فرآیند بخشایش دارای عناصری مانند کنترل احساسات منفی، درک علت واقعه، اطمینان از عدم وقوع مجدد و رها شدن از احساسات منفی است .
بخشایش درمانی، همواره بر چهار عنصر اصلی در فرآیند درمان تأکید میکند. در میان این چهار عنصر، کنترل احساسات منفی، درک علت واقعه و عنصر اطمینان از عدم وقوع مجدد واقعه تقریبا به صورت همزمان صورت میپذیرند.
بنابراین نمیتوان این عناصر را به مثابه مراحل درمان انگاشت و وقوع یکی را منوط به وقوع دیگری دانست. در واقع این عناصر در ارتباط و تأثیرپذیری متقابلی نسبت به یکدیگر قرار دارند. تا فرد قادر به کنترل احساسات منفی خود نباشد، قادر به درک علت واقعه نمیشود و تا علت واقعه را نفهمد، توانایی کنترل احساسات منفی را پیدا نمیکند. به همین دلیل در رفت و برگشتهای متعددی میان احساسات منفی، درک علت واقعه و اطمینان از وقوع مجدد، بخشایش در فرد قربانی شکل میگیرد. شرح کامل هریک از این عناصر به درک بهتر فرآیند بخشایش درمانی کمک میکند.
1ـ کنترل احساسات منفی: به معنای کاهش نسبی این احساسات برای پرداختن به مسائلی دیگر، مانند فهمیدن علت وقوع ماجرا ست. در این موقعیت، فرد باید نخست احساس اندوه، ناامیدی یا خشم خود را بهطور عمیقی حس کند تا بتواند بهطور دقیقی آن را بیان کند. چنانچه بیان احساسات خطاب به فرد خاطی یا آسیب رساننده باشد، فرد قربانی از تأثیرات مثبت بیشتری بهره مند میشود، در غیر این صورت، بیان احساسات به تنهایی در فضایی خلوت هم میتواند مؤثر باشد. ممکن است بعد از بیان دقیق احساس منفی که به دلیل آسیب دیدن، شکل گرفته، فرد کاملا از آن احساس رهایی پیدا نکند، اما اندکی مجال پیدا میکند تا به موضوعات دیگر بپردازد.
2- درک علت واقعه: مغز ما بهطور طبیعی همواره در جستوجوی علت رخ دادن وقایع است. این جستوجو تا فهم دقیق و کامل علت مساله و رسیدن به یک الگو در مغز ادامه پیدا میکند. گاه این الگو میتواند در قالب یک تصادف یا احتمال تعریف شود اما مغز برای آن که بتواند جستوجوی خود را برای کشف علت واقعی مساله پیگیری کند، نیازمند آن است که از بار سنگین احساسات رها شود و بهطور نسبی به حدی از آزادی عمل دست یابد. برای هر کسی موقعیتی پیش آمده است که به علت عصبانیت یا فشار احساسات، قادر به درک واقعیت نبوده و تنها پس از گذشت زمان توانسته به بررسی و شناخت واقعیت بنشیند. در چنین شرایطی، عملکرد زمان، همان کنترل احساسات منفی بوده است
3ـ اطمینان از عدم وقوع مجدد: نکته مهم در فرآیند بخشیدن، اطمینان قربانی مبنی بر آن است که دیگر از فرد خاطی آسیب نمیبیند. بنابراین مهم است که فرد قربانی به سطحی از احساس امنیت در ارتباط با فرد خاطی دست پیدا کند.
چنین اطمینانی میتواند خیلی ساده از طریق تقاضای بخشایش و عذرخواهی صادقانه فرد خاطی حاصل شود و اصولا ضمانتهایی برای حصول اطمینان لازم است که یا از سرمایه اجتماعی فرد خاطی به دست میآید، یا از نظام هنجاری یا قانونی جامعه .
4ـ چهارمین عنصر میتواند و میبایست در انتهای فرآیند قرار گیرد. براساس این عنصر، فرد از تمامی احساسات منفی اختلال آفرین رهایی یافته و درمان میشود. در این مرحله فرد قربانی میتواند به فرد خاطی بگوید که او را بخشیده است، اما این بخشایش به آن معنی نیست که میتواند با فرد خاطی دوباره رابطهای دوستانه برقرار کند.
همچنین احساسات مثبت بهسختی جایگزین احساسات منفی میشوند و نیازمند زمانی طولانی هستند. با این حال، بخشیدن به معنای آن است که در صورت رابطه و تعامل، فرد هرگز خطای گذشته خاطی را به او یادآوری نمیکند. پس بخشیدن به معنای بازگشت به موقعیت تعادل است .
شواهد پژوهشی پر شماری در دست است که نشان میدهد بخشایش دیگران موجب کاهش اضطراب، تقلیل علائم افسردگی، افزایش رضایت زناشویی، افزایش خوشبینی، کاهش نشانههای اختلالات روانتنی (آسم، زخم معده، کولیت، آریتمی قلبی...) و بهبود خواب میشود. علاوه بر آن، بخشایش دیگران موجب کاهش پرفشاری خون، تنظیم دمای بدن و بهبود عملکرد عصب شناختی میشود.
همچنین چند یافته عصب شناختی در دسترس است که نشان میدهد بلافاصله پس از بخشایش دیگران ترشح برخی نوروترانسمیترها (ناقلان عصبی ـ شیمیایی مغز) افزایش مییابد. با افزایش و بهبود عملکرد آن ناقلان شیمیایی، عملکرد غدد درون ریز (هورمونها) نیز بهبود یافت و در نتیجه آن سلامت و شادابی و ایمنی فرد ارتقا مییابد.
دکتر سعید منتظرالمهدی
معاون اجتماعی ناجا
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد