روزنامه جامجم به واسطه ارتباط و تعلق حقوقی به سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، طولی نکشید به بازوی فرهنگی و مطبوعاتی رسانه ملی تبدیل و به عنوان یک روزنامه رسانهای شناخته شد. یک شاخصه خاص، روزنامه جامجم را از دیگر روزنامهها جدا کرده و آن پرداختن به برنامهها، فیلمها و سریالهای رادیو و تلویزیون است، به طوری که عموم مخاطبان، این مطبوعه مصور و رنگی را به عنوان مرجع اخبار و گزارشهای دلخواه خویش درباره برنامههای رادیو و تلویزیون میشناسند.
در گفتوگوهای پیشرو، کاری به ارقام رو به رشد روزنامه از نظر کمی و کیفی نداریم. به آماری هم که از به روز بودن تحلیلها و یادداشتها و به صفر رسیدن برگشتی روزنامه در شهرستانها و به حداقل رسیدن در تهران ارائه میشود، نمیپردازیم. حتی به تعاریفی همچون روزنامه اصلی و تاثیرگذار، روزنامه بِرند، حضور نخبگان، حذف یارانه کاغذ و معضلات مالی و... کاری نداریم. بلکه به مناسبت سالروز تأسیس روزنامه جامجم به سراغ نخبگان علم ارتباطات و روزنامهنگاری کشور رفته و از آنها نقاط ضعف و قوت روزنامه جامجم را جویا شدهایم.
جامجم به تمام سلایق پاسخ میدهد
فریدون صدیقی
استاد روزنامهنگاری
در آستانه هفدهمین سال انتشار جامجم چه توصیهای برای روزنامه دارید؟
روزنامه جامجم هم به مانند هر رسانه مکتوب دیگری باید بیشتر به مخاطبانش نزدیک شود. باید روزنامهای مستقل باشد و به مسائلی که در رسانه ملی امکان پرداختش نیست بپردازد. روزنامه جامجم در قبال تکثر آرا و صداها مسئول است و باید برای تمام سلایق پاسخ داشته باشد. روزنامه حتی میتواند برخی خلأهای طبیعی رسانه ملی را هم پر کند و پوشش دهد.
نظرتان درباره روزنامه جامجم کنونی چیست چون به لحاظ فرم هم تغییرات زیاد و قابل توجهی در روزنامه به وجود آمده است. این تغییرات را رصد کردهاید؟
بله، اما باید توجه داشت که اصولا رسانههای مکتوب ما با یک افت مخاطب و شمارگان مواجه شدهاند که دلایل مختلفی دارد. یکی از این دلایل، دسترسی آسان به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی است. علت دیگر که شاید مهمترین هم باشد عدم پاسخگویی بهنگام و متوازن رسانههای مکتوب به نیازهای مخاطب است. به عبارت دیگر، مخاطب خودش را کمتر در این رسانهها میبیند و در نتیجه تمایلش به آنها کم میشود و ترجیح میدهد نیازهایش را در فضاها و از طریق رسانههای دیگر تامین کند. اینها باعث تاسف است. این افت تیراژ و مخاطب چندان به شکل و فرم رسانه بازنمیگردد بلکه به رویکردها و شکل طرح پرسشها و نحوه پاسخگویی به آنها بازمیگردد. رسانهها خود را از طرح پرسش و پاسخگویی به آن محروم کردهاند. البته تاکید میکنم این گفته من به آن معنا نیست که نباید شکل و فرم روزنامه را به روز و نو کرد. از قضا این اتفاق باید هر چند مدت یکبار اتفاق بیفتد. فرم، شکل و شمایل یک روزنامه نباید تکراری باشد. هر اقدامی در نهایت باید به این نیت انجام شود که مخاطب را از آن رسانه کند. بیتردید رسانه با مخاطب تعریف میشود و بدون آن معنی پیدا نمیکند.
میدانید جامجم روزنامهای عمومی و مردمی است و مخاطبان عام دارد. به نظر شما چنین روزنامهای باید از چه ادبیات و نوشتاری برای ارتباط بیشتر با مخاطبانش استفاده کند؟
تاکید میکنم که رسانه با مخاطبش تعریف میشود. هر رسانه باید جامعه مخاطب خود را مشخص کرده و تعیین کند به کدام لایه از اجتماع امروز ما تعلق دارند. باید دید مخاطب جوان است یا پیر، تحصیلکرده است یا بیسواد، بیکار است یا شاغل و دیگر مشخصات او کاملا شناسایی شود. در روزگاری که با تعدد رسانه روبهرو هستیم و مخاطب با طیف رنگارنگی از جراید مختلف سر و کار دارد و همین قدرت انتخاب برایش به همراه میآورد، مخاطب عام، خودش نوعی مخاطب خاص است. ضمن اینکه باید به یاد داشته باشیم مخاطب عام به معنای بیسواد و کمسواد نیست. خالقان یک رسانه و به طور مشخص روزنامه جامجم باید درک صحیح و متوازنی از مخاطبان خود داشته باشند. نباید مخاطبان عام را دستکم گرفت. در عین حال، نباید سهلنویسی را با سبکنویسی یکی دانست و به اشتباه در یک ردیف پنداشت. روزنامه فراگیری مثل جامجم که مخاطبان فراوانی دارد باید کارش را جدی بگیرد. تولیدکنندگان محتوا در چنین روزنامهای باید خودشان را در مطلبی که میآفرینند ببینند. باید تلاش، خلاقیت و تکاپوی یک نویسنده در مطلبی که تولید کرده، قابل مشاهده باشد. لازم است خبرنگاران و نویسندگان از زاویه جدید و بدیع به مسائل نگاه کنند و بخوبی به موضوعات بپردازند. به هر حال به بسیاری از موضوعات قابل طرح قبلا هم پرداخت شده و نگاه نو، ادبیات جذاب و پرداخت حرفهای است که طرح دوباره آنها را برای مخاطبان جذاب و باورپذیر میکند. کار مطبوعات در شرایط فعلی، تبدیل ذغال به الماس است. به عبارت بهتر، باید با حداقلها بهترینها را تولید کرد.
با توجه به گسترش فضای مجازی و سایبری چه پیشبینی از آینده روزنامهها و جراید مکتوب دارید؟
به گمانم با روند فعلی، اگر رسانههای مکتوب حواسشان را جمع نکنند به تدریج مخاطبان خود را از دست داده و عمرشان به پایان میرسد. مدیریت جامعه هم انتظارات عجیبی از مطبوعات دارد. فضا را برای رسانههای مکتوب حداقلی و محدود کردهاند و کارکردهای حزبی، جناحی و سازمانی برای آنها قائل شدهاند.
با این رویه، رسانههای مکتوب آسیب زیادی میبینند و اوضاع به نفع آنان نیست. باید اجازه داد رسانهها با وجود همین خط قرمزهای موجود هم به سمت نوآوری و نوخواهی حرکت کنند. رسانه نباید تا این حد واهمههای بینام و نشان داشته باشد. هر تیتر و یادداشت و مطلبی ممکن است به کسی یا ارگانی بر بخورد و با انتقاد عدهای مواجه شود، رسانهها که قرار نیست تاوان هر انتقادی را پس بدهند. نشریات ما بیشتر واکنشی هستند تا کنشی و این یک فاجعه است. یک اتفاق باید بیفتد تا روزنامههای ما به آن واکنش نشان دهند. نتیجهاش این میشود که همیشه پشتسر مخاطب راه بروند.
روزنامه فراگیری مثل جامجم که مخاطبان فراوانی دارد باید کارش را جدی بگیرد. تولیدکنندگان محتوا در چنین روزنامهای باید خودشان را در مطلبی که میآفرینند ببینند. تلاش، خلاقیت و تکاپوی یک نویسنده، باید در مطلبی که تولید کرده، قابل مشاهده باشد.
جامجم، شایسته یک فونت خاص
دکتر مجید رضاییان
استاد روزنامهنگاری
اولویت روزنامههای امروزی کشور را در چه میبینید؟
در کشور ما اولویت هر روزنامهای به تناسب روشی که دارد، تغییر میکند. مثلا اولویتهای یک روزنامه سیاسی با روزنامه فرهنگی متفاوت است و این دو، اولویتی متفاوت با یک روزنامه اقتصادی دارند. لذا از نظر حرفهای اولویت هر روزنامه تابع روش روزنامه است. اولویت روزنامه فرهنگی و اجتماعی جامعه امروز ما پرداختن به تعارضی است که همه مخاطبان در دو فضا درگیر آن هستند؛ یکی فضای واقعی و دیگری فضای سایبر.
روزنامه ما باید با مخاطب صحبت کند که اگر در فضای واقعی دچار خشم یا مرتکب یک رفتار نابهنجار میشود، دلایل آن میتواند یک مورد خاص باشد. سپس به دلایل موضوع پرداخته، با احترام به مخاطب، نظر و دیدگاه او پرسیده شود. این که خبرنگار برای هر اتفاقی سراغ کارشناس میرود، کار شایستهای است، اما این کار یک دوز و اندازه دارد چرا که مخاطب فکر میکند روزنامهها یکطرفه به موعظه او میپردازند. باید سخن مخاطب عام را هم مدنظر داشت حتی اگر خیلی اصولی نباشد. خبرنگار نباید روی دیدگاه مردم، داوری و قضاوت کند.
سوژههای مطبوعاتی را چگونه ارزیابی میکنید؟
در کار خبر بویژه اخبار مطبوعاتی سه نوع سوژه وجود دارد؛ سوژه ساختاری، سوژه عمقی و سوژه درگیر.
سوژههای ساختاری، یک ساختار را مورد مطالعه قرار میدهند، مداومت دارند و این طور نیست که یک بار به آنها پرداخته و کنار گذاشته شود. مانند مطالعه آسیبهای اجتماعی که بیشتر سوژههایی فیچری (صفحات میانی روزنامه) هستند.
سوژههای عمقی و سوژههای درگیر، هم در صفحات خبری میآیند و هم در صفحات میانی. سوژههای عمقی موردی هستند، اما به جای این که به عوامل تأثیرگذار و حاشیهها پرداخته شود به خود سوژه به صورت لایهای میپردازد، مانند این که خبرنگار، خبر یک رویداد را میگیرد و به بررسی ریشههای عمقی رویداد میپردازد. در سوژههای عمیق، خبرنگار بیشتر دنبال زمینههای رویداد است، اما در سوژههای درگیر، خبرنگار به ریشههای عمقی کاری ندارد، بلکه به خود رویداد توجه میکند. خبرنگار میخواهد بفهمد که الان مساله درگیر افکار عمومی چیست؟ لذا بیشتر دنبال اطلاعات است.
شما خودتان از بنیانگذاران روزنامه جامجم هستید. در آستانه هفدهمین سالروز تأسیس، آن را چطور ارزیابی میکنید؟
روزنامه جامجم، یک روزنامه فرهنگی و اجتماعی است، پس اولویت این روزنامه پرداختن به سوژههای مبتلابه جامعه است. این روزنامه از دو نظر قابل بررسی است؛ یکی فُرم و ساختار و دیگری محتوا. از نظر فرم، صفحه جامجم شلوغ است. معتقدم این صفحهبندی برای یک روزنامه فرهنگی و اجتماعی باید نرمتر باشد. چه اشکالی دارد که روزنامه جامجم بعد از 16 سال فعالیت، یک قلم ویژه جامجم ابداع و طراحی کند. شایسته است یک قلم به نام فونت جامجم طراحی شود.
آیا موضوع فُرم روزنامه تنها به نوع قلم آن مربوط میشود؟
خیر، علاوه بر فونت و قلم، از نظر بحث صفحات و گرافیک، روزنامه جامجم باید طراحی جدید (redesign) داشته باشد و این فرم امروزی جامجم باید تغییرکند. روزنامه فرهنگی اجتماعی نباید اخمو باشد. باید شاد و فرهنگی ـ اجتماعی و برای مخاطب دلنشین باشد. قانونی که سردبیران و گرافیستهای مطبوعات به خوبی بلد هستند، قانون نرم بستن صفحات است. نرم بستن صفحات روزنامه سه عنصر دارد، 1 ـ فونت 2 ـ رنگ 3 ـ عکس. لذا فرم امروزی روزنامه جامجم با توجه به این سه عنصر نیاز به پوست اندازی دارد.
از نظر محتوا روزنامه را چگونه ارزیابی میکنید؟
در بخش محتوا، روزنامه جامجم نیاز به ماکت موضوعی دارد. ماکت موضوعی یک اصلی به نام خط پیوستار دارد. خط پیوستار یعنی موضوعات صفحات باید ربطی منطقی با یکدیگر داشته باشند. هیچ اشکالی ندارد که یک ستون به یک صفحه یا برعکس یک صفحه به یک ستون تبدیل شود. صفحات ضمیمه نباید همیشگی و ثابت باشند بلکه تغییر در ضمائم براساس نیاز مخاطب باید انجام شود. نیاز مخاطب در حقیقت، منطق تغییر در فرم و محتوای یک روزنامه است.
پیشنهاد شما چیست؟
روزنامه جامجم باید از مخاطب عام نظرسنجی کند و بداند کدام صفحه بیشتر و کدام کمتر مورد توجه مخاطب است. یک سوال کلیدی که جامجم باید از مخاطب بپرسد، این است که شما چه چیزی را در روزنامه نمیبینید که باید به آن پرداخته شود؟ این نظرسنجی میشود پایه بازنگری فرم و محتوای (redesign) روزنامه جامجم. هر ماکتی را که روزنامه جامجم تغییر دهد، سیاست و خطمشی آن باقی خواهد ماند. اهمیت دادن بیشتر به نظر مخاطب باعث افزایش اقبال مخاطبان به روزنامه جامجم میشود. مثلا اگر مخاطب امروز جامجم 60 درصد باشد، 90 درصد میشود.
جام جهانبین
لوریس چکناواریان
آهنگساز و رهبر ارکستر
از جامجم بگویم... هر قدر هم فکر میکنم بیشتر به این نتیجه میرسم بهترین گفتوگوهایم در این روزنامه چاپ شده است. راستش را بگویم اصلا اهل روزنامه خواندن نیستم، اما وقتی جامجم دربارهام چیزی بنویسد، حتما آن را میخرم و میخوانم. برایم جالب است مطالبی که این روزنامه دربارهام مینویسد در شبکههای مجازی هم دست به دست میچرخد و باعث میشود خیلیها با من درباره این مطلب حرف بزنند. وقتی هم جایی میروم مدام درباره چیزهایی که جامجم نوشته از من میپرسند. حالا با این اوصاف خودتان حساب کنید من روزنامه نخوان چقدر جامجم را دوست دارم. وقتی روزنامهای کارش را بلد باشد، اجازه میدهد آزاد و رها حرف بزنی. از تو سوالات غیرمعمول میپرسد و جوابهای غیرمعمولت را هم چاپ میکند. اجازه میدهد خوانندههای روزنامه و مردم با یک آهنگساز از جنبههای دیگری هم آشنا شوند، با او خاطرههایی فراتر از ساختههایش بسازند و با همه وجود بتوانند او را بخشی از وجود خود بدانند.
با این حال باید بگویم روزنامه خواندن خیلی سخت شده است. روزنامهها در رقابت سختی با فضای مجازی هستند و اگر نتوانند تحلیل و توضیح را به شکلی جذاب و کامل به خبرها بیفزایند چیزی برای ارائه باقی نمیماند. این روزها خبرها نصفه و نیمه، غلط و درست خیلی زود پراکنده میشوند و میتوانند ذهن جامعه را به هم بریزند. این هم نشان میدهد کار روزنامهها خیلی سخت شده است. امیدوارم جامجم همان طور که بهترین مطلبها را درباره من مینویسد و باعث میشود از روزنامه خواندن لذت ببرم در تحلیل خبرها هم همین قدر خوب پیش برود و نگذارد راست و دروغهای فضای مجازی بتواند در جامعه ریشه تنیده و ذهن مردم را ناراحت کند. خلاصه که جامجم میتواند به قول حافظ، جام جهان بین باشد و مطالبش راهگشا و خوب.
موسیقی فراموش نمیشود
شاهین فرهت
آهنگساز و مدرس دانشگاه
جامجم همیشه برایم دوستداشتنی و محترم است؛ روزنامهای است که موسیقی در آن به حاشیه و گوشه صفحات رانده نمیشود و بزرگان موسیقی فراموش نمیشوند و در صدر صفحه جا دارند. بسیاری از روزنامهها به دلیل کمبود صفحه و... اولین چیزی را که کمرنگ میکنند، موسیقی است و این اتفاق تاکنون در جامجم رخ نداده است.
نقطه قوت جامجم در صفحه موسیقی، گفتوگوهای خوبی است که دارد. این گفتوگوها که اغلب فضایشان متفاوت با دیگر رسانههاست، میتواند برای همه اقشار جامعه جذاب باشد. برای من که بسیار جالب بوده و همیشه آنها را دنبال کردهام. البته مشکلی که همه رسانهها کم و بیش با آن روبهرو هستند چهرهمداری است. درست است که برخی زود مشهور میشوند، اما شهرت نباید این نگاهها را ایجاد کند که مدام به آنها پرداخته شود و موسیقیهای جدیتر فراموش شود.
آنچه امروز در همه رسانهها در بخش موسیقی کمرنگ شده، معرفی هنرمندان گذشته و ارائه کارنامه فعالیت آنهاست. سنت حسنه بیوگرافینویسی در مطبوعات این روزها کمرنگ شده و برخی فکر میکنند چون با یک جستجوی ساده در فضای مجازی میتوان به این اطلاعات دست پیدا کرد، بهتر است دربارهاش چیزی نوشته نشود. من مخالف این نظر هستم و فکر میکنم، باید فعالیت هنرمندان خوبی را که مدت زیادی از فعالیتشان میگذرد و برخی از آنها دیگر در میان ما نیستند و درگذشتهاند، لابهلای صفحات مطبوعات یادآوری کنیم. بحث معرفی موسیقیدانهای ما از دیرباز تاکنون نکته بسیار مهمی است که مورد بیتوجهی واقع شده است. امیدوارم روزنامه جامجم این سنت را زنده کند تا به این بهانه، نامهایی که حالا مردم خیلی کمتر میشنوند در ذهنشان تداعی شود و گهگاه سری به آثار آنها بزنند.
جامجم، جزو 5 روزنامه پرتیراژ کشور
دکترمهدی محسنیان راد
استاد علوم ارتباطات
مهمترین معضل و مشکل مطبوعات جامعه امروز را در چه میبینید؟
به نظر من، نبود روزنامههای مستقل، یکی از مشکلات بزرگ مطبوعات ایران است. چهار پنج روزنامه پرتیراژ کشور، یکی به شهرداری وابسته است و یکی مثل جامجم به رادیو و تلویزیون و بقیه هم به نوعی وابسته نهادی دیگر هستند. در کل سهم عمده، متعلق به نشریات ارگانی است. روزنامههای همشهری، کیهان، اطلاعات، جامجم و ایران را پنج روزنامه پرتیراژ میدانم که بیشترین سهم آگهیهای تجاری را جذب میکنند. این موضوع تاحدودی نشاندهنده دولتی بودن اقتصاد کشور است.
معضل دیگر این است که برخی مطبوعات کشور کمتر دیدنی هستند و آنچه در تصاویرشان دیده میشود، بیشتر کارکرد پروپاگاندایی دارد. همچنین سطح بالایی از آنان منشا چاپ تهران و بیشترشان رویکردی خبری و سیاسی دارند. تقریبا 90 درصد سطح چاپ روزنامههای ایران در تهران و 10درصد روزنامهها در شهرستانها منتشر و توزیع میشوند.
رشد و تیراژ روزنامههای کشور را مناسب میبینید؟
خیر، رشد روزنامه و تیراژ آن در ایران از ابتدا نسبت به کشورهای دیگر بخصوص کشورهای اروپایی پایین بود. به طور مثال اولین روزنامه در ایران به نام کاغذ اخبار 1000 نسخه تیراژ داشت، اما همان زمان در فرانسه تیراژ یک روزنامه 70 هزار بود. امروز نیز تعداد تیراژ ما در برابر کشورهایی همچون ژاپن بسیار پایین است و آنها 800 درصد بیشتر از ما روزنامه میخوانند در حالی که در بحث برخورداری از تلویزیون بین ما و ژاپن فاصله کمتری وجود دارد.
نقد و انتقاد را در روزنامههای امروز چگونه میبینید؟
برخی روزنامهها نقد را با نق اشتباه گرفتهاند. نقد یعنی اشکالکردن با ریسک بالا اما نق، معادل نقد بیخطر و خنثی است. مسئولان وقتی از نقد گله میکنند میگویند نقد باید سازنده باشد. این یک ادعای دنیای ارتباطات نیست. از جمعی از روزنامهنگاران پرسیدند، نقد سازنده را چه معنی میکنید، اغلب آنان به شکلی از نقد اشاره کردند که علاوه بر دیدن بدیها، خوبیها را هم میدید و راهکار ارائه میداد.
به نظر من این تعبیر و این خواست کاملا بیمعنا و به دور از معنای واقعی نقد است. هیچ دلیل ندارد روزنامهنگاری که اتفاق یا موضوعی را نقد میکند آنقدر تخصص داشته باشد که درباره آن پیشنهاد هم بدهد. نقد چیزی است که در آن جهتگیری منفی وجود داشته باشد.
روزنامهنگاران امروز را تا چه اندازه نقاد میبینید؟
در جامعه ما اگر روزنامهنگار بخواهد به سمت نقد برود، کار او بسیار سخت میشود. ترس، نقش دیدهبانی و نقد روزنامهنگار را کمرنگ میکند. باور بسیاری از افراد بر این است که روزنامهنگار نباید دیدهبانی کند.
ارتباط دولت با مطبوعات چگونه باید باشد؟
فرآیند صحیح این است که دولت باید داده به مطبوعات بدهد نه اطلاعات، مطبوعات باید اطلاعات به مخاطب بدهند نه داده. بنابراین مطبوعات باید جایگاه نخبگان باشد و دولتمردان باید در نقش پاسخگو ظاهر شوند، نه بازبین.
تحلیلهای اجتماعی، برگ برنده جامجم
دکتر علیاکبر فرهنگی
استاد علوم ارتباطات
آیا رسانههای مجازی نوین میتوانند رسانههای سنتی مانند روزنامهها را از میدان اطلاعرسانی خارج کنند؟
مارشال مک لوهان معتقد است هررسانه جدیدی که میآید، الزاما نمیتواند رسانههای قبلی را از میدان بیرون کند، اما ممکن است بخشی از محیط کار آنها را اشغال کند. به عبارت دیگر، درست است که فضای مجازی از طریق سایتها، خبرگزاریهای اینترنتی و شبکههای تعاملی سعی در غالب شدن در بسیاری امور ازجمله روزنامهنگاری دارد، اما نمیتواند روزنامهها را به طور کامل از دور خارج کند و جای آنها را بگیرد.
عملکرد و کارکرد روزنامه از یک سو اطلاعرسانی و از سوی دیگر، شکل دادن زیرساختهای فکری افراد جامعه است. اگر بخش تحلیلی و تفسیری روزنامهها را در نظر بگیریم، درمییابیم قدرت فضای مجازی نمیتواند بر قدرت و جایگاه روزنامهها فائق آید. روزنامه مشتریهای خاص خود را دارد و روزنامهها باید نیازسنجی کنند و ببینند مخاطب امروز آنها چه نیازی دارد و روی آن مساله تولید محتوا کند.
پس روزنامهها را ماندگار میدانید؟
فضای مجازی، فضایی شکلگرفته و زودگذر است. امروزه انبوهی از اطلاعات در گوشیهای موبایل میآید، اما اکثر افراد با بی حوصلگی و بی اعتمادی به مطالب منتشر شده در فضای مجازی نگاه میکنند یا اصلا نگاه نمیکنند. همین افراد وقتی به روزنامه میرسند با اعتماد بیشتری به خواندن مطالب آن میپردازند. روزنامهها قابل ارجاع علمی و منابع تحقیقی هستند در صورتی که فضای مجازی قابل کدگذاری و رفرنس دادن نیست. لذا نیاز به رسانههای مکتوب یک نیاز همیشگی است. این فضای مجازی، همان طور که از نامش پیداست، مجازی و سست و بی پایه و غیرقابل استناد است. نقشی که روزنامهها میتوانند به بهترین شکل ایفا کنند، نقش تحلیلی و تفسیری است.
مطبوعات امروز جامعه را چگونه میبینید؟
در جامعه امروز ما انواع روزنامهها وجود دارد؛ از روزنامههای زرد تا روزنامههای هدفمند تحلیلی و سیاسی و اجتماعی و این روزنامهها براساس خطمشی خود به فعالیت خویش ادامه میدهند. شاید آن زحمتی که مدیران و فعالان برخی روزنامهها مانند جامجم و ایران میکشند، حق آنان آن طور که در شأن و روزنامه مربوطه هست، رعایت نشده و کملطفیهایی اتفاق افتاده، اما این روزنامهها هم شمارگان و مشتریان خود را دارند و هدایت و رهبری فکری مخاطبان خود را به عهده دارند.
روزنامه جامجم را چگونه بررسی میکنید؟
روزنامه جامجم، یک روزنامه سازمانی و متعلق به سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است. با این که صدا و سیما یک رسانه قدرتمند است ولی 16 سال پیش این نیاز را احساس کرد که روزنامهای هم راهاندازی کند. حتی امروزه با توجه به همین احساس نیاز، رسانه ملی وارد عرصه مجازی هم شده است.
روزنامه جامجم بیشتر سعی دارد برنامههای صدا و سیما را معرفی کند که این امری بدیهی است، اما بهتر است حضور و نمود بیشتری در اخبار اجتماعی و ملی داشته باشد. اگر این روزنامه تحلیلهای اجتماعی بیشتری ارائه کند، بهتر میتواند جامعه را هدایت و جهتدهی کند و تاثیرگذاری عمیقتری هم نسبت به دیگر روزنامهها داشته باشد.
مردم، معیار موفقیت جامجم
دکتر شهیندخت خوارزمی
استاد علوم ارتباطات
اولویت روزنامههای امروز را در چه میدانید؟
امروزه و در عصر فضای مجازی و دیجیتال، پدیده روزنامهنگاری شهروندی از اولویتهای مطبوعاتی کشور است. روزنامه اگر خود را یکی از ارکان جوامع دموکراتیک بداند، باید امور اجتماعی را که دولت در برآورده شدن آن کمکاری داشته یا ناکام بوده، شناسایی و مطرح کند. روزنامه امروزی باید برای خود یک نوع مسئولیت اجتماعی مطرح کند. مخصوصا در جامعه ایران که زندگی مردم جزو دغدغهها و مسائل اصلی دولتها نبوده و خیلی از مسائل اجتماعی و اقتصادی روی زمین مانده است، لذا روزنامهنگاری مدنی و شهروندی وظیفه دارد به این مسائل مغفول مانده بپردازد. حتی وظیفه روزنامهنگار تنها به طرح مسائل اجتماعی ختم نمیشود بلکه باید پیگیری کند تا به نتیجه برسد. بنابراین اطلاعرسانی صحیح مهمترین رسالت یک روزنامه است. برخی روزنامهها این رسالت را جدی گرفته و در آغاز راه هستند، اما هنوز جای خالی وجود دارد.
اولویت دیگری هم مدنظر شما است؟
یکی دیگر از اولویتهای روزنامههای امروز، پرداختن به آزادیهای مدنی است. امروز چیزی که در عرصه روزنامهها دیده نشده یا کمرنگ دیده میشود، تمایل روزنامهها به رفع مشکلات اجتماعی و زندگی مردم است. روزنامهها رکن چهارم دنیای امروز هستند، لذا اگر یک رکن بدرستی بازتابدهنده مسائل اجتماعی باشد با اقبال عمومی مواجه میشود و اگر رسالت خود را بدرستی انجام ندهد، ناخواسته مطرود جامعه خواهد شد.
روزنامه جامجم را در آستانه 17سالگیاش چگونه ارزیابی میکنید؟
روزنامه جامجم در سن نوجوانی است و راه بسیاری پیش رو دارد. یک پیشنهاد این است که این روزنامه ابتدای امسال یک مساله را شناسایی کرده و تا حل نشده آن را رها نکند. یک مشکل بزرگ را بررسی کند که با حل آن، برخی دیگر از معضلات محیطی آن مشکل هم رفع شود. پیشنهاد دیگر اینکه روزنامه جامجم عملکرد 17 ساله گذشته خود را ارزیابی کند که آیا واقعا در راستای عملکرد رسانهای خود عمل میکند یا در چاله دعواهای سیاسی افتاده است.
روزنامه جامجم به رادیو و تلویزیون تعلق دارد. در این سالها، اگر این روزنامه توانسته باشد به رسالت واقعی خود مبنی بر اطلاعرسانی صحیح در قبال جامعه عمل کرده باشد، یعنی روزنامه موفقی بوده است. من قبل از انقلاب در همین سازمان صدا و سیما اشتغال داشتم. آن زمان روزنامه تماشا فعالیت میکرد که به ارگان رادیو و تلویزیون تعلق داشت. آن روزنامه براساس خطمشی خویش، بازوی فرهنگی رادیو و تلویزیون بود. لذا شایسته است امروز روزنامه جامجم بازوی فرهنگی و رسانهای رادیو و تلویزیون باشد و برخی خلأهای رسانه ملی را پر کند. به نظر م بهتر است روزنامه جامجم وارد بازیهای سیاسی نشود.
چه نمرهای به روزنامه جامجم میدهید؟
من نمیتوانم به روزنامه شما نمرهای بدهم و شاید اصلا صلاحیت نمره دادن نداشته باشم، اما به شما معیار داوری و عملکرد دادم و ترجیح میدهم خود عوامل روزنامه به جامجم نمره بدهند. اگر روزنامه نیازهای جامعه را رصد کند و به آن بپردازد مورد اقبال مردم قرار میگیرد و میزان اقبال عمومی یعنی نمره قبولی یا مردودی یک روزنامه.
ضروری میدانم «جامجم» را بخوانم
حسن بهشتیپور
کارشناس مسائل هستهای
اگر منصفانه قضاوت کنیم باید بگوییم روزنامه جامجم در گذشته بیشتر گرایش اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی داشت، اما این گرایش هماکنون به گرایش سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است. واقعیت این است که هماکنون در کشور به اندازه کافی روزنامه سیاسی وجود دارد، ولی روزنامهای که به مسائل فرهنگی و اجتماعی اولویت دهد بسیار کم است؛ از این جهت روزنامه جامجم با توجه بیشتری به موضوعات اجتماعی و فرهنگی در قالب گزارشها و خبر میتواند خلأ رسانهای موجود را پر کند. بنابراین چنین راهبردی، بیش از استراتژی توجه ویژه به موضوعات سیاسی و جناحی، برای مخاطبان جامجم جذاب است.
با این همه در مجموع به عنوان فردی که 30 سال است کار رسانهای انجام داده، ضروری میدانم روزنامه جامجم را به طور مداوم مطالعه کنم و امیدوارم این رسانه، در آینده همچنان موفق باشد.
«جامجم»؛ بدون افراط، بدون تفریط
حشمتالله فلاحتپیشه
منتخب مردم اسلامآباد غرب در مجلس دهم
جامجم حضور پر قدرتی در عرصه رسانهای کشور دارد و در حوزه رسانه مکتوب بهگونهای عمل کرده که در دو سطح، حضور جدی داشته باشد.
جامجم در سطح کمی با تیراژ بالا و در سطح کیفی با تنوع شکلی و محتوایی، توانسته حضور و اثرگذاری در عرصه رسانهای داشته باشد و نقش مکمل را برای رسانه صداوسیما ایفا و بسیاری از برنامههای رسانه ملی را متناسب با خطمشی و راهبرد رسانهای در قالب کارشناسی پیگیری معرفی و حتی نقد کند.
در زمینه عملکرد این رسانه در حوزه سیاست خارجی نیز اعتقاد دارم که جامجم یکی از روزنامههایی است که سعی کرده در تحولات سیاسی، اطلاعرسانی به روزی داشته باشد و بدون افراط و تفریط در مسیر منافع ملی کشور قدم برمیدارد.
مسائل ملی، در دستورکار «جامجم»
محمدرضا باهنر
نایبرئیس مجلس شورای اسلامی
وقتی رسانهای ارگان یک حزب یا جناح است، میتواند تمام یا بیشتر محتوای خود را به موضوعات جناح مربوط اختصاص دهد؛ اما وقتی رسانهای رویکرد ملی دارد، باید نگاه جهتدار اما فراجناحی داشته باشد.
این که میگویم باید نگاه جهتدار داشته باشد یعنی به موضوعات مهم و با اولویت کشور باید نگاه ویژهای داشته باشد. به نظر میرسد طی دو سال گذشته آنطور که شایسته است در فضای مطبوعاتی کشور، به مقوله اقتصاد مقاومتی پرداخته نشده است. منظور از پرداختن به این مساله شعارزدگی نیست، بلکه نگاه عملگرا و واقعبینانه به اقتصاد مقاومتی است و روزنامه جامجم که هم در فضای مکتوب و هم در فضای مجازی فعالیت چشمگیری دارد، شایسته است که بیشتر به این موضوع مهم توجه کند.
اصولا از دیدگاه من پرداختن مطبوعات یک کشور به مسائل ملی در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، علمی و... میتواند نشان از بالندگی و رشد یافتن آن کشور باشد.
بنده ضمن تشکر از دوستانی که در این رسانه فعالیت میکنند و سالهاست تلاش شایستهای را به انجام میرسانند، پرداختن هرچه بیشتر به مسائل ملی را جزو اولویتهای مهم کاری این مجموعه میدانم.
معرفی توانمندیهای اقتصادی ایران
مهدی کرباسیان
معاون وزیر صنعت و مدیرعامل ایمیدرو
روزنامهجامجم با توجه به گستردگی مخاطبانش، رسانهای مکتوب و قابل اعتماد شناختهشده است که نشانگر تلاش و برنامهریزی دقیق مسئولانش بوده اما در بخشهای اقتصادی، با درنظر گرفتن اهمیت اقتصاد مقاومتی لازم است به معرفی توانمندیهای ایران بپردازد و برای تحقق این سیاست که مورد تاکید رهبر معظم انقلاب است با قدرت بیشتری همانند سایر بخشهای خبری این رسانه وارد میدان رسانهای شود. از اینرو بد نیست، با درنظر گرفتن اولویتهای صنایع زیربنایی مثل معادن و بخشهای کلان اقتصادی ارتباط گستردهتری با مدیران و رؤسای اجرایی این صنایع داشته باشد.
منبعی برای پژوهشگران
محمداسماعیل سعیدی
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی
با این که روزنامه جامجم به صدا و سیما منتسب است و در افکار عمومی بیشتر به عنوان تریبون رسمی صدا و سیما شناخته میشود، ولی معتقدم در مسائل اجتماعی و فرهنگی بسیار خوب و بجا ورود پیدا کرده بویژه در انعکاس موضوعات مختلفی که در این دو حوزه پر مساله در کشور وجود دارد.
به عنوان عضوی از کمیسیون اجتماعی مجلس، همیشه روزنامه جامجم را بیشتر از این بابت نگاه میکنم و معتقدم در این زمینه بسیار موفق بوده است. تا جایی که معتقدم میتوان مطالب و تحلیلهای منتشر شده در روزنامه جامجم را به عنوان مرجع یا منبعی برای پژوهشگرانی که میخواهند در حوزه موضوعات اجتماعی مطالعه داشته باشند، استفاده کرد. حتی من خودم بعضی از این مطالب را بریده و در آرشیو خودم نگه داشتهام. معتقدم اینها، مسائل خوبی هستند، آسیبشناسیهای خوبی انجام شده است و میتوان از آنها استفاده کرد.
واقعیات اقتصادی مردم را بیان کنید
دکتر جمشید پژویان
اقتصاددان
سالهاست روزنامه جامجم در کنار مردم قرار دارد و در این مدت خوانندگان زیادی جذب این رسانه شدهاند. روزنامه جامجم یک روزنامه اجتماعی و کلی است، اما مدتی است شاهد درج مطالب به صورت جزئیتر هستیم. بخش اقتصادی جامجم در حدود یکسال گذشته توانسته به امور و مسائل جزئیتر و مردمیتر بپردازد، اما هنوز در مقابل روزنامههای اقتصادی جای کار دارد. میتوان گفت اقتصاد بخش جدا نشدنی از زندگی مردم است و به جای این که روزنامه حاوی مطالب غیر کاربردی باشد، باید به مسائل مهم رسیدگی کند.
روزنامه جامجم توانسته فعالیت خود را به صورت مستقل ادامه دهد و وارد این جناحگیریهای سیاسی نشود.
البته برنامههای صداوسیما بخشی از واقعیات جامعه است اما به دلیل این که برخی مقامات دولتی از آنها رنج میبرند از برنامههای سازمان انتقاد میکنند. از سوی دیگر روزنامه جامجم توانسته در بخشهای مختلف بخصوص اقتصاد تغییر رویههایی را اعمال کند که این تغییر رویکرد، باعث افزایش مخاطبان آن خواهد شد. مردم هر روز گرانی را از نزدیک حتی در سوپرمارکت لمس میکنند و وقتی روزنامهای را باز کنند و مطلبی بخوانند که گرانی نیست و همه چیز آرام است، واکنش بیشتری به جامعه نشان خواهند داد، اما بازگو کردن واقعیات کشور باعث میشود خواننده حس همدردی به خود بگیرد که جامجم، بخشی از این رویکرد را اجرایی کرده است.
موضعگیری معتدل و منطقی
سردار تیمور حسینی
رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ
اگر بخواهم واقعیت را بگویم، جزو مخاطبان دائمی روزنامه جامجم نیستم و مطالب منتشرشده در این روزنامه را به صورت دائمی و روزانه دنبال نمیکنم، اما بارها شده وقتی مشغول بازدید از سایتهای مختلف خبری هستم، معمولا این روزنامه را هم بین سایر روزنامههای کثیرالانتشار مطالعه کردهام. معتقدم این روزنامه، به لحاظ موضعگیری معتدل و منطقیای که دارد موفق شده مخاطبان زیادی را جذب کند و این مساله یکی از نقاط قوت این روزنامه است. خوشبختانه خیلی با حب و بغض و نگاههای جناحی محض به مسائل و مشکلات جامعه نگاه نمیکند و میتوان امید داشت و البته همین طور هم بوده اخباری که از طریق این روزنامه منعکس و منتشر میشود به عقلانیت و واقعیت بیشتر نزدیک است و از افراط و تفریطهای معمول سایر رسانهها به دور است. اینها نقطه قوت بود، اما از نظر من این رسانه نقطه ضعف هم دارد؛ البته این نظر کاملا شخصی است. من معتقدم جامجم بیش از اندازه به اخبار داخلی صدا و سیما میپردازد. در حالی که صدا و سیما خودش یک تریبون خیلی قوی به اسم تلویزیون در اختیار دارد و دیگر احتیاجی به اطلاعرسانی از طریق نوشتار ندارد.
پتانسیلهای منحصر به فرد «جامجم»
دکتر علیرضا شیخ عطار
مدیرمسئول پیشین روزنامه همشهری
به خاطر دارم روزنامه جامجم زمانی شروع به فعالیت کرد که به خاطر شرایط خاصی که بعد از دوم خرداد سال 76 بهوجود آمده بود برخی روزنامهها که تعدادشان هم رو به افزایش بود با طرح مسائلی متفاوت از روزنامههای قدیمی توانسته بودند مخاطبان زیادی پیدا کنند.
به عبارت دیگر نوعی سنتشکنی و فراتر از آن، نوعی تابوشکنی توسط برخی از این روزنامهها که بعدها روزنامههای زنجیرهای نام گرفتند آغاز شده بود. البته قبل از آن هم شهرداری تهران اقدام به راهاندازی روزنامهای کرده بود که مخاطبش طبقه متوسط شهری بود. انگیزه انتشار آن هم به آموزههایی در لیبرالیسم برمیگشت مبنی بر این که طبقات متوسط شهرنشین، میتوانند سرنوشت سیاسی را با حمایت یا بدون حمایت جریانهای سیاسی، تعیین کنند. براساس این آموزهها، روستاییان و فقرا نقش خیلی کمتری از طبقات متوسط شهرنشین در تعیین سرنوشت سیاسی کشور دارند و مخاطب آن روزنامه هم، عمدتا طبقات متوسط شهرنشین بودند. البته آن روزنامه با احتیاط پیش میرفت و سعی میکرد در طول زمان این فرهنگ را جا بیندازد، ولی روزنامههایی که به آنها اشاره کردم و بعدها به روزنامههای زنجیرهای معروف شدند با شکستن بسیاری از خطوط قرمز به دنبال جذب مخاطب بودند.
مسئولان وقت صدا و سیما که شم رسانهای داشتند در آن مقطع تصمیم گرفتند به جای مقابله مستقیم با این موج یا سونامی تابوشکنی، با ارائه مطالبی متفاوت از روزنامههای سنتی، در جذب مخاطب با آن نوع روزنامهها رقابت کنند. لذا روزنامهای را که به اصطلاح انگلیسیها «لایت» گفته میشود طراحی کردند تا هم با طرح مسائل رادیو و تلویزیون از جمله برنامهها و تحلیل سریالها جذب مخاطب کنند و هم در موضع سیاسی، روش نرمی را در پاسخگویی به جریانات تند آن زمان در پیش بگیرند. طرح مسائل رادیو تلویزیون که مخاطبان بسیار زیادی داشت، یکی از نقاط قوت این رسانه بود، چراکه رادیو و تلویزیون بیش از هر رسانهای مورد اقبال بود و در آن زمان هم فضای مجازی به این شکل ایجاد نشده بود؛ از ویژگیهای دیگر این روزنامه این بود که مثل همه آن روزنامههای دیگر، رنگی بود و ویژگی متفاوتی که از بقیه داشت این بود که در چند مرکز استان به صورت همزمان چاپ و نشر میشد و لذا خیلی زود به دست مردم سراسر کشور میرسید.
این مشی روزنامه جامجم تا امروز هم ادامه داشته و موفق بوده است و به هر حال روزنامه باثبات و پایداری بوده و همواره بر یک خطمشی معتدل حرکت کرده و جزو روزنامههای پرتیراژ کشور بوده و هست.
البته با توجه به این که این روزنامه متعلق به بزرگترین رسانه عمومی کشور است به نظر میرسد این رسانه امکانات دسترسی به خبر (حتی خبرهای پشت پرده) را بیشتر از سایر روزنامهها داشته باشد، زیرا روزنامههای دیگر اغلب ناچار میشوند از خبرگزاریها تغذیه شوند یا از برخی سایتها یا برخی شایعات استفاده کنند که به آنها دامن هم میزنند و در مراجع قانونی، گرفتار هم میشوند. ولی جامجم به دلیل دسترسی خوبی که به منابع خبری دارد شاید بتواند در بخش گزارشها و اخبار اجتماعی و سیاسی، نوعی تک بودن و غیرمشابه بودن با سایر روزنامهها را تجربه کند و به این ترتیب بتواند مخاطبان بیشتری به دست بیاورد. البته به نظر میرسد این روزنامه باید به فضای مجازی هم توجه بیشتری داشته باشد و آنلاین آن بیش از گذشته محتوا داشته باشد. در دنیا روزنامههای معتبری هستند که حتی نسخه آنلاینشان با نسخه چاپیشان رقابت دارد و گاهی مدیریتهای جداگانه دارند و در جذب مخاطب رقابت میکنند.
به اعتقاد من در مجموع روزنامه جامجم پتانسیلهای خوب و حتی پتانسیلهای منحصر بهفردی دارد که اگر از این ظرفیتها استفاده کند میتواند در میان روزنامهها، پرتیراژترین و پیشروترین باشد.
جامجم هنوز جای توسعه و پیشرفت دارد
یحیی آلاسحاق
رئیس پیشین اتاق بازرگانی تهران
روزنامه وزین جامجم با توجه به مدت زمانی که در میان رسانههای مکتوب کشورمان فعالیت کرده، از زمان شروع تا امروز بسیار سریع و مناسب رشد یافته و بخش قابل توجهی از افراد کشورمان را به خود مشغول کرده است. به همین دلیل میتوان در بخشهایی این روزنامه را به عنوان مرجع معرفی کرد. این درحالی است که روزنامه جامجم در حوزههای اعتقادی و آرمانی توانسته موضع خود را شفاف و دقیق بیان کند و با شهامت، جایگاهش را در این بخش مطرح نماید؛ ولی از آنجا که این روزنامه تابع سیاستهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است و در برخی حوزهها متناسب با سیاستهای کلان این سازمان حرکت میکند، بخشهایی از این رسانه مکتوب هنوز جای توسعه و پیشرفت دارد. یکی از بخشهای اینچنینی مباحث اقتصادی روزنامه جامجم است که با توجه به گستره مخاطبانش و اهمیت مباحث اقتصادی و اقتصاد مقاومتی که رهبرمعظم انقلاب بارها به آن تاکید فرمودهاند، باید به سمت مرجع شدن گام بردارد. روزنامه وزین جامجم در بخش اقتصادی برای رسیدن به این جایگاه باید به گونهای عمل کند که فعالان اقتصادی، مسئولان و مردم خودشان را میان مطالب منتشر شده آن ببینند و لازمه این کار، درج مطالب در بخشهای مختلف اقتصاد یعنی اقتصاد سیاسی، اقتصاد مردمی، اقتصاد نظری و همچنین فعالیت اقتصادی بدون نگرانی از دیدگاههای متفاوت است.
بزرگنمایی در موفقیتهای علمی، ممنوع!
دکتر رضایی
ایمونولوژیست، بنیانگذار یوسرن
اسم جامجم، ناخودآگاه آدم را یاد رسانه ملی میاندازد. به همین دلیل از آن یک عملکرد جامع انتظار میرود. درباره صفحه علمی رسانهها نه فقط جامجم، نکته مهمی که میتوان گفت این است که انتشار اخبار علمی باید بدون هیاهو، به شکل دقیق، مطابق با واقعیت و به دور از هیاهوی تبلیغاتی باشد.
این مشکلی است که متاسفانه در بسیاری از رسانههای کشور مشاهده میکنم که یک خبر علمی از صدا و سیما پخش میشود، اما رسانههای دیگر به خاطر عرق ملی که دارند در نحوه انعکاس آن بزرگنمایی میکنند در صورتی که اتفاق خاصی نیفتاده است. معتقدم رسانههای مکتوب و دیجیتال باید با تهیه یک تقویم علمی، نقشه راه تولیدات خبری خود را به صورت دقیق، منظم و مرتب در طول سال کاری بدانند. این گونه نباشد که یک رویداد علمی را به صورت تصادفی پوشش دهند و از اطلاعرسانی رویدادهای دیگر غافل بمانند. مدل انتقال اطلاعات علمی در روزنامه جامجم در سطحی که میبینم، خوب است. ارتباط جامعه علمی با مردم به هر میزان نزدیکتر شود، حس خوبی در جامعه ایجاد میکند. علاوه بر این انتقال نظراتی که مردم در ذیل خبرهای آنلاین میگذارند به جامعه علمی، بسیار خوب، تاثیر گذار و تداوم ارتباط جامعه علمی، مردم و آن رسانه میشود.
روزنامهها از ابزار مدرن رسانهای استفاده نمیکنند
دکتر رضا منصوری
فیزیکدان، استاد دانشگاه صنعتی شریف
روزنامه جامجم به عنوان یک روزنامه پرتیراژ در کنار سایر رسانههای پرمخاطب نقش مهمی در دنیای مدرن دارند. در دنیای مدرن سرعت انجام کارها بالا رفته، فناوری بشدت در زندگی اثرگذار است، جمعیت بیشتر شده و کلانشهرهای بزرگی مثل تهران به وجود آمدهاند. در چنین شرایطی آن رفتار مدنی که شاید تا 100 سال پیش میتوانستیم شاهدش باشیم جواب نمیدهد. به این معنی که نمیشود بدون بهعهدهگرفتن نقش رسانهها، جامعهای با شرایط دنیای مدرن را اداره کنیم. رسانههای فعلی ما بدون استثنا نوپا هستند؛ از روزنامههایی مثل کیهان و اطلاعات با قدمت قریب به 80 سال گرفته تا روزنامهای مثل جامجم که در آستانه 17 سالگی است هنوز به رسالت اصلیشان خو نگرفتهاند و از ابزارهای مدرنی که باید در رسانهها به کار گرفته شود درست استفاده نمیکنند.
نکته دیگر این که روزنامه باید خبرهایش تفسیر و تحلیل هم بشود.
نکته دیگر مشکل بلندنویسی است که بکرات در رسانههای مکتوب به چشم میخورد. هم در خبر و هم در تفسیر و شرح و گزارش، گاهی میبینیم موضوعی که میشد در 500 کلمه به جوانب مختلف آن پرداخت، در 2500 کلمه تنظیم شده است. در حالی که مخاطب در دنیای مدرن، زمان کافی و حوصله خواندن این حجم مطلب را ندارد و میخواهد همه چیز به سرعت انجام شود. روزنامهنگاری حرفهای تخصصی است و باعث تأسف است اگر رسانههای ما نسبت به این نکات مهم آگاه نباشند.
گاهی در بحثهایی که با اهالی رسانه دارم سردبیران میگویند خبرنگارها بلد نیستند و خبرنگارها میگویند سردبیر و مدیران ما اجازه نمیدهند آنطور که باید عمل کنیم، اما به نظر من همه اینها توجیه است.
جامجم، خاکستر به تنور تبلیغات سودجویان میریزد
دکتر محمدعلی نیلفروشزاده
متخصص پوست و رئیس مرکز تحقیقات پوست و سلولهای بنیادی
دنیای امروز سرشار از دانش و تجربه است. سرعت پیشرفت علم چنان سریع است که اطلاعرسانی به جامعه نیازمند رسانههای قوی با کادری مجرب است.
خوشبختانه روزنامه جامجم بخوبی این فرآیند را هدایت کرده و به جلو میبرد ولی همین محبوبیت باعث میشود انتظار و توقعی که از آن داریم، بالاتر برود. این روزنامه بارها در مورد تبلیغات دروغین در حوزه سلامت و زیبایی پوست و مو یا تناسب اندام کار کرده و بحثهای کارشناسی داشته است ولی این کافی نیست و باید همپای موج تبلیغات که در شبانهروز بارها از رسانههای مختلف تکرار میشوند تا این باورهای دروغ را ملکه ذهن مردم کرده و جیب تولیدکنندهها را پرکنند، پیش برود تا با ارائه اطلاعات صحیح همچون سدی محکم از ذهن و باور مردم در برابر آنها حفاظت کند. در ضمن مسئولان روزنامه مراقب آگهیها باشند تا نتوانند با ترفندهای خاص توجیهشان کنند که محصولشان به سلامت مردم آسیب نمیزند .
رسالت بزرگی دارید و امیدوارم تولد جامجم بهانهای برای ادامه پر بارتر و وزینتر باشد. در پایان به خوانندگان عزیز روزنامه توصیه میکنم با شروع فصل گرم تابستان حتیالمقدور در ساعات اوج آفتاب از منزل بیرون نروند و از ضد آفتاب مناسب با spf حداقل 30 استفاده کنند تا کمترین آسیب پوستی ناشی از آفتاب را داشته باشند و برای کودکان بالای شش ماه هم از ضدآفتابهای مخصوص کودکان استفاده کنند.
علیرضا حقیقی: جامجم، جزو روزنامههای ریشهدار است
آقای حقیقی شما چقدر اهل مطالعه هستید؟
کتاب منظورتان است یا روزنامه؟
روزنامه.
راستش الان مدتهاست روزنامه نخواندهام. این هم نه آن که من روزنامهخوان نیستم. اتفاقا من روزنامهخوان هستم. به نظرم هر کسی باید روزنامه بخواند. این هم افتخار نیست که بگوییم ما روزنامه نمیخوانیم. اگر روزنامه بخوانیم، بهتر و کاملتر در جریان اخبار و اطلاعات قرار میگیریم. متاسفانه من به خاطر دوری از ایران نمیتوانم روزنامه بخوانم. در واقع روزنامهای نیست که من بتوانم بخوانم. (خنده)
روزنامههای انگلیسی زبان را چطور؟ میخوانی؟
من در پرتغال زندگی میکنم و روزنامه انگلیسی زبان اینجا کم است. متاسفانه پرتغالی را هم فقط میفهمم و زیاد نمیتوانم حرف بزنم. انگلیسی را هم به طور کامل یاد گرفتم و اگر روزنامه انگلیسی زبان دم دستم باشد حتما میخوانم. گاهی وقتها دوستانم از روزنامههای ایران برایم عکس میگیرند یا مطالبش را برایم میفرستند و میخوانم.
روزنامه جامجم را هم خواندهاید؟
مگر میشود نخوانده باشم؟ روزنامه جامجم شاید خیلی قدیمی نباشد ولی جزو روزنامههای باریشه ایران است. بارها این روزنامه را خواندهام. چند بار هم با همین روزنامه مصاحبه کردهام. جزو روزنامههای خوب است که به قول معروف روی کیوسک نمیماند. برای همه کارکنان این روزنامه آرزوی موفقیت میکنم. امیدوارم این نشریه هم همیشه مثل گذشته موفق باشد.
به کدام صفحه روزنامه علاقهمند بودید؟
من عادت دارم اخبار را دنبال کنم، منظورم همه اخبار است ولی اخبار فوتبال را جدیتر دنبال میکنم چون فوتبال شغل من است. البته خبرهای اجتماعی را هم زیاد دنبال میکنم. این طور نبود که چون فوتبالیست هستم، فقط صفحه ورزشی جامجم را بخوانم. اتفاقا همیشه تمام اخبارش را میخواندم، مخصوصا اخبار حوادث را.
نکونام: مگر میشود روزنامه جامجم نخواند !
آقای نکونام شما چقدر روزنامه میخوانید؟ اصلا اهل خواندن روزنامه هستید؟
مگر میشود کسی اهل خواندن روزنامه نباشد. به نظر من هر کسی میگوید روزنامه نمیخوانم، بیشتر از همه روزنامه میخواند! من هم نمیگویم به صورت منظم روزنامه میخوانم ولی اگر وقت کنم حتما این کار را میکنم. البته الان در قطر هستم و روزنامههای ایران در اختیارم نیستم. گهگاه دوستانم پیدیاف روزنامهها را برایم میفرستند و آنها را مطالعه میکنم ولی واقعیت این است که زیاد وقت نمیکنم روزنامهها را بخوانم.
شاید چون از ایران دور هستید.
خب این یکی از دلایل مهمش است. در قطر روزنامه ایرانی وجود ندارد. روزنامههای قطری هم عربی زبان هستند. ولی اگر در ایران باشم، چون پدرم روزنامه خوان است، هر وقت آنجا باشم، حتما روزنامهها را میخوانم، بخصوص یکی دو روزنامه ورزشی را.
روزنامه جامجم را هم تا به حال خواندهاید؟
مگر میشود روزنامه جامجم را نخوانده باشم؟ این نشریه، از قدیمیترین روزنامههای ایران است. شما کسی را نمیشناسید که در عمرش جامجم را نخوانده باشد. شاید خیلی وقت باشد این روزنامه را نخوانده باشم ولی قبلا بارها جامجم را خواندهام و حتی چند بار با این نشریه مصاحبه کردم.
بیشتر به صفحات ورزشی علاقه داشتید، درست است؟
خب، من یک ورزشکار هستم و طبیعی است هر روزنامهای را باز کنم، اول سراغ صفحات ورزشی آن بروم.
فقط خبرهای فوتبالیاش را میخواندید؟
این هم طبیعی است. راستش تخصص من فوتبال است. به خاطر همین خبرهای فوتبال را همیشه اول از همه میخوانم ولی به اخبار دیگر هم نگاهی میاندازم. حتی اخبارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را هم میخوانم.
انصاریفرد: جامجم جزو اولین روزنامههایی بود که خواندم
آقای انصاریفرد شما روزنامه جامجم میخوانید؟
اگر بگویم میخوانم، دروغ گفتهام. راستش من زیاد وقت ندارم روزنامه بخوانم، ولی معمولا هر روز جلد روزنامههای سراسری را میبینم تا از تمام وقایع و اتفاقات مطلع باشم. روزنامه جامجم هم جزو اولین روزنامههایی است که آن را خواندم. یک نشریه نسبتا قدیمی است. همان اوایل یادم هست به ورزش خیلی نگاه ویژهای داشت. الان هم شنیدهام دوباره قرار است به ورزش نگاه ویژهای داشته باشد.
به نظرتان نقطه قوت این روزنامه چیست؟
اول این که سراسری است و دوم این که در اولین ساعات اولیه صبح، این روزنامه روی کیوسک است.
شما هم حتما مثل ورزشکاران به صفحات ورزشیاش علاقهمند هستید؟
چون ورزش شغل ماست، قطعا صفحات ورزشی را زودتر از صفحات دیگر میخوانیم. ورزش جایگاه خاصی میان مردم دارد. به همین علت میبینیم بیشتر روزنامههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور، همیشه به ورزش اهمیت میدهند. کسی نمیتواند منکر این علاقه شود.
فکر میکنید تا این حد، پرداختن به ورزش خوب است یا بد؟
قطعا خوب است. من نمیگویم ما باید نشریههای زیادی داشته باشیم، ولی به نظرم وقتی روزنامهها اینقدر به ورزش اهمیت میدهند، یعنی مقوله بسیار مهمی است و باید حتی در آن سرمایهگذاری زیادی شود.
شما فقط خبرهای فوتبالی جامجم را میخواندید؟
نه، سعی میکردم تمام اخبار را بخوانم. به عنوان یک شهروند ایرانی باید از تمام اتفاقات کشورم با خبر باشم. البته نمیتوانم کتمان کنم بیشتر خبرهای فوتبال را میخواندم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد