مجموعه طنز لیسانسهها به تهیهکنندگی رضا جودی و به کارگردانی سروش صحت این روزها تصویربرداری خود را سپری میکند تا بار دیگر با حضور سازندهای نامآشنا در عرصه تولیدات طنز تلویزیونی لحظاتی گرم و پر از خنده را برای مخاطبان خود مهیا سازد.
مجموعه 60 قسمتی لیسانسهها قرار است از اول دی امسال روی آنتن شبکه سوم سیما برود. این مجموعه داستان زندگی سه جوان دانشجوست که به دنبال شغل و کسب درآمد هستند. در این مجموعه بازیگرانی چون امیرحسین رستمی، هوتن شکیبا، امیر کاظمی، سیاوش چراغیپور، بهنام تشکر، بیژن بنفشهخواه، عزتالله مهرآوران، افشین سنگ چاپ، متین ستوده، رویا میرعلمی، مریم سرمدی، نیلوفر شهیدی، عرفان برزین و جمعی دیگر از بازیگران ایفای نقش میکنند.
خانهای کوچک در حوالی سیدخندان یکی از لوکیشنهایی است که قرار است سکانسی از این مجموعه در آن تصویربرداری شود. در این سکانس حبیب (هوتن شکیبا) به خواستگاری دختر مورد علاقهاش رفته است. سروش صحت به همراه گروه کارگردانی در سالن خانه پشت مانیتور نشستهاند. داخل اتاق هوتن شکیبا، نیلوفر شهیدی و عرفان برزین که نقش برادر کوچک حبیب را بازی میکند برای حضور در جلوی دوربین آماده میشوند. فضای داخل اتاق کوچک است و خسرو دادگر مرام (مدیرتصویربرداری) و صدابردار تنها کسانی هستند که میتوانند در اتاق حضور داشته باشند. اولین برداشت گرفته میشود و با تصمیم کارگردان تغییری در لحن دیالوگی که قرار است گفته شود ایجاد میشود. عرفان برزین بازیگر کودک این مجموعه بوده و قرار است در این صحنه که پسر و دختر صحبتهای اولیه را در مراسم خواستگاری انجام میدهند حضور داشته باشد و با دیالوگهای خود لحظاتی پر از خنده را برای مخاطب به وجود بیاورد.
نقد اجتماعی را دوست ندارم
لیسانسهها به قلم سروش صحت و ایمان صفایی به نگارش درآمده است. سروش صحت از آن دسته کارگردانهایی است که در خلق شخصیتها توجه بسیار زیادی به این نکته دارد که کاراکتر خلق شده به وضوح در دنیای حقیقی و در میان آدمهایی که در زندگی روزمره خود میبینیم وجود داشته باشد. خودش میگوید: سعی میکنم زندگی آدمهایی را که در قصه میبینیم به زندگی واقعی نزدیک باشد. این دقیقا همان نکتهای است که سروش صحت در نوع دیالوگهایش نیز لحاظ میکند. به گفته صحت، لیسانسهها قرار است بخشی از مشکلات و معضلات جوانان را در قالب داستانی مفرح به تصویر بکشد. وی تاکید میکند: به هیچ عنوان قصد این را نداریم که در این مجموعه نقد اجتماعی را به میان بکشیم. تنها سعی کردیم با بیانی طنز بخشی از مسائلی را که در میان جوانان وجود دارد روایت کنیم. وقتی از او سوال میکنم آیا انتخاب لوکیشن کوچک برای استقرار گروه و تصویربرداری مشکلی به وجود نمیآورد در پاسخ میگوید: فکر میکنم اگر لوکیشنی که قرار است بازیگر در آن فضا قرار بگیرد به واقعیت نزدیک باشد احساس بهتری را برای نزدیکی به نقش در بازیگر ایجاد میکند.سعی ما بر این بود که با هر ترفند و مساله پیش پا افتادهای مخاطب را نخندانیم.
داستان لیسانسهها قصه زندگی سه جوان است. حبیب (هوتن شکیبا) بشدت به ازدواج و تشکیل خانواده علاقهمند است ولی در ارتباط برقرار کردن با اطرافیان خود و بویژه جنس مخالف با مشکلاتی مواجه است. مسعود (امیرحسین رستمی) در آستانه ازدواج است، ولی مشکلاتی برایش به وجود میآید که او را از آغاز زندگی دور میکند. مازیار (امیر کاظمی) فرزند خانوادهای پر از تنش و گرفتاری است و فکر مهاجرت از ایران را در سر دارد.
با حبیب زندگی میکنم
هوتن شکیبا پس از سالها حضور در عرصه تئاتر و صداپیشگی شخصیتهای پرطرفداری (مثل دیبی) در مجموعه کلاه قرمزی برای نخستین بار در جلوی دوربین سروش صحت ایفای نقش میکند. خودش میگوید سالها پیش در تئاتر آوازخوان طاس با صحت همبازی بوده است. شکیبا کاراکتر حبیب را به لحاظ طراحی نقش بسیار ویژه و پرفراز و نشیب میداند. او میگوید: با کمک کارگردان حبیب را همه جوره از لحاظ ظاهری، رفتاری، خلقوخو و خیلی چیزهای دیگر طراحی کردیم. در کل کاراکتری به وجود آمد که همه جوره حبیب را تعریف میکرد. شکیبا در تعریف خود از این شخصیت میگوید: حبیب جوان سادهای است از یک خانواده متمول تازه به دوران رسیده که بهتازگی از یک شهرستان دورافتاده به تهران آمده و هنوز رفتارهای ساده یک جوان شهرستانی را دارد. حبیب شخصیت کودکانهای دارد که در عین حال بامزگی خاصی را چاشنی رفتارهای خود میکند. خود این سادگی که در طراحی این نقش لحاظ شده طنز خاصی را به دنبال دارد. فضایی که حبیب در آن بزرگ شده بسیار متفاوت با فضای کنونی زندگی اوست. همین تضادهاست که به فضای کمدی قصه یاری میرساند.
حالا گروه آماده میشود تا سکانسهای بعدی این مجموعه را در لوکیشنی حوالی بلوار مرزداران به تصویر بکشند. در این میان بهنام تشکر هم برای تست گریم و لباس وارد لوکیشن میشود. او قرار است در لیسانسهها نقش یک مامور پلیس را بازی کند. خودش میگوید بکرات در قصه میبینیم با دستهگلهایی که این سه جوان به آب میدهند پلیس وارد قصه میشود. با چهره جدی که از بهنام تشکر به یاد داریم باید دید چگونه قرار است این بازیگر مانند بازیهای پیشین خود لحظاتی کمدی را به تصویر بکشاند.
آپارتمانی سه طبقه در محله مرزداران یکی از لوکیشنهای ثابت این مجموعه است. طبقه پایین این مجموعه محل زندگی آقای امیری با بازی سیاوش چراغیپور است. طبقه دوم خانهای است که پدر حبیب برایش مهیا کرده که در آن زندگی کند و این دقیقا همان جایی است که این خانه پاتوق سه جوان قصه میشود و اتفاقاتی در آن رقم میخورد. در باقی قسمتهای این آپارتمان هم گروه لباس و اتاق گریم تعبیه شده است. در این سکانس قرار است حبیب در جلوی آیینه صحبتهایی را که قرار است با دختر مورد علاقهاش داشته باشد با خود تکرار و تمرین و در ذهن خود پیشبینی کند که دختر مورد علاقهاش قرار است چه جوابی به او بدهد. غافل از این که پدر و مادر حبیب به همراه پسر کوچکترشان سر زده از شهرستان میرسند و در ادامه داستان با غافلگیری حبیب اتفاقات جالبی رقم میخورد.
مخاطب را با تفکر میخندانیم
عزتالله مهرآوران در قصه لیسانسهها نقش عباس پدرحبیب را بازی میکند. او در تفاوت این نقش با دیگر نقشهایی که عهدهدار آنها بوده میگوید: به نظرم نقشها خیلی فرقی با هم نمیکنند. مهم نگاه بازیگر به نقش و ایجاد تفاوتهاست. عباس شبیه خیلی از آدمهای اجتماع است. یک شهرستانی بسیار متمول که به نوعی میخواهد خودش را از آنچه هست بالاتر نشان دهد. وی شخصیت حبیب را یکی از جذابترین کاراکترهای این مجموعه میداند، زیرا معتقد است وقتی رفتارهای حبیب را میبینیم متوجه نوع تربیت او و تیپ خانوادگی که در آن بزرگ شده است میشویم. شخصیت عباس از آن نوع آدمهایی است که خیلی دلش میخواسته پسرش را شبیه خودش تربیت کند و حاصل این تربیت به جایی رسیده که از حبیب یک شخصیت کاملا دست و پاچلفتی ساخته؛ برخلاف حبیب که کودک درون بسیار فعالی دارد. حمید پسر کوچک خانواده از آن دسته آدمهایی است که خیلی دلش میخواهد شبیه آدمهای بزرگتر از خودش رفتار کند.
همه شخصیتهای قصه به هم گره خوردهاند
در این بین رضا جودی، تهیهکننده کار هم وارد صحنه میشود تا به مانند همیشه نظارت همیشگی و دورادور خود را روی روند تولید کار داشته باشد. وی زمام اختیار امور تولید را به وحید مرادی که مدیریت تولید مجموعه را بر عهده دارد سپرده است. وحید مرادی که از سالها پیش فعالیت خود را در گروه تولید و با دستیاری تولید آغاز کرده است، میگوید: از اوایل شهریور امسال روند پیشتولید کار شروع شد و پس از گذشت یک ماه تصویربرداری مجموعه را آغاز کردیم. به گفته وی، از حدود دو سال پیش قرار بوده تولید این مجموعه آغاز شود و بنا بر دلایلی به این زمان موکول شده است. او میگوید: تا به امروز حدود 30 درصد از کار جلوی دوربین رفته و در ادامه قرار است بخشهایی از این مجموعه در خارج از ایران و صحنههایی از آن هم در کویر تصویربرداری شود. وی یکی از عمده نکاتی را که در این کار وجود دارد مدیریت خوب و وسواسهای درست و به جای کارگردان میداند. او میگوید: صحت از آن دسته کارگردانهایی است که در انتخاب لوکیشن دقت زیادی میکند و در عین حال با دکوپاژهایی که سر صحنه انجام میدهد همه چیز را برای مخاطب خود باورپذیر میسازد. معمولا روال بر این است که بنا به نظر کارگردان، مدیر صحنه و مدیر تدارکات لوکیشن را انتخاب میکنند و پس از تائید کارگردان قراردادها برای انتخاب لوکیشن منعقد میگردد. وی این مجموعه را مجموعه پربازیگری میداند و عنوان میکند قصه به نوعی طراحی شده که براساس موضوعاتی که در داستان وجود دارد گرههایی در قصه ایجاد میشود که در کل جذابیت ویژهای را برای مخاطب به دنبال دارد. لیسانسهها قصهای است از آدمهای جامعه که همه به نوعی به هم گره خوردهاند.
نور و تصویر در خدمت بازی بازیگر
خسرو دادگر مرام، مدیریت تصویربرداری مجموعه لیسانسهها را به عهده دارد. او که برای نخستین بار دوربین دیجیتال سینما را در ایران راهاندازی کرده سالهاست در سمت مدیریت تصویر فعالیت میکند. وقتی از او میپرسم تصویربرداری یک مجموعه طنز تا چه اندازه با تصویربرداری یک مجموعه درام تفاوت دارد، میگوید: معمولا یک کار طنز به لحاظ نوع و سبک فیلمبرداری و مدل نورپردازی تفاوتهایی دارد. عموما در یک کار کمدی، طنز با حرکت بدن و بیان بازیگر انجام میشود و خیلی نیاز به حرکتهای خاص دوربین نیست؛ چرا که در این میان عکسالعملهایی که از بازیگر میبینیم سریعتر اتفاق میافتد. همین باعث میشود اکثر کارهای طنز دو دوربینه گرفته شود. وجود دو دوربین خیلی جاها حسن و در عین حال عیب زیادی به دنبال دارد. در شرایطی که با یک دوربین کار شود خیلی جاها تصویربردار وسواس زیادتری به خرج میدهد که قاب تصویر بهتر و خاصتری ببندد. در تصویربرداری با دو دوربین حدود 30تا40 درصد از نوری که به فضا داده شده از بین میرود و این یکی از عیبهای کار است.
تکراری بودن مجموعههای طنز
یکی از نقشهای خاص و قابل توجه این مجموعه را سیاوش چراغیپور برعهده دارد. وی در این مجموعه نقش آقای امیری را بازی میکند. خودش میگوید: چند سالی بود که فعالیتی در تلویزیون نداشتم و بیشتر در زمینه تئاتر کار میکردم. طی این سالها در مجموعههای طنز زیادی بازی کردم ولی در کنارآن نقشهای جدی و حتی منفی هم کار کردم که آنها را بسیار دوست داشتم. وی در توصیف کاراکتر امیری میگوید: یکی از مستاجران این آپارتمان هستم. امیری معلمی است آرام، مبادی اخلاق با معیارهای یک آدم کاملا فرهنگی. سالهاست که با همسرش زندگی میکند و برای داشتن آرامش بیشتر این آپارتمان را اجاره کرده است. غافل از این که ورود سه جوان قصه به این خانه مشکلاتی را برای او و خانوادهاش به وجود میآورد.
گروه کمکم آماده میشوند که سکانسهای بیرون از خانه را تصویربرداری کنند. هوا رو به سردی میرود و شبکه سه سیما در انتظار آن است که به زودی با لحظاتی پر از شادی و خنده گرمابخش شبهای زمستانی مخاطبان خود باشد.
شبنم مدنی
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد