جام‌جم، منطق نامزدی هنرمندان در انتخابات شوراهای شهر را بررسی می‌کند

فرهنگ وهنر و چالشی به نام شورای شهر

کمتر از دو ماه پیش بود که یک عضو ورزشکار شورای شهر تهران، در پاسخ به انتقادات برخی هنرمندان به عملکردش گفت آنها حتی نمی‌توانند یک شاخ بز را بشکنند!
کد خبر: ۱۰۲۱۰۷۶
فرهنگ وهنر و چالشی به نام شورای شهر
کمتر کسی تصور می‌کرد حضور هنرمندان در انتخابات پیش روی شوراهای شهر و روستا، چشمگیر شود؛ از گوشه و کنار کشور خبر می‌رسد که در شهرستان‌ها چند هنرمند برای شرکت در انتخابات شورای شهرشان نامزد شده‌اند و البته همان‌طور که می‌دانید این حضور برای انتخابات ریاست‌جمهوری چشمگیرتر هم بوده است! با این‌که تا کنون هیچ هنرمندی ادعا نکرده که در پاسخ به جمله طعنه‌آمیز آن عضو ورزشکار شورای شهر تهران، وارد عرصه شده است اما به نظر می‌رسد دست‌کم هنرمندان پیش خود فکر کرده‌اند چه کم از ورزشکاران دارند که نتوانند وارد گود رقابت‌های انتخاباتی شوند.

ورود هنرمندان به نهاد مشورتی و اجرایی شورای شهر، پدیده نوظهوری نیست. تهران، اصفهان و چند شهر دیگر در ادوار گذشته شاهد حضور هنرمندان به عنوان عضو شورای شهرشان بوده‌اند، اما همین باعث می‌شود امروز و پیش از برگزاری انتخابات آینده، متر و معیار و مصادیقی برای بررسی عملکرد هنرمندان در عرصه اجرایی شهرها در دست داشته باشیم. هنرمندانی که در این دوره می‌خواهند به کرسی‌های شورای شهر برسند، ناظر بر تجارب اخیر همکاران‌شان بوده‌اند؟ کاندیداتوری آنان با چه پیش‌فرض‌هایی منطقی به نظر می‌رسد؟ پاسخ این پرسش‌ها را نه از خود هنرمندان بلکه از کسانی گرفته‌ایم که در حوزه‌های فرهنگی، سابقه مدیریت در مناصب شهری دارند.

تغییر کارکردهای اجتماعی هنر

هنرمندان را از سویی اغلب با روحیه دوری از فعالیت‌های اجتماعی گسترده و از سوی دیگر بیشتر درگیر با امور حسی و عاطفی در نظر می‌آوریم. بدیهی است که هم تغییر و تحولات اجتماعی و هم دگرگونی در تعریف نقش اجتماعی هنر، گزاره فوق را متزلزل و چه بسا در درجه اعتبار ساقط کرده باشد. از همین روست که مدت‌هاست هنرمندان نیز پا به عرصه‌های بزرگ اجتماعی و سیاسی گذاشته و می‌خواهند در تصمیم‌سازی و حتی در تصمیم‌گیری‌ها نقشی داشته باشند. حضور آنان اما موافقان و مخالفانی هم دارد. برخی معتقدند آن‌ دسته از هنرمندان که سابقه مدیریت فرهنگی و در کل کار اجرایی ندارند، هر چه قدر هم مقبولیت عمومی داشته باشند، نباید کرسی‌های یکی از مهم‌ترین نهادهای شهری را اشغال کنند. برخی نیز که خود البته دستی در کار داشته‌اند معتقدند مگر دیگران چه کار کرده‌اند که ورزشکاران و هنرمدان نتوانند؟!

مسعود ساکت‌اف، فعال هنری و مدیر یک موسسه سینمایی است؛ او معتقد است هنرمندانی که تاکنون به کرسی‌های شوراهای شهرها رسیده‌اند، سابقه مدیریتی و اجرایی نداشته‌ و از این رو نمی‌توان عملکرد آنها را متر و معیاری برای موافقت یا مخالفت با ورود هنرمندان به شوراها قرار داد. او می‌گوید: «وقتی هنرمندی بدون سابقه مدیریتی و اجرایی وارد شورای شهر می‌شود، دست‌کم می‌تواند با اعلام مواضع مداوم در نظارت بر بودجه‌های فرهنگی و بخش‌های فعال فرهنگی در شهر، نقش حداقلی داشته باشد. البته به نظر می‌رسد سیستم معیوب اداری و بروکراتیک نهادهایی مانند شهرداری و شورای شهر به گونه‌ای است که به‌راحتی افراد کم‌تجربه را دچار روزمرگی وگرفتاری در پیچیدگی‌های بی‌ثمر خود خواهد کرد؛ افراد در این صورت تصور می‌کنند در حال انجام امور زیربنایی هستند ولی این‌گونه نیست و تنها در جلسات بدون ثمر شرکت می‌کنند و روزمرگی دامنشان را می‌گیرد!»

او اما تجربه مدیریتی و اجرایی و سیاسی را عاملی می‌داند که می‌تواند به افراد کمک کند که در این تله گرفتار نشوند و همزمان به طرح‌های کوتاه‌مدت میان‌مدت و بلندمدت فکر کنند و همان‌طور که در امور زیربنایی مشارکت دارند، افکار عمومی را همراه کنند و همان‌طور که با پیگیری ایده‌های زودبازده ارتباط خود را با اهالی فرهنگ و هنر حفظ می‌کنند به لابی‌گری و رایزنی با جناح‌های مختلف در شورا بپردازند و پروژه‌هایی را که امکان منافع مشترک را تسهیل می‌کنند، پیگیری و اجرا کنند.

فرهنگ و قواعد سیاسی‌بازی

این تحلیل که ورود هنرمندان و ورزشکاران مشهور که سابقه مدیریتی و اجرایی ندارند، نتیجه سوءاستفاده ایشان از شهرت از طرفی و ناآگاهی مردم در انتخاب از طرف دیگر است، بارها مطرح شده است. اما اگر این تحلیل را صادق بدانیم، باید بپرسیم چرا این اتفاق می‌افتد؟

ساکت‌اف معتقد است این ضعف به دلیل توسعه‌نیافتگی و در عین حال ضعف احزاب است: «در این صورت است که یک نفر به واسطه شهرت و بدون تجربه و صرفا چون نام‌آشناست به کسب رای می‌پردازد و البته متاسفانه احزاب و جناح‌های سیاسی هم به دنبال این اشتباه حرکت می‌کنند وگاه افراد را صرفا به دلیل همین شهرت و بدون پشتوانه مدیریتی و اجرایی در لیست‌ها قرار می‌دهند که البته نتایج آن امروزه گریبانگیر همه شده است». در عین حال برخی معتقدند برای حضور در شوراهای شهر نه‌تنها سوابق مدیریتی و شهری لازم است، بلکه باید شم سیاسی نیز داشت. به طور مثال ساکت‌اف بر این باور است که «تجربه سیاسی حداقلی برای حضور در شوراهای شهرهای بزرگ لازم است چون افراد باید بتوانند هم در جایگاه اکثریت و هم در جایگاه اقلیت نسبت به یارگیری و نزدیک‌کردن منافع گروه‌ها و... در شورا و حتی نیروهای بیرون شورا اقدام کنند». او می‌گوید اگر هنرمندان عضو شوراهای شهر مجهز به چنین شناختی نباشند، حتی اگر با نیت خدمت وارد این عرصه شوند بعید است موفق شوند: «مخصوصا وقتی بدون تجربه و شناخت با زوایای اقتصادی و پنهان و روابط پیچیده این حوزه مواجه می‌شوند یا مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند یا به انحراف کشیده می‌شوند یا در بهترین حالت سرخورده می‌شوند چون قواعد این بازی را نمی‌دانند.»

شهر، همان فرهنگ است

«معتقدم تخصص فرهنگی و هنری برای شورای شهر لازم و واجب است». ساکت‌اف با این جمله حجت را بر حقانیت ورود هنرمندان به عرصه‌های اجرایی در شهرها تمام می‌کند. او در توضیح حرفش می‌افزاید: «هنرمندان با شرایط پیش‌گفته می‌توانند در شوراهای شهرها بسیار مفید وموثر باشند چون بسیاری از فعالیت‌های شهرداری‌ها مستقیم و غیرمستقیم با حوزه فرهنگ و هنر ارتباط دارد و برای تصمیم‌گیری در این حوزه‌ها وجود افراد متخصص بسیار لازم است اما این تخصص هیچ ارتباطی با شهرت افراد ندارد بلکه نیاز به کارآزمودگی وشناخت پیچیدگی‌های اجرایی و مدیریتی دارد. به عنوان مثال فردی که مثلا هنرمند نیست ولی سابقه وزارت و معاونت در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد به‌خوبی می‌تواند با پروژه‌های ساده‌ای مثل تهران‌گردی یا پیشنهادهایی مانند پیاده‌روی هنر به ایجاد گفتمان مفید فرهنگی در شورا کمک کند».

اما یک عضور اهل فرهنگ در شورای شهر دقیقا چه کارهایی می‌تواند بکند که بودنش بهتر از نبودنش است؟ این مدرس سینما می‌گوید: «اگر به مجموع وظایف شورای شهر مراجعه کنید بخش کوچکی به فرهنگ و هنر اختصاص دارد اما وقتی میزان بودجه فرهنگی شهرداری‌ها و شوراهای شهر را با نهادهای دولتی متولی فرهنگ مقایسه می‌کنید متوجه می‌شوید که حضور افرادی با شناخت و سابقه مدیریتی درحوزه فرهنگ چقدر برای شهر ضروری است. چون بودجه‌هایی که می‌تواند تاثیرات اساسی در حوزه فرهنگ ایجاد کند عملا در اختیار شهرداری‌ها است نه وزارت فرهنگ و ارشاد » اما مهم‌ترین نکته‌ای که ساکت‌اف در لزوم حضور اهالی فرهنگ در شوراها به آن اشاره می‌کند، به تاثیر آنها در اجرای برخی پروژه‌های شهری است: «در این میان، مساله توجه به پیوست‌های فرهنگی پروژه‌های مختلف شهری هم مطرح است که بدون حضور افراد متخصص در حوزه فرهنگ عملا مغفول واقع می‌شود. اگر ما شهرهایی می‌خواهیم که با نگاه فرهنگی اداره شوند باید در مدیریت شهری و شوراهای شهر، حضور متخصصان باتجربه فرهنگی و هنری را جدی بگیریم».

گفتمان‌های مفید فرهنگی در شوراها

سیدکریم محمدی معتقد است اگر قرار است مدیران متخصص شهری وارد شوراها شوند و در این میان کسانی هم باشند که علاوه بر سوابق اجرایی، بویی هم از هنر و ادبیات و فرهنگ برده باشند، طبعا اولویت با دسته دوم است.

محمدی که سال‌ها سابقه مدیریت فرهنگی را در کارنامه دارد، در توضیح این باور خود می‌گوید: «با وجود همه مشکلات ریز و درشتی که شهرها با آنها دست به گریبانند، به زعم من، همچنان مهم‌ترین معضلات شهری ، خاستگاه‌های فرهنگی دارند. از این رو، شهرها، بیش از مباحث عمرانی، این روزها به تسلط فرهنگ‌های مفید شهری و شهروندی نیاز دارند. بنابراین، شوراها، با وجود کسانی که هم جامعه‌شناسی شهری بدانند و هم از ساز و کارهای استقرار گفتمان‌های مفید فرهنگی آگاه باشند، قدرتمندتر خواهند شد». او که مدیر چند کتابخانه عمومی و فرهنگسرا بوده و در یکی از شهرها، سابقه حضور در شورا را البته نه به عنوان عضو داشته است، حضور هنرمندان را در صورتی که آگاه از چندوچون‌های اجرایی باشند، مفید ارزیابی می‌کند.

صابر محمدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها