در پرونده نخست، پسر نوجوانی دختر شش ساله افغان را به خانه خود کشاند و بعد از کشتن او، روی جسدش اسید ریخت. در حالی که برخی رسانهها از تعرض به این دختر خبر میدادند، خانواده متهم آن را رد کرد. مادر متهم به قتل در دفاع از پسرش میگوید: پسرم به من گفت که شیطان من را گول زده است، به من گفت که عذاب وجدان دارد. پسرم آزارش به هیچکس نرسیده بود، او 15 سال دارد و هنوز کارت ملی نگرفته است، این که رسانهها میگویند او 20 سال دارد، دروغ است. پزشکی قانونی اعلام کرده که هیچ تجاوزی صورت نگرفته و به پدر مقتول اعلام شده است، از رسانهها خواهش میکنیم به خاطر خدا این حرفها را نزنند.
دومین قاتل که ستایش شش ساله را در نیریز قربانی کرده، مردی بالغ است. او اعتراف کرده دختر شش ساله را مورد تعرض قرار داده است. این مرد جنایتکار پس از تعرض و قتل، جسد قربانی را در بیابان دفن کرد.دو مرد جنایتکار خیلی زود دستگیر شدند و پروندههای آنها به صورت فوقالعاده رسیدگی شد. ماجرای آزار و اذیت و قتل دختران خردسال توسط معتادان شیشهای یا افراد دارای اختلال روانی موضوعی جدید و مختص ایران نیست و از گذشته و در کشورهای دیگر نیز بسیار اتفاق افتاده است. نکته مهم در این پروندهها بررسی ریشههای وقوع این جرایم خشن است که باید توسط کارشناسان صورت گیرد و برای فرد جنایتکار پرونده شخصیتی تشکیل شود. تپش در گفتوگویی با سه کارشناس به بررسی ریشههای وقوع این جنایتهای سیاه پرداخته است.
چرا کودکان مورد تعرض قرار میگیرند
از نظر فرهنگی ازدواج با دختران کوچک در آسیا عیب نبوده و حتی در مواردی نوعی برتری مردان را نشان میداده است، شاید بههمین دلیل بسیاری از مردان با سنین بالا به سمت دخترانی میروند که همسن فرزند و حتی نوهشان هستند.مردان زیادی هم هستند که مشکل روحی دارند و از ترساندن زنان و دختران لذت میبرند. البته با توجه به اتفاقات اخیر میتوان گفت این دو مورد اذیت و آزار دختران کوچک، به دلیل ضعیف بودن آنها شکل گرفت. مردانی که میبینند زنان و دختران بزرگسال به سمتشان نمیآیند و توجهی به آنها ندارند، ناخودآگاه به سمتی کشیده میشوند که توجه به آنها بیشتر باشد.
مردان بزرگ بیشتر به این دلایل به سمت اذیت و آزار کودکان میروند، ولی در مورد پسران جوان و نوجوان باید گفت بیشتر جوانان به دلیل آموزشهای نامناسب و نوع فرهنگی که با آن بزرگ میشوند فکرشان به سمت مسائلی میرود که در فرهنگ ما نادرست است.زمانی که پسر نوجوان بدون هیچ کنترلی وارد اینترنت میشود یا بدون مرز، شبکههای ماهوارهای را نگاه میکند و چیزهایی را میبیند که در اطرافش ندیده است، دچار دوگانگی ارزشی میشود.
در هر صورت خانوادهها باید مواظب فرزندان خود بخصوص دختران باشند و آنها را با مشکلاتی آشنا کنند که ممکن است خدای ناکرده با آن روبهرو شوند. در خانواده مادران و خواهران بزرگتر باید سعی کنند با دختران خود دوست باشند تا کودک در صورت بروز هر گونه مشکل و بدون ترس از توبیخ شدن، مشکلاتش را با آنها در میان بگذارد.در این بین سیستم آموزشی هم میتواند نقش سازندهای داشته باشد.
آموزشهایی که یک کودک از معلم یا مربی خود میگیرد بهمراتب ثاتیرگذارتر است. آموزگاران باید به صورت سربسته و به گونهای که موجب جامعهگریزی کودکان نشود، آنها را آماده کنند و آموزش دهند.
دکتر امانالله قرائی مقدم - جامعهشناس
ضمیمه تپش
مراقب بیماران روانی باشید
ماجرای تلخی که برای دختربچه افغان در ورامین و دختر ایرانی در نیریز اتفاق افتاد، تلخترین حادثه هفته گذشته بود. بدترین شکل خشونتی که یک انسان میتواند به انسان دیگری روا دارد، تجاوز جنسی است. بررسی روانشناختی قتل دو دختر شش ساله با انگیزه آزار و اذیت نشان میدهد، اینچنین قتلها بیشتر توسط افرادی صورت میگیرد که معتاد بوده یا از مواد روانگردان استفاده کردند. قتل با این ابعاد یا ریشه در جنون داشته یا مواد مخدر. جوانان و نوجوانان لازم است نسبت به عوارض فردی و اجتماعی مصرف مواد مخدر بویژه از نوع صنعتی و آزمایشگاهی آشنا باشند.
نکته مهم نوع شخصیت این نوع متجاوزان به کودکان است. بیشترین قربانیان آزار و اذیت در کودکی دختران هستند که آزارگران حداقل پنج سال از آنها بزرگتر هستند.
طبقهبندی بینالمللی آماری بیماریها (ICD)، پدوفیلی را بهصورت «ناهنجاری شخصیتی یا رفتاری در بزرگسالان» تعریف میکند که در آن از نظر جنسی، ترجیح بیمار به کودکان نابالغ یا اوایل سن بلوغ است.
طبق نظر طبقهبندی رفتارهای ناهنجار (DSM)، پدوفیلی یک پارافیلی است که در آن شخص هوسها و خیالپردازیهای جنسی شدید و مکرر نسبت به کودکان نابالغ دارد. ممکن است بیمار بر اثر این احساسات دست به عمل زده باشد یا این که این کششها برای او موجب پریشانی یا مشقت در ارتباط با دیگران شده باشد. باید به خانوادههای عزیز توصیه کرد که مراقب فرزندان خود باشند زیرا افراد معتاد یا بیمار روانی همیشه ممکن است در جامعه باشند که علت این مساله نیز بحثهای تخصصی خود را طلب میکند. در مورد کودکان این نکته حائزاهمیت است که خانوادهها حتی برای مسافت کوتاه نیز باید مراقب فرزندان باشند و فارغ از هر گونه مسالهای کودکان را در معرض آسیب قرار ندهند.
دکتر پروانه صفایی مقدم - روانشناس بالینی
پرونده شخصیتی تشکیل دهیم
تجاوز جنسی، نوعی انحراف جنسی است که شخص به این دلیل که نمیتواند از راههای عادی و با ایجاد رابطه انسانی، مشروع و قانونمند نیازهای خود را برطرف کند، به زور و جبر و خلاف میل طرف مقابل، به تمامیت جنسی وی تعرض میکند.
جرایم جنسی عمدتا ارتباط تنگاتنگی با شرایط سنی، فرهنگی و اقتصادی مرتکبان دارد؛ البته این نوع جرایم در اکثر کشورهای جهان وجود دارد. تجاوزات جنسی و بهطور مشخص تجاوز به عنف ازجمله جرایمی است که از قدیمالایام یعنی زمانی که بشر زندگی جمعی خود را آغاز کرد تا به امروز وجود داشته و هماکنون نیز در کشورها و جوامع مختلف با انگیزههای متفاوت صورت میگیرد.
افرادی که دست به تجاوز جنسی میزنند، صرفا کسانی نیستند که نمیتوانند با جنس مخالف یا حتی با جنس موافق رابطه جنسی برقرار کنند، بلکه حتی در میان افرادی که دارای همسر و فرزند هستند این نوع جرایم دیده میشود.
مطالعات نشان داده است که این اشخاص از شخصیت ثابت و متعادلی برخوردار نیستند. به جای مجازات سریع این افراد، اکیپی از جرمشناسان، روانشناسان، روانکاوان و مددکاران اجتماعی با مطالعه دقیق این قبیل بزهکاران نهتنها در خمینیشهر بلکه در اکثر نقاط کشور ازجمله تهران نسبت به شناسایی شخصیت آنها و دریافت وجوه مشترک متجاوزان به عنف اقدام کنند و سپس با توجه به اطلاعات بهدست آمده در قالب پیشگیریهای عمومی و اختصاصی و حمایت از بزهدیدگان بالقوه مثل زنان و دختران خانهدار، زنان و دخترانی که کار میکنند و زنان و دخترانی که مجبورند مسافرت بروند و در ترمینالها یا در داخل شهر قربانی تعرض این افراد بیمار شوند، در قالب یک سیاست جنایی تعریف شده نسبت به مبارزه با تمام جرایم سازمان یافته اقدام شود.
دکتر محمدعلی نجفی توانا - جرمشناس
صدیقه فاتحی
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد