کار آقای عباسی که نظرات مختلفی درباره ضدجنگ بودن آن مطرح است، ما چنین نگاهی نداریم. ایشان خودشان بچه جنگ بوده‌اند و دغدغه فراوانی برای انتقال شرایط آن دوران را دارند.

کتاب و نفوذ فرهنگی

هفته گذشته رئیس دفتر رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم روز کتاب و کتابخوانی حضور یافت و نکات مهمی را طرح کرد که مرور آنها در این گزارش قطعا می‌تواند راهگشا باشد. حجت‌الاسلام ‌والمسلمین محمدی گلپایگانی با اشاره به این که این روزها سخنرانی‌های رهبر معظم انقلاب تاکید بر نفوذ دارد، یکی از راه‌های نفوذ بر اندیشه مردم را کتاب معرفی کرد و گفت: باید از انتشار و فروش و ترویج کتاب گمراه‌کننده جلوگیری شود. متاسفانه با دلارهای نفتی، صدها کتاب گمراه‌کننده نوشته می‌شود و اینها نیاز به جواب دارد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها