به گزارش جام جم آنلاین، جهان پیرامون ما مملو از ارتباط تنگاتنگ رسانه، اقتصاد و فرآیندهای سرمایه گذاری است و این را می توان به سادگی مشاهده کرد. انسان و جهان پیرامون خودش، به تنهایی گویای این رابطه است که رسانه، امروز به عنصری برای افزایش و کاهش سرمایه گذاری در دنیای اقتصاد، بدل شده است.
رسانه در آنجایی که موجی از شایعات و رویدادهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و به طور خلاصه، جنگ در یک نقطه جغرافیایی از جهان آغاز می شود، نقشی دو سویه را بازی می کند؛ انعکاس رویدادها و فرار سرمایه گذارها و بالعکس، وقتی که رسانه نقشی در ویترین و نمایی از زیبایی یک رویداد را دارد، آنجا، به یاری سرمایه گذار شتافته است و با خود فرآیندی را از جذب منابع سرمایه به همراه می آورد. همواره در این میان در جستجوی پاسخ این سؤال بوده ام که آیا نقش رسانه در تاثیر گذاری بر سرمایه و منابع آن پر رنگ تر بوده است یا این سرمایه است که به واسطه توان پول و چرخش مالی خود، رسانه را در اختیار قرار گرفته است؟
در نمایی از فیلم «خداحافظ لنین»، ساخته «ولفگانگ بکر»، کارگردان و فیلم نامه نویس آلمانی، در سال 2003، به وضوح، تاثیر متقابل رسانه، سرمایه گذاری، تجارت، سیاست و فرهنگ را مشاهده کردم. کارگردان، در هنگام سقوط دیوار برلین و درهم شکستن مجسمه لنین، بادبادکی را در هوا و فضای آزاد، به شکلی آرام و در حرکت، به نمایش می گذارد که در آن برند کوکا کولا؛ این غول عظیم تجارت و اقتصاد و سرمایه گذاری به تصویر نشان داده می شود.برای من که همواره سینما و فیلم، جزیی از علاقه ام به رسانه و تمامی محتویاتش محسوب می شود، تماشای این صحنه، بسیار پرمعنا و در عین حال روشن بود.خروج از فضای سیاسی که آلمان شرقی در سال 1990 در فروپاشی دیوار برلین، تجربه می کند، بدون شک، ورود به دنیای سرمایه داری و کاپیتالیسم بود؛ این، برداشتم از آن صحنه فیلم بود.فیلم خداحافظ لنین، 13 سال پس از فروپاشی دیوار برلین و سقوط حکومت کمونیستی در آلمان شرقی در حالی ساخته شد که دیگر نشانی از آن نظام اقتصادی که مارکس، بنیان گذارش بود در شرق آلمان به چشم دیده نمی شد و در عوضش، نظامی که بر کل ساختار سرمایه جهان حاکم ست، افسار را به دست گرفت.
بازخوانی این روایت سیاسی تاریخی و اقتصادی را همیشه در ذهن خود بازسازی می کردم و تا قبل از پرداختن آکادمیک به رشته اقتصاد، نمی توانستم آن را بیان کنم به دلیل آنکه هراس آن را داشتم که روایتی ناقص و ناپخته از زبانم جاری می شد.اکنون جرأت بازگویی این سند تاریخی، پیوند رسانه و اقتصاد را پیدا کردم اما این بخش بسیار کوچکی از واقعیت پیرامونی ماست.گستردگی شبکه های تلویزیونی و ماهواره ای و تخصصی شدن آن در ژانر های مختلف، بخشی دیگر از روایتی ست که همواره به صورت دغدغه ذهنی در من بود.امروزه رسانه فراتر از سیاست گذاری اقتصادی شاید پیش رفته است و برای اقتصاد و نظام سرمایه داری، چارچوب و قاعده طراحی کرده است.
سیاست های ویرانگر سرمایه گذاری در بعضی نظام های فروپاشیده سیاسی و اقتصادی جهانی، رسانه را به عنوان بهترین پایگاه برای انتقال پیامد ها و استراتژی های کلان خود به کار گرفته است. جهان امروز با ابزار قدرتمند رسانه، در تمام ابعادش، جذب منابع سرمایه را به عنوان دستاوردی بزرگ به دست آورده است.
سینما، تلویزیون، تئاتر، موسیقی، تبلیغات محیطی و بیلبوردهای سطح شهر، خبرگزاری ها و شبکه های اجتماعی در فضاهای مجازی و روزنامه های و کتاب و کلیه نشریات، همگی بخشی از رسانه ای هستند که در راستای جذب سرمایه گذار و رونق بخشی به جامعه مدرن امروزی در تلاش است.آن سو تر، فرایند سرمایه گذاری به استفاده از عنصری مهم در جذب منابع سرمایه و آن رسانه، توانسته است، محدودیت های منابع اقتصادی را جبران نماید.
قطر برای جام جهانی 2022، از سال 2012، تبلیغات رسانه ای خود را آغاز نمود. این تبلیغات به قدری تاثیر گذار بود که جامعه جهانی و مردم آن توانستند با ماهیت منحصر به فرد برگزاری این دوره از بازی های جام جهانی در کشوری که شاید حداقل ها را برای میزبانی این رویداد مهم ورزشی در سطح بین الملل داشته باشد، ارتباط برقرار کنند.این ارتباط سرمایه گذاران را نیز به میدان مذاکره و سرمایه گذاری در این رویداد به قطر کشاند.
تبلیغات و رسانه بسیار جلوتر از آن رویداد ورزشی در حرکت بود. حتی هنگامی که زمزمه حذف قطر از میزبانی در فدراسیون بین المللی فوتبال (فیفا) به گوش رسید رسانه مشغول به پرداختن به استراتژی سرمایه گذاری خود بود. در حالی که تنها 6 سال به آن رویداد مانده است، قطر و رسانه اش در حوزه فوتبال سرمایه گذاری ریشه ای و عمیقی را انجام داده است. از مدرسه فوتبال تا خرید و اختصاص یک ماهواره نام آشنا در حوزه ورزش و فوتبال، BE IN، همگی نشان از حضور قدرتمند رسانه در اقتصاد و سرمایه گذاری دارد.
رسانه در کشورهای پیشرفته جهان اول و نقش آن در جذب سرمایه گذاری به وضوح دیده می شود. در کشورهای در حال توسعه نیز این نقش در حال رشد و پروریدن است و تنها کشورهایی که هنوز به این قدرت اقتصادی پی نبرده است، هنوز نتوانسته اند جایی در اقتصاد و در رسانه داشته باشند. در کارزار انتخاباتی اخیر آمریکا رسانه در بعدی وسیع تر به دنبال خلق رویداد و جهش به جایگاهی فراتر از اقتصاد و سرمایه گذاری در پول و سرمایه مادی بود. رسانه با پوشش لحظ به لحظه آن رویداد و استفاده از توان همیشگی خود یعنی سرمایه گذاری، به دنبال نقش دهی و اعتبار بخشی به حزبی به جای حزب دیگر بود و در نهایت، موفق شد.
به طور مثال در ابتدای یک تبلیغ تلویزیونی، زنی با چهره ای کاملا معمولی و کمی پایین تر، به روی صندلی نشانده می شود و عکاس از آن تصویری ثبت می کند.پس از آن با کمک نرم افزار طراحی، چهره آن زن، اصلاح و به عبارتی، زیباتر می شود.در پایان آن تبلیغ تلویزیونی بیلبوردی در بزرگراهی به چشم می خورد که تصویری از آن زن و در کنار آن نام محصول آرایشی است.ساده است که بیننده با تماشای این تبلیغ رغبتش برای خرید محصولات آن برند مشهوربه رغم نمایش ضد تبلیغ ارائه شده بیشتر می شود. اینجاست که رسانه به مدد این بنگاه سرمایه گذاری شتافته است.رسانه در اینجا توانسته است با ساخت روایتی رئالیسم و مستند گونه در ساختار ذهن مخاطب نفوذ کند و میزان تحریک پذیری آن را برای پرداختن به آن برند تجاری ایجاد نماید و به درستی و ظرافت نیز موفق می شود.در انتخابات 2016 آمریکا نیز این رویداد رخ می دهد.
شخصی به رغم آنکه رسانه در بازگویی حقیقی و مستند گونه از تاریخ زندگی و رویدادهای لحظه به لحظه و مهیج و گاه خارج از عرف آن دقیق بوده است، برنده انتخابات می شود.در ذهن یک تحلیل گر و یک شهروند عادی به خاطر نمی آید که کسی با این سابقه غیر درخشان و پر از تنش های صریح و خالی از رویکرد سیاسی پیروز انتخابات می شود. اما ذهن آشنا به رسانه و فرآیند های آن و نقش آن در اقتصاد، سیاست و فرهنگ، در می یابد، که این بار، رسانه، توانسته است بسیار جلوتر از رویداد حرکت کند و جریان را هدایت نماید.
اقتصاد و سرمایه و پول و به طور کل منابع اقتصادی، اعم از فیزیکی و غیر فیزیکی، نمی تواند در جهان امروز، بدون رسانه، گام های موفقیت آمیزی را بردارد. شاید به این دلیل است که رسانه، یک سرمایه است و نه ابزاری برای یک سرمایه.
مجید نورالفلق زاده - کارشناس ارشد توسعه اقتصادی و برنامه ریزی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: