این 13 هزار ایرانی که درکنج شمال غربی ایران، نزدیک کله گربه زندگی میکنند را خیلی از مردمان دنیا میشناسند نه به چهره که با نخودچیهایی که تولید میکنند و آنقدر به ذائقهشان خوش آمده که هر سال به ممقانیها سفارش میدهند.
بازار نخودچی دنیا را این مردم قرق کردهاند و ترکیه را که برایمان رقیب کوچکی است کنار زدهاند؛ ترکها 5 درصد بازار جهان را در اختیار دارند و ما 95 درصدش را، میفروشیم به عراق، افغانستان، پاکستان، مالزی، قطر، امارات، ترکیه و سنگاپور که بار نخودچیهای ایرانی را به کشورهایی دیگر میفرستد.
حسن آخوندی، رئیس هیات مدیره شرکت تعاونی نخودپزان ممقان است، یک تبریزی 55 ساله که نخودچی او را نیز به کار مشغول کرده و کرده یک بسته بندکار. او و همکارانش نخودچیهای طعمدار شده، دوآتشه، طلایی، خام، کمنمک، شور و هر آنچه مشتری سفارش میدهد را در کارتنهای پنج و ده کیلویی جا میدهند، شیرینگ میکنند، درکامیونها بار میزنند و برای خریداران دور و نزدیک میفرستند.این چرخه سودآور و ارزآور سالهاست در ممقان ادامه دارد و سود عاید کشور میکند. قیمت هر کیلو نخودچی ناب و درشت برای صادرات سه دلار است (حدود 10 هزار تومان برای هر کیلو) و برای نوع متوسطش دو دلار و 70 سنت، اما نخودچیهای این شهر محال است کمتر از دو و نیم دلار فروخته شود. نخودچیهای ممقانی در بازار داخلی از 9 هزار تومان قیمت دارد تا 11 هزار، حدود همان قیمتی که مردم جهان بابتش میپردازند؛ یک جور عدالت در خرید که حس خوبی به آدم میدهد.
خداحافظ فقر و گرسنگی
به ممقان که رسیدید و در کوچهها و خیابانهایش که گشت زدید دنبال آدم بیکار نگردید و چشم نچرخانید تا کسی را دور میدان، عاطل و بیکار پیدا کنید. به اینجا که رسیدید دنبال کارگر هم نباشید چون کارگران همه مشغول کارند، همه در کارگاههای نخودپزی یا در کارخانههای صنایع وابسته؛ اینها را مهدی دهقانپور یکی از تولید کنندههای عمده نخودچی میگوید وقتی از او میخواهم تصویر شهرش را توصیف کند.
جوانهای ممقان همه کار دارند، چه آنهایی که در کارگاههای نخودپزی کار میکنند چه آنهایی که تولیدات را بسته بندی میکنند و چه آنهایی که دستگاههای لازم برای نخودپزی را میسازند. کاراین مردم خانوادگی است، همه صبحها بعد از اذان آستین بالا میزنند و تا دم ظهر کار میکنند، بعد ناهار میخورند و کمی استراحت میکنند و دوبار مشغول کار میشوند تا غروب، مرد و زن و دختر و پسر و پیر و جوان هم ندارد؛ در ممقان کار هیچ وقت تعطیل نمیشود. همین است که افتخار ممقان، این شده که گدا ندارد، آدم معتاد و بیکار ندارد، زن و مردی که محتاج باشند و دستشان را رو به این و آن دراز کنند ندارد، حتی آمار طلاقش هم پایین است خوشبختانه.
مهدی میگوید اگر زنی نانآورش را از دست بدهد حداقل این است که بار نخود را به خانهاش میبرد و بوجارش میکند یا سری به کارگاههای نخودپزی میزند و کاری برای خودش دست و پا میکند. البته نه تنها بومیها که جوانهای بیکار از استانهای همجوار نیز به ممقان میآیند و مشغول میشوند یا برعکس، مردم ممقان کاری میکنند که مردم شهرهای دیگر در شهرخودشان کار داشته باشند، یکی برای نخودچیها کارتن و جعبه بسازد و دیگری بذر نخود را بکارد و محصولش را به ممقان بفرستد.نخودچی با این جثه ریزش کارکردی بزرگ در غرب و شمال غرب کشور دارد. نخودچی یک زنجیره از مشاغل را راه انداخته که نان به سفره خیلیها میآورد و جماعتی را از فقر و بیکاری نجات میدهد، ضمن این که چرخهای اقتصاد را نیز میچرخاند و مفهوم اقتصاد مقاومتی را با عمل برای مردم ایران جا می اندازد.
لطفا نخود بکارید
دست نگه دارید! با هر نخودی نمیتوان نخودچی درست کرد. نخودچیهای ترد و خوشمزه فقط از نوع خاصی از نخود به دست میآید که در کشورمان کمتر ازنیاز تولید میشود؛ این مهمترین دغدغه تولیدکنندههای ممقانی است. تولیدکنندهها بناچار کسری ماده اولیه خود را از کانادا، اتیوپی، استرالیا و هند تامین میکنند و برای هر کیلو نخود یک دلار میپردازند در حالی که دلشان میخواهد این وابستگی به خارج قطع شود و این پولها به جیب مردم خودمان برود. برای همین آنها از روستاییانی که نخود میکارند خواستهاند نخود مخصوص بکارند و به آنها اطمینان دادهاند اگر اینچنین کنند مشتری پای تولیدشان ایستاده است.
دغدغه دیگر اما که تولیدکنندهها را درگیر کرده میل به افزایش صادرات است که توانش وجود دارد ولی به دلایلی مقدور نیست. مثلا جنگ درسوریه و عراق که حسین آخوندی میگوید باعث افت صادرات به عراق و توقف فروش به سوریها شده یا استانداردهای بهداشتی سختگیرانه اروپاییها و آمریکاییها که گفتهاند محصولات ایرانی نمیتوانند خودشان را به آن برسانند، اما مهدی دهقانپور خیز برداشته تا از این مانع بگذرد و حتی با کاناداییها پای میز مذاکره نشسته تا کارخانه تولید نخودچی را در این کشور راه بیندازد تا دیگر بهانه کیفیت و رعایت نشدن استانداردهای بهداشتی را نگیرند.اما برای این که آرمانهای این مردم محقق شود دولتها نیز باید کنارشان باشند و به قدر وسع خود موانع را از پیش پای آنها بردارند؛ این مردم نمیتوانند به تنهایی با دنیا و پیچیدگیهایش طرف شوند.
این کار ِسخت
نخودچی را که زیر دندان میگذاریم و آن عطر دل انگیزش توی دهان پخش میشود بخصوص اگر کمی شوری داشته باشد یا خام باشد و با شیرینی کشمش بلعیده شود، احتمالش ضعیف است که لابه لای این حظ به فرآیند تولید نخودچی فکر کنیم و البته سختیهایش. برای این که نخود به نخودچی تبدیل شود آدمهای زیادی تلاش میکنند و وقت میگذارند؛ از روستاییهایی گرفته که نخود میکارند، محصول برداشت شده را بوجار میکنند و خار وخاشاکش را میگیرند تا کسانی که نخودها را سایزبندی میکنند و میفرستند برای پخت.
برای تبدیل نخود به نخودچی، استادکارها ابتدا 20 دقیقه به آنها حرارت میدهند، بعد اجازه میدهند نخودهای حرارت دیده تا 12 روز استراحت کنند. بعد از این دوباره نوبت به آتشدهی میرسد و این بار نخودها تا هشت دقیقه حرارت میبینند و باز هم چند روزاستراحت میکنند. این چرخه معمولا 15 روزه ختم میشود به مرحله پوست کنی، آن هم بعد از یک روز که نخودها در آب خیس خوردند. پوست نخودها که کنده شود آنها تقریبا آمادهاند و داخل گونیهای کنفی میروند و روانه انبارها میشوند تا به خواست مشتریها از انبار بیرون بیایند و طعمدار شوند.
مریم خباز
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد