کینه مرگبار

مدتی فراری بود، اما بالاخره پلیس مخفیگاهش را شناسایی کرد و به دام افتاد. تحت تعقیب بود، برای آن که جنایتی را مرتکب شده بود. پسر جوان پشیمان است، از این‌که چرا نبخشیده که با گذشت، هم می‌توانست زندگی خودش را نجات دهد و هم زندگی مقتول را.
کد خبر: ۱۰۰۰۱۹۵
کینه مرگبار

به گزارش جام جم، متهم جوان بعد از این‌که بازداشت شد، بلافاصله به قتل اعتراف و صحنه جنایت را بازسازی کرد. مرد جوان در گفت‌وگو با تپش از جنایت گفت.

اختلافت با مقتول بر سر چه بود؟

مدت‌ها قبل از جنایت، من و دوستم، یک روز حال خوبی نداشتیم و جلوی ماشینی را گرفتیم که مقتول سوار آن بود. مقتول هم کینه ما را به دل گرفت و شب با اسلحه سراغ ما آمد و مرا مجروح کرد و همین موضوع باعث شد کینه او را به دل بگیرم و در فکر انتقام باشم.

روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟

روز حادثه سوار خودرو شدیم تا نقشه انتقامگیری‌مان را اجرا کنیم. دایی‌ام راننده بود و من کنار او نشسته بودم. از قبل آمار بیژن را گرفته بودم و می‌دانستم آن روز برای سرزدن به زمینش می‌رود. چند لحظه منتظر ماندیم که ناگهان بیژن را سوار بر تراکتورش دیدیم. بیژن بی‌خبر از آنچه در سر داشتم به سمت زمینش در حرکت بود. به محض این‌که به ما نزدیک شد با اسلحه‌ای که همراه داشتم به شکمش شلیک و از محل فرار کردم.

تو به خاطر تیراندازی و مجروحیت دست به قتل زدی؟

اصلا نمی‌خواستم کسی را بکشم. قصدم جنایت نبود، فقط می‌خواستم از مقتول زهرچشم بگیرم، اما اسلحه‌ای که دستم بود کار دستم داد و باعث شد دست به قتل بزنم.

بعد از قتل چه کردی؟

وقتی فهمیدم بیژن فوت کرده و من قاتل شده‌ام، ترسیدم و فرار کردم. مدتی از این شهر به آن شهر می‌رفتم و زندگی مخفیانه‌ای داشتم تا این‌که دستگیر شدم.

پشیمانی؟

خیلی، اما راهی برای بازگشت نیست. عصبانیت آن روز من باعث شد یک نفر به قتل برسد. درحالی که می‌شد خیلی راحت با موضوع کنار آمد و مقتول را بخشید. اگر او را می‌بخشیدم نه خودم قاتل بودم و نه کسی کشته شده بود و از طرفی پیش وجدان خودم سر بلند بودم که توانسته‌ام گذشت کنم و ببخشم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها