او از اواخر دهه 70 با بازی در مجموعه قطار ابدی وارد بازیگری در سریالهای تلویزیونی شده است. راد در تلویزیون بیشترین همکاری را با رضا عطاران در مجموعههایی مثل: کوچه اقاقیا، خانه به دوش، متهم گریخت و ترش و شیرین داشته است و در کنارش در مجموعههایی نظیر: آرزوهای شیرین، آخرین ماشین دنیا، چهارچرخ، رفیق ویژه و شهرزاد قصهگو حضور داشته است. خشایار راد در سینما هم حضورهای موفقی مثل: تلفن همراه رئیسجمهور، مامان بهروز منو زد، خوابگاه دختران و زبان مادری داشته است. با این بازیگر با تجربه به بهانه بازپخش مجموعههای قطار ابدی و خانه به دوش گفتوگویی انجام دادهایم.
ازجمله بازیگرانی هستید که با حضور در تلویزیون توانستید به محبوبیت بین مخاطبان دست پیدا کنید، درست است؟
بله، ورود من به تلویزیون اتفاقی و تصادفی بود. با گروه بازیسازان و در اجرای پایاننامه شهره لرستانی همکاری داشتم و رضا عطاران هم در این کار حضور داشت از همانجا با عطاران آشنا شدم. البته در تئاتر هم تجربه دو کار مشترک داشتیم و برای اولین بار با مجموعه قطار ابدی وارد تلویزیون شدم و بعد شهرزاد قصهگو را کار کردم. اواخر 79 هم که بازنشسته شدم، فعالیتهای بازیگریام بیشتر شد و به دعوت عطاران در مجموعههای تلویزیونی کوچه اقاقیا، خانه به دوش، متهم گریخت و ترش و شیرین بازی کردم، اما سریالی که باعث شد بیشتر دیده شوم، خانه به دوش بود.
معمولا در اغلب سریالهایی که بازی میکنید نقش آدمهای خوشقلب و مهربان را بازی میکنید. اما در سریال خانه به دوش در نقش خاکستری یک آدم فرصتطلب بازی کردید...
متاسفانه در روند کاری بازیگری رسم بر این است اگر بازیگری نقشی را خوب و درست بازی کند مدام پیشنهادات این نوعی را دریافت میکند و میرود به سمت تکرار و کلیشه شدن. سریال خانه به دوش نقش آدمی را بازی کردم که بسیار فرصتطلب و رند است و در این قالب نقشی من چند نقش دیگر هم بازی کردم. نباید فراموش کنیم امثال من بازیگر، تواناییهای دیگری هم داریم که اگر به این تواناییها اعتماد شود و نقشهای دیگری برای بازی پیشنهاد شود، شاید بتوانیم بهتر بازی کنیم.
در عوض در فیلم تلویزیونی مسابقه ازدواج نقش پدر مهربان ایرانی را بهخوبی بازی کردید...
بله، دوستان تهیهکننده و بازیگر باید اعتماد کنند و نقشهای متفاوت دیگری هم پیشنهاد دهند. من دوست دارم که در فیلمهای دفاع مقدسی نقش رزمنده یا یک فرمانده را بازی کنم. بارها شنیدهام موقعی که برای کارهای دفاع مقدسی در گروهی مشغول انتخاب بازیگر هستند تا نام من برده میشوند میگویند فلانی بازیگر کارهای طنز است و مناسب این نوع نقشها نیست. این دوستان امتحان نکرده اینگونه قضاوت میکنند.
شخصیت بیات که در سریال خانه به دوش بازی کردید محصول زمانی است که برخیها با سوء استفاده به سمت مال اندوزی و کسب ثروت میرفتند.
بیات سریال خانه به دوش در شرایطی قرار گرفت که چنین کاری را انجام داد. از ابتدا چنین نیتی در ذهنش نداشت. بیات به وسوسههایش مجال بروز و ظهور داد و خیلی زود به سمت سیاهکاری رفت. بیات پیش از این شرکتی داشت و در آمد معقولی هم از آن کسب میکرد. موقعی که حرف به دست آمدن پول گنده و بدون دردسر پیش میآید خیلیها به این وسوسه تسلیم میشوند. پخش این نوع سریالها برای آدمهایی که میخواهند پول بدون زحمت به دست بیاورند هم یک هشدار جدی است و در خیلی از پروندههای کلاهبرداری که در مطبوعات چاپ میشود. اغلب گول این وعدههای فریبنده را خوردهاند و سرمایهشان را از دست میدهند.
در خانه به دوش تقابل بیات و ماشاالله درام را به وجود میآورد و به نوعی موتور محرکه قصه محسوب میشود...
بله، احمد و ماشاالله همانطوری که اشاره کردم قربانی طمع خودشان میشوند و پولشان را به دست بیات میسپارند. بنابراین در این قضیه مقصر هستند. در سکانسی هم در ابتدای مجموعه بیات به ماشاالله میگوید با همین درآمدت قناعت کن و به زندگیت ادامه بده. اما ماشاالله گوش نکردو انتظار پول بیشتری داشت.
از بازی در سریال خانه به دوش خاطرهای هم دارید؟
این سریال پر از خاطرات جذاب و خوشایند و شاد است که نمیتوانم برخیهایش را عنوان کنم. زیرا قابل چاپ کردن نیست! (باخنده). یادم میآید مهران مهام تهیهکننده خانه به دوش در زمان فیلمبرداری روزی به من گفت که دوستی به او مراجعه کرده بود و درباره عاقبت کار بیات و ماشاالله و اینکه ماشاالله به پولش میرسد یا نه سوال کرده بود. مهام در جواب گفته بود که هنوز فیلنامه کامل نیست و نمیداند چه اتفاقی خواهد افتاد. دوستش با عصبانیت گفته بود اگر بیات پول ماشاالله را بخورد من رابطه دوستیم را با تو قطع میکنم. بنابراین سریال خیلی روی مردم اثرگذار بود. هر مجموعهای اگر مردم با آن ارتباط برقرار کنند میتواند پیامدهای مثبتی داشته باشد. دوستی داشتم که تعریف میکرد برای وصول چکاش به بانکی رفته بود و نام یکی از کارمندان بانک بیات بود و هیچ کسی به باجه او مراجعه نمیکرد.
در زمان پخش خانه به دوش با چه واکنشهایی از سوی مردم روبهرو شدید؟
خیلیها به من گیر میدادند و برخی میگفتند کلاهبردار بیا برو پول ماشاالله را بده. پول این مرد زحمتکش خوردن ندارد! و کاملابا نقش بیات همذاتپنداری کرده بودند. من در جواب گفتم شما نگران ماشاالله نباشید. حمید لولایی که این نقش را بازی میکند چند برابر من دستمزد میگیرد!
در دورانی با رضا عطاران همکاری متعددی داشتید. کار کردن با عطاران چه ویژگیهایی داشت؟
همانطوری که اشاره کردم سابقه دوستیمان به سه دهه قبل بر میگردد عطاران به خوبی قابلیتهای من را از صحنه تئاتر میشناخت و به کارم
اطمینان داشت. من همیشه از کار با عطاران خاطرات خوشی دارم او یکی از کارگردانهای موفق تلویزیون است.
می رسیم به قطار ابدی که این روزها در حال پخش است دراین مجموعه نقش وزیر را بازی کردید...
قطار ابدی از جمله اولین کارهای آیتمی تلویزیون و تجربیات کارگردانی رضا عطاران بود و بسیار موفق و پرمخاطب بود.
در اغلب کارهای عطاران با حمید لولایی همبازی بودید. از این همکاریها خاطرهای هم دارید؟
در یکی از صحنههای بیرونی که در خانه به دوش فیلمبرداری داشتیم. بعد از خاتمه یک پلان جمعیت زیادی دور گروه جمع شده بودند و مشغول شام خوردن و بگو و بخند بودیم. دو سه نفری که نزدیک ما بودند با تعجب ما را نگاه کردند و گفتند که فکر میکردند من و حمید لولایی دشمن خونیایم و با هم حرف نمیزنیم، اما حالا بغل هم نشستهایم و مشغول بگو و بخند هستیم و با دلخوری گفتند ما را سر کار گذاشتهاید؟ من در پاسخ گفتم ما در این گرمای تابستان زحمت میکشیم که با ساخت سریال در حین افطار و کنار سفره کمی احساس شادی کنید و به آرامش برسید. من و حمید لولایی دشمن خونی نیستیم و همکار هستیم و داریم جلوی دوربین نقش بازی میکنیم.
به نظر شما در این دوره و زمانه چقدر مردم به دیدن سریالهای طنز نیاز دارند؟
به هر حال مردم همیشه به شادی و تفریح نیاز دارند و این مختص این مقطع زمانی نیست و باید برنامهسازان به این سمت رویکرد داشته باشند و کار با کیفیت طنز برای مخاطب تولید کنند. نمونه موفق چنین رویکردی برنامه خندوانه رامبد جوان بود که خیلی بین مردم محبوب بود و باید به شادی و موزیک و مسائل خنده دار در سریالهای تلویزیونی توجه بیشتری داشته باشیم.
به بازی در سریالهای طنز علاقه بیشتری نسبت به دیگر ژانرها دارید؟
بله، یکی از دلایل انتخاب من برای کار کردن در زمینه طنز، انرژی و پتانسیل بالایی است که دارم و دوست دارم آن را به خصوص در بازیگری بروز بدهم. مردم انسانهای عبوس، غمگین، خودخواه و خودمحور را دوست ندارند. باید با روی شاد و گشاده در بیرون و محیط کار حاضر شویم و انرژی مثبتمان را با همدیگر تقسیم کنیم.
به نظر شما به چه دلیل با وجود اینکه ده سال از ساخته شدن خانه به دوش زمان میگذرد، اما همچنان برای مردم جذاب است؟
ببینید کار خوب و با استاندارد ساختن به همراه یک تیم هماهنگ و یک دل که در گرمای 40 درجه تابستان این کار را تولید کردند هیچوقت برای مخاطب جذابیتش را از دست نمیدهد به شما قول میدهم اگر این سریال 20 بار دیگر هم پخش شود باز هم مردم با رغبت تماشایش میکنند.
احمد محمداسماعیلی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد