گذشته از وضعیت گرانی و تورم، وقتی هزینههای ماهانه یک خانواده مورد بررسی قرار میگیرد متوجه میشویم برخی عادات غلط در خریدهای ماهانه موجب ولخرجی میشود.
خریدهای غیرضروری که صرفا فقط یک عادت غلط مالی و اقتصادی است و در یک یا چند نفر از اعضای خانواده مشاهده میشود.
بسیاری از ما از این عادات اشتباه آگاهی نداریم و چون از قبل همراه ما بودهاند، به آنها توجه زیادی نمیکنیم.
شاید امروز همان روزی باشد که لازم است شما و خانوادهتان با این عادات آشنا شوید و برای برطرف کردن آنها اقدام کنید.
امان از تجملات و تشریفات
گاهی به خاطر تجمل دوستی خود یا گاه به خاطر دیگران، در مدیریت مالی خود و خانوادهمان دچار مشکل میشویم.
مثلا میتوانیم با یک مسافرت بینشهری، اوقات خوشی را همراه خانوادهمان تجربه کنیم، اما قانع نمیشویم و برای مسافرت خارج از کشور برنامهریزی میکنیم و چهبسا بسیاری از اوقات تهیه مبلغی که بابت این مسافرت باید پرداخت شود، ما را دچار زحمت مالی میکند.
عادت به تجملگرایی باعث میشود ما هیچوقت به این مهم فکر نکنیم که چرا باید اجازه بدهیم این اتفاق به کرات در زندگیمان رخ بدهد.
آیا بهراستی لذت موقت یک خواسته به مشکل شدید مالی و اعصاب خوردی متعاقب آن میارزد؟
متاسفانه برخی از ما بدون آگاهی و بیتوجه به عواقب، این سبک اشتباه را پذیرفتهایم و هر روز نیز، بیشتر از دیروز با آن عجین میشویم.
برای مدیریت اقتصادی بهتر است از همین حالا بپذیریم که میتوانیم از هر چیزی، خوبش را داشته باشیم، اما هرگز نباید گرفتار زندگی تجملاتی شویم.
قبول کنیم سادگی بهترین است و فلسفه و زیباییهای خاص خود را دارد؛ ساده بودن هرگز به معنای بد زندگی کردن نیست، فقط باید تعریف خودمان را از زندگی و لذت از آن را تغییر دهید.
قناعتی که کمرنگ است
گاه در خواب خرگوشی میمانیم تا زمانی که از درآمدمان کم شود یا خدای ناکرده، یکی از اعضای خانوادهمان بیمار شود و هزینه مضاعفی را بر دوشمان بگذارد.
آنگاه است که یکباره چشم میگشاییم و به دنبال راهحل میگردیم و لاجرم جز قناعت نیز، راهی نمییابیم؛ اگرچه درست هم نیست به هوای درآمد زیاد، برای خودمان خرج بتراشیم و به دنبال امکانات بیشتر و گاه حتی غیرضروری باشیم.
قانع بودن و قناعت داشتن فضیلتی بزرگ است، چراکه بشر بنده حرص و طمع است، هر چقدر برای رسیدن به رفاه تلاش کند، نهتنها کم است، بلکه آسایش نیز دستنیافتنیتر میشود.
چراکه هر روز بیش از پیش برای رسیدن به آسایش بیشتر در مرداب خواستهها و تمایلات فرو میرویم.
بنابراین بهتر است به پا خیزیم و از زندگی مالی و قناعت تعریف دیگری کنیم. فراموش نکنیم قناعت به معنای نادیده گرفتن خواستهها یا بد زندگی کردن نیست.
بلکه به معنای پشت گوش انداختن خواستههای ناموجهی است که بود و نبودشان در زندگی توفیر چندانی ندارد.
به واسطه قناعت میتوان میزان تحمل و استقامت خود را برای بدترین شرایط افزایش داد و حتی در صورت وجود هزینهای مازاد، برای آن برنامهریزی کرد و به بهترین وجه ممکن از آن استفاده نمود.
هنری به نام درست مصرف کردن
وقتی میشود با یک لامپ کم مصرف چراغ خانه را روشن نگه داشت چه نیازی به سه یا چهار لامپ یا چلچراغ است؟
وقتی هیچکس حاضر نیست تلویزیون تماشا کند چه نیازی به روشن ماندن آن است؟ وقتی نیازی به برنج اضافی در منزل نیست، چه لزومی دارد که انبار خانهمان را از آذوقه دوساله پر کنیم؟ و...
قدیمیترها میگفتند، پول قطره قطره بهدست میآید، اما سطل سطل از دست میرود، شاید به همین دلیل است که سررسید داشتن برای این کار، ضروری است.
بیتردید حساب و کتاب نگهداشتن نهتنها باعث میشود از چیزهایی که دارید خوب و حساب شده استفاده کنید بلکه به بسیاری از چیزهایی که احساس میکنید باید داشته باشید نیز نیاز پیدا نخواهید کرد.
به این منظور پیشنهاد میکنیم هم بودجهبندی سالانه و هم بودجهبندی ماهانه تنظیم کنید تا بدانید که تکلیفتان برای یک سال و یک ماه چیست و چقدر باید درآمد داشته باشید و چقدر خرج و هزینه کنید، بالاخره باید بدانید که تکلیفتان چیست.
حواستان باشد باید یکی جوری حسابداری دخل و خرجتان را انجام دهید که چیزی اینور و آنور نشود، اگر جز این باشد، باید بپذیرید بدون آنکه متوجه شوید، پول کم خواهید آورید.
خانمان براندازی به نام چشم و همچشمی
قبول داریم که فرار کردن از حرف و حدیثهای درگوشی فامیل و اطرافیان بسیار سخت است، اما تا چه حد میتوان به ساز دیگران رقصید؟ برای یک بار هم شده رقصنده سازی باشیم که خود نوازنده آنیم.
دیگر بس است که نگاهمان را دو دستی تقدیم زندگی دوستان و آشنایان کنیم، ماشین، خانه، لباسهای مارکدار، اجناس لوکس، مسافرتهای دور و پرسه زدن در دنیای دیگران گاه آنچنان ما را به خود سرگرم میکنند که نمیدانیم کجا هستیم و چه میخواهیم.
نگاه به خود را فراموش میکنیم و به صرف تبعیت از قانون چشم و همچشمی، چشمهایمان را سرگردان زندگی دیگران و دنیای اطرافیان میکنیم؛ دنیایی که شاید ظواهر آن زیبا و فریبنده است!
امروزه چشم و همچشمی، افراد بسیاری را به خود مبتلا کرده است که درمان آن نیز جز به دست خود امکانپذیر نیست.
برای درمان این مشکل بهتر است هدفتان را در زندگی مشخص کنید، آیا به دنبال رهایی از استرس مالی هستید یا بستن دهان دیگران؟!
چرا فکر میکنید اگر مشابه دیگران فکر و زندگی کنید موفقتر هستید؟ با چشم و همچشمی کدام درد درونی را تسکین میدهید؟ و...
پیشنهاد میکنیم به جنگ چشم و همچشمی بروید و تا میتوانید از نشستهای فامیلی و دوستانهای که معمولا نشستهای غیبت مدارانه و بیمحتواست، بهشدت پرهیز کنید.
چهبسا هر بار که با پیشرفتهای مادی دیگران مواجه میشوید، دلتان میخواهد کارهایی شبیه به آنها انجام دهید در حالی که ممکن است اهداف زندگیتان چیز دیگری باشد.
سعی کنید خودتان باشید و حتیالمقدور از چشم و همچشمی دوری کنید، بیشک وقتی شأن اجتماعی بالایی داشته باشید، میتوانید برای دیگران انگیزهبخش باشید.
کنترل تب خرید
برخی عادت دارند وقتی خرید میروند، چیزهایی را که شاید مورد نیازشان هم نیست خریداری میکنند در واقع هر چه چشمشان میبیند، دلشان میخواهد، پس چارهای جز خرید نمیبینند!
اگرچه برخی دیگر نیز عادت دارند بیشتر از حدی که نیاز خانواده است، خریداری کنند، بدون حساب این که چقدر هزینه دارد یا اینکه ممکن است تا مدتها مورد استفاده قرار نگیرد و...؛
باید با این تب خرید مواجه بشوید. فهرستی از اجناس مورد نیاز تهیه کنید، هر آنچه که میخواهید و واقعا لازم دارید و مقدار موردنیاز آن را یادداشت کنید.
بهتر است با خود قرار بگذارید نه کمتر و نه بیشتر خرید نخواهید کرد، شاید ابتدای امر نتوانید این قانون را اجرا کنید، اما بعد از چند بار تمرین، موفقیت شما حتمی خواهد بود. امتحان کنید، به امتحانش میارزد.
نسرین صفری - روانشناس و مدرس دانشگاه
ضمیمه چاردیواری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد