یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
این کنش البته نهتنها مثمرثمر نخواهد بود که به چوب لای چرخ گذاشتن میماند و قضا را ببین، گهگاه آب در آسیاب دشمن میریزد و خنده بر لبان معاندان مینشاند.
2ـ رسانه ملی این روزها علاوه بر مضیقهها و عسرتهای مالی و بودجهای، دو جبهه و عرصه را برای کارزار در پیش دیدگان خود میبیند؛ معاندان قسم خورده و شناخته شده خارجی و منتقدان بیانصاف و خردهگیر داخلی.
تکلیف طیف اول که مشخص است و اظهر من الشمس و جای بحث و جدل ندارد؛ روی صحبت اما با گروه دوم است که گاهی چشم را روی واقعیتها میبندند و فقط کاستیها را میبینند و گلدرشت میکنند. تولید برنامه برای بیست و اندی شبکه تصویری که بیش و کم همه هم 24 ساعته پخش دارند، کار سهل و آسانی نیست. تمام شبکههای ماهوارهای که در برابر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران قدعلم کردهاند و رجزخوانی میکنند، شش تا هشت ساعت برنامه تازه و بکر دارند و بقیه روز همان برنامهها را در دفعات متعدد تکرار میکنند. تنها شبکههای داخلی هستند که بعضا به شکل 24 ساعته، آثار نو و غیرتکراری را روی آنتن خود میفرستند. در چنین شرایطی، طبیعی است که همه چیز بر وفق مراد همه نباشد و کمبودها و کاستیهایی هم مشاهده شود. نقاط قوت را ندیدن و ضعفها را بزرگ کردن در این شرایط قطعا بیانصافی است و به دور از مروت و جوانمردی. فلان جمله مجری یک برنامه پرمخاطب را دستمایه تخریب قراردادن و در بوق و کرنا کردن یا بینظمی نهچندان چشمگیر در یک ویژهبرنامه شب یلدایی را گلدرشت کردن و بر طبل وامصیبتا کوبیدن، چه نام و عنوانی میتواند داشته باشد؟ نقد سازنده، منصفانه، بخردانه یا دلسوزانه؟!
این انتقادها گهگاه رنگ و لعاب عناد به خود میگیرد و از انصاف و داد، فرسنگها دور میشود. بازتاب و انعکاس چنین رویکردی چه میتواند باشد، جز تخریب و زیر سوال بردن زحمات شبانهروزی گروهی که خالصانه درصدد پر کردن و غنابخشیدن به اوقات فراغت مخاطبان خود هستند؟
3ـ پیدایش و بروز انتقادها از برنامههای رسانه ملی البته گویای یک واقعیت غیرقابل انکار است؛ اینکه آثار تلویزیونی، مخاطبان فراگیر دارد و بینندگان پرشمار، که اگر غیر از این میبود، کاستیها دیده نمیشد و نمود پیدا نمیکرد. به تعبیر دیگر، یک برنامه تلویزیونی تا خوب دیده نشود، کمبودها و نقصانهایش به چشم نمیآید و رسانهای نمیشود. انتقاد هم حق هر منتقد و مخاطبی است، به شرط آنکه از سبیل انصاف و سازندگی به بیراهه تخریب و تخطئه منحرف نشود و به کینه و دشمنی پهلو نزند. شوربختانه، طیفی از منتقدان به انتظار نشستهاند تا ایرادی را بهانه قرار دهند و از باب تخریب و تحقیر و توهین وارد شوند. تجربه نشان داده همین منتقدان که اتفاقا ندیدن تلویزیون را به عنوان یک پز روشنفکری مایه مباهات میدانند، بشدت برنامهها را رصد میکنند تا مگر عیب و نقصانی ببینند و ساز مخالف کوک کنند. باز شواهد و قرائن اثبات میکند که همین منتقدان اگر حتی برای لحظاتی هرچند کوتاه، فرصت حضور در تلویزیون را به دست بیاورند، درنگ را جایز نمیدانند و این فرصت را مغتنم میشمارند، چراکه نیک میدانند همین چند دقیقه کوتاه چهبسا معروفیت، شهرت و فرصتهای کاری و حرفهای زیادی را نصیبشان میکند.
رسانه ملی همانگونه که از نامش پیداست، وجهه و کارکرد ملی دارد و به همه مردم ایران متعلق است، پس شایسته و انصاف نیست تخطئه و تخریب و زیر سوال بردن دستاندرکاران چنین رسانهای به بهانه و در لباس نقد و نظر.
محسن محمدی
دبیر گروه رادیو و تلویزیون
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد