به گزارش جام جم آنلاین در جلسه کمیته فرهنگ، هنر و رسانه کمیسیون فرهنگی با مسعود فراستی این منتقد علیه چند فیلم نقدهای فراوانی داشت. یکی از این فیلم ها گشت ارشاد 2 بود که او از واژه «مستهجن» برای آن فیلم استفاده کرد، این ماجرا آنقدر بود که نمایندگان کمیسیون فرهنگی تصمیم گرفتند این فیلم را به همراه دو فیلم دیگر یعنی «کاناپه» کیانوش عیاری و «ماه گرفتگی» اطیابی برای اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس به نمایش بگذارند.
حالا حمید فرخ نژاد بازیگر فیلم گشت ارشاد 2 با انتشار یادداشت کوتاهی در صفحه شخصی اش در اینستاگرام واکنش تندی به مسعود فراستی نشان داده است.
این بازیگر دراین باره نوشت: «داری چیکار میکنی با خودت مرد؟ کجا داری میری؟ خدا شاهده دلم گرفت، نوشتن جون کلامو ادا نمیکنه، اینی که میگم به ولله تحقیر توش نیست ولی دلم بحالت سوخت، با خودم گفتم اگه قراره پیر شیم و غم نون به آدم فروشی بکشونتمون، بارالها خودت ترتیبمونو بده تا هنوز واسه خاطر نون مجبور نشدیم چارپایهکش اعدامی شیم، خودت آقایی کن و خلاصمون کن.
تلخ بودی و بیادب، لیچار بار همه میکردی با راه و بی راه، صواب و ناصواب، حق و ناحق ولی هر چی بود تو خودمون بود، دمتم گرم حالا یه سکه بالا یا پایین تو خودمون بودیم، ولی مرد حسابی چقلی همکاراتو اینور اونور بردن دیگه خدایی آخرشه، خدایا بحق بزرگیت هیچ تنابندهایی رو این جوری آزمایش نکن،
دلم برات سوخت آقا مسعود، همه گناه گردن تو نیست ما هم کم گذاشتیم، مطمئنم خیلی گیری و گرنه اینجوریش رو دیگه نمیومدی، ما کم گذاشتیم، خدایشش خیلی وضع مالیمون توپ نیس ولی هزار بار شکر اینقد ته جیبمون هست که اگه دوست و آشنامون گیره، جهت رفع احتیاجش کمک کنیم، یا نه هزار بار کردیم بازم میکنیم، دست جلو هموطنامون دراز میکنیم و یه شماره کارت می نویسیم از خلق الله کمک میگیریم، خدا وکیلی هنوز اینقد آدم با مرام و معرفت هست که نزارن یه مرد به نامردی بیفته، سراغ دارم.
دنیای بدیه اقا مسعود ولی ادم بازم پیدا میشه با مرام و معرفت بازم پیدا میشه، میدونم اینقد گیر بودی که خودتو توجیه کردی، فدای سرت، ولی ایندفه اگه بازم گیر کردی خواستی بفروشی، به خودمون بفروش، لااقلش اینه که بین خودمون میمونه مثه دفعات قبل، مثه خیلی وقتا، خدا هیچ مردی رو خوار نکنه صلوات بفرس.»
البته یادداشت حمید فرخ نژاد در همان ساعات اولیه با استقبال دیگر سینماگران هم قرار گرفت. بسیاری از اهالی سینما هم در حمایت از یادداشت فرخ نژاد در صفحات خود بخش هایی از حرف های فرخ نژاد را بازنشر دادند. محراب قاسم خانی، فرشید نوابی، محسن تنابنده و ... برخی از این سیمناگران بودند که با انتشار پست هایی از فرخ نژاد حمایت کردند.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد
محمد نصرتی در گفتوگو با جامجم مطرح کرد؛
وقتیكه به تولیدات داخلی برچسب مستهجن میخوره كه نمیدونم رو چه حسابی این حرف زده شده فیلمسازا با چه انگیزه ای كار كنن تا بتونن مخاطب رو به جای دیدن فیلمای ابكی ماهواره ای به سمت تولید داخلی بكشونن
فراستی جان نكن این كارا رو....
این دفعه گفته بریم با مجلسیا دورهم ببینیم حالش بیشتره نقد هم میكنیم بعدش
1- مجلس در رأس همه امور هست و كمیته ای در كمیسیون فرهنگی مجلس وجود دارد كه كارهای هنری و سینمایی را رصد میكند و در این رابطه تكلیف دارد و كار درستی هم هست.
2- این كمیته نظر هر كسی را كه صلاح بداند أخذ و مورد توجه قرار میدهد. و حرف زدن در چنین كمیته هایی برای اهل نظر و مدعیان نه تنها منعی ندارد بلكه به مصلحت كشور و مردم وگاهی ضروری است .
3- ما كه از مشكلات نان و شام آقای فراستی اطلاع نداشتیم و شاید اگر فراستی چنین مشكلی داشته راضی نبوده كسی بفهمد . آقای فرخ نژاد عزیز خبط و خطا كرده اند كه این راز مگوی ایشان را افشا كرده اند.
4- مگر هر كسی مشكل نان دارد ، هر چه میگوید غلط و نادرست و برای كسب نان و شام است ؟!!! پس از این به بعد بگوئیم حرف كسانی كه مشكل معیشتی دارند ارزش ندارد؟؟؟!!
5- در نوشته آقای فرخ نژاد اگر دقیق شویم در آن حبّ و بغض زیادی وجود دارد و نشر چنین نوشته ای كه از قضا تحقیر آمیز هم هست نادرست است.
6- كمیسیون فرهنگی مجلس شورای این كشور محرمترین جا برای بررسی مسائل و محصولات فرهنگی و از خودی ترین هاست . اصرار آقای فرخ نژاد بر جدا كردن آنها از خودشان بی معنی نیست.
من هم هنر آقای فرخ نژاد را دوست دارم و هم نقد فراستی را و دوست ندارم هیچیك از آنها را در لفافه حبّ و بغض ببینم. خدا قوّت
فردی كه با او عكس سلفی گرفتهاید، اكنون بیش از 6 ماه است كه در زندان به سر میبرد.
آنطور كه «قائم مقام صندوق ذخیره فرهنگیان» میگوید، این فرد با «یك برگ چك»، بین «1000 تا 1300 میلیارد تومان» از «بانك سرمایه» و به نام «صندوق ذخیره فرهنگیان» وام گرفته است.
اكنون با توجه به انتشار نامه شما با «ادبیاتی فاخر!» خطاب به رقبایتان در باند«بغلی» و تاكید براینكه ترجیح میدهید «خدا ترتیبتون رو بده» قبل از آنكه «برای غم نان» دست به كاری بزنید كه مایل به انجامش نیستید، لطفا به سوالات زیر نیز پاسخ دهید كه «صداقت» و «مشتی گیری» شما برای علاقهمندانتان بیش از پیش روشن شود:
1- ارتباط شما با تهیه كننده سریال شهرزاد كه متهم به اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان این مملكت است، چیست؟
2- آیا هرگز برای او نیز با این «زبان ادیبانه» از این نامههای «قشنگ قشنگ» نوشتید و پرسیدید كه با این سن كم، این حجم از ثروت را از كجا آورده است؟
3- آیا بعد از مشخص شدن ارتباط او با پرونده اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان و ناتوانی «دوستان»تان در پاسخگویی به سوالات كمپین پیروز «نه به شهرزاد»، اقدامی در جهت احقاق حقوق همان «مردم»ی كه «دست جلویشان دراز كردهاید» انجام دادید؟
4- اخبار ناموثق حاكی از آن است كه ساخت سریال بدنام «شهرزاد 2» كه از وحشت كمپین «نه به شهرزاد» متوقف شد، با چراغ سبزهایی از سوی برخی مراكز قدرت دوباره به راه افتاده است.
آیا حاضرید از این نامههای «مشتی» و «باحال» و «لوتی مآبانه» و ...، برای احقاق حقوق معلمان هم بنویسید و به «سفره لیسانی» كه پاسخی برای سوالات مردم نداشتند نهیب بزنید:
«داری چیكار میكنی با خودت مرد[/زن]؟ كجا داری میری؟ خدا شاهده دلم گرفت، نوشتن جون كلامو ادا نمیكنه، اینی كه میگم به ولله تحقیر توش نیست ولی دلم بحالت سوخت، با خودم گفتم اگه قراره پیر شیم و غم نون به آدم فروشی بكشونتمون، بارالها خودت ترتیبمونو بده».
5- مقامات رسمی گفتهاند كه این «وام»ها را آقایان و «دوستان» به نام «كارتن خواب»ها و «گورخواب»هایی گرفتهاند كه آن یكی دوستتان «اصغر فرهادی» ظاهرا خیلی نگران حال و احوالشان بود. نظر صائب و فاخر و وزین جنابعالی چیست؟ «خدا شاهده دلم گرفت» یا چه؟
آیا هرگز برای او نیز با این «زبان ادیبانه» از این نامههای «قشنگ قشنگ» نوشتید و پرسیدید كه با این سن كم، این حجم از ثروت را از كجا آورده است؟
عقده گشایی فرخ نژاد به این بهانه بوده است كه فراستی به دعوت كمیسیون فرهنگی مجلس، همان حرفهایی را كه همیشه طی این سالها می زده است، برای نماینده هایی كه حال نداشتند خودشان بروند بخوانند یا بروند هفت را نگاه كنند، دوباره تكرار كرده است. همان دعوتی كه از هر كدام از سلبریتی هایِ پولدارِ یك شبه ره صد ساله رفته عرصه بازی، اگر بشود با جان و دل قبول می كنند و حتی حاضرند سینه خیز مسیر منزل تا دم دفتر مسؤول ذی ربط را طی كنند. سلبریتی های ایرانی، سلبریتی های قابل ترحمی هستند. موجوداتی هستند كه یكباره بر بام شهرت و ثروت ایستاده اند اما برخلاف غرب، فاقد مدیران برنامه پخته ای هستند كه برای آنها شخصیت بخرند. به همین خاطر است كه به ندرت می توانید ببینید از ناخن خشك آنها قطره ای صدقه برای جامعه فقیر و محروم بچكد، عمده ثروت آنها صرف زد و بندهای مالی و تفرجگاههای آن سوی مرزها می شود.
سلبریتی های ایرانی، فكر می كنند فعالیت سیاسی هم مانند خریدن رژ لب «لورئال» فرانسوی یا كت «بوتگا ونتا»یِ ایتالیایی، بر اساس مد انجام می شود. هنگام انتخابهای سیاسی كه می شود نگاه می كنند ببینند شمال شهری ها كدام طرف ایستاده اند یا از بی بی سی چه خبری می رسد تا مبادا از مدهای سیاسی هم عقب بمانند.
سلبریتی های ایرانی آنقدر لوس هستند كه گمان می كنند هر معلم و نویسنده ای كه در ایران درباره سینما نظر می دهد، مانند خود آنها فقط در پی نام و نان است. شعور سلبریتی تا اینجا نمی رسد كه بفهمد چیزهای دیگری هم غیر از لم دادن روی مبل وجود دارد. چیزهایی مانند فرهنگ، سیاست، اخلاق، اجتماع، اندیشه... . این چیزها خریدنی نیستند. اگر می فهمیدند چیزهایی وجود دارد در این دنیا كه ارزشی بیش از خرید و فروش دارد، هر كسی را كه عریانی این شبه-سینمای بی قد و قواره و بی ارتباط با جامعه را داد می زد، متهم به همان چیزی هایی نمی كردند كه خودشان با آن مأنوس هستند.