اولین سفر خاورمیانهای رئیسجمهوری آمریکا، شب چهارشنبه با پرواز از سرزمینهای اشغالی به مقصد رم، پایتخت ایتالیا به پایان رسید. سفری که وجه غالب آن «ایرانهراسی، برای اهداف بزرگ سیاسی و اقتصادی» است.
دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا پیش از ظهر روز شنبه 30 اردیبهشت ماه با ورود به ریاض پایتخت عربستان سعودی نخستین سفر خارجی خود را آغاز کرد، و بعد از ظهر روز دوشنبه، اول خرداد با پرواز از فرودگاه «ملک خالد» ریاض راهی فرودگاه «بن گورین» تلاویو در سرزمین های اشغالی شد. نخستین پرواز مستقیم بین عربستان و اسراییل که به زعم بسیاری میتواند سرآغاز تماس مستقیم رژیمهای سعودی و صهیونیستی باشد.
ترامپ در سرزمینهای اشغالی با رئیسجمهور و رئیس کابینه صهیونیستی دیدار و گفتگو کرد، به دیوار ندبه در مسجدالاقصی رفت - که مقدسترین مکان برای قوم یهود است – و با محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی مذاکره کرد.
جانمایه اصلی سخنان رئیسجمهوری آمریکا در این دیدارها احیای مذاکرات سازش در عین تعهد به امنیت و موجودیدت رژیم صهیونیستی و همچنین پیگیری سناریوی ایرانهراسی بود.
ترامپ در دیدار با برخی مقامات صهیونیستی در قدس اشغالی تأکید کرد: «پیوند آمریکا با اسرائیل پیوندی ابدی است؛ و آمریکا همیشه در کنار اسرائیل خواهد بود.»
روزنامه الحیات به نقل از منابع دیپلماتیک غربی نوشت: رئیسجمهوری امریکا به زودی طرحی را برای از سرگیری مذاکرات مستقیم فلسطینی – اسرائیلی ارائه میکند. این طرح شامل یک دوره ۱۲ تا ۱۶ ماهه و بدون توافق درباره شهرکسازی است.
هنوز جزئیات این طرح اعلام نشده است، اما ترامپ گفته که با شیوه قدیمی مذاکرات موافق نیست، و طرحی نو برای مذاکره دارد؛ طرحی که اسراییل و فلسطین را به صلح میرساند.
برخی رسانههای صهیونیستی هم گزارش دادند که دونالد ترامپ در این سفر، نامه ملک سلمان را تسلیم نتانیاهو کرده است. نامهای که در آن آمادگی عربستان برای عادیسازی کامل روابط با اسرائیل، در صورت آمادگی تلاویو برای حل و فصل نهایی قضیه فلسطین اعلام شده است. سلمان در این پیام تاکید کرد که: «زمان صلح فرارسیده است».
کاخ سفید هم در بیانیهای درباره نتایج دیدار سران آمریکا و رژیم صهیونیستی نوشت: طرفین بر لزوم بهبود روابط تلآویو با کشورهای عربی و در عین حال تلاش برای مقابله با فعالیتهای منطقهای ایران تأکید کردهاند.
در مجموع به نظر میرسد که سفر رئیسجمهوری آمریکا به سرزمینهای اشغالی دستور کار ویژهای جز برقراری بالانس به نفع رژیم صهیونیستی نداشته است. در واقع ترامپ پس از سفر پر سر و صدایی که به عربستان داشته است، به تلاویو رفت، تا اولویت رژیم صهیونیستی در نگاه خاورمیانهای آمریکا را بار دیگر اعلام کند.
اما وجه مهمتر سفر و مواضع اتخاذ شده در سفر ترامپ به اسرائیل، تکرار تهدیدها و هشدارهای علیه ایران است که با مواضع خصمانه مقامات رژیم صهیونیستی، سرسختانهتر بیان شده است.
روزنامه آمریکایی واشنگتن پست در گزارشی نوشت: ترامپ در تور خاورمیانهای خود از اسرائیل و همسایگان عرب این رژیم خواست تا بر سر یک دشمن مشترک (یعنی ایران) متحد شوند. رئیس جمهوری آمریکا ایران را بزرگترین تهدید نامیده و گفته است: نگرانی کشورهای عربی درباره تهران میتواند به حمایت جدید منطقهای از توافق صلح خاورمیانه منجر شود.
به این ترتیب نقطه ثقل نخستین سفر خاورمیانهای ترامپ ایرانهراسی است که با اهداف بزرگتر سیاسی و اقتصادی در دستور کار قرار گرفته است.
در حوزه اقتصادی، همراهی ترامپ با شعارها و تلاشهای ضدایرانی عربستان سعودی، یکی از بزرگترین منافع اقتصادی تاریخ آمریکا را نصیب این کشور کرد.
مطابق آخرین خبرها حجم نهایی قراردادهای اقتصادی، تجاری و سرمایهگذاری آمریکا و عربستان در این سفر از مرز 460 میلیارد دلار فراتر رفت. 460 میلیارد دلاری که میتواند بخش قابل توجهی از تحول مورد نظر ترامپ در اقتصاد آمریکا را محقق کند، و از نگاه ترامپ ارزش همآوازی ضد ایرانی با سران سعودی را داشت.
ترامپ با سران سعودی درباره ایجاد دو سازمان جدید امنیتی و نظامی هم به توافق رسید که هدفگذاری آنها مشخصا، مقابله با ایران و نفوذ منطقهای ایران است.
«مرکز جهانی مبارزه با حامیان تروریسم» و «ناتوی عربی» دو سازمان امنیتی و نظامی جدیدی هستند که بناست به نام مبارزه با تروریسم و جلوگیری از حمایت و ترویج آن، اتحاد عربی – منطقه ای تحت حمایت آمریکا علیه ایران را تقویت کند.
این اتحاد - که ضلع سوم آن رژیم صهیونیستی است - به نوعی طراحی شده است، که دیگر رقبای منطقهای ایران نظیر ترکیه هم میتوانند منافع نسبی مشترکی در همراهی با آن برای خود بیابند.
به عبارت دیگر در طرح جدید خاورمیانهای آمریکا، جمهوری اسلامی ایران به عنوان اصلیترین تهدید و تهدید مشترک همه کشورها معرفی شده است.
در نتیجه همه بازیگران منطقهای برای مقابله با این تهدید به عبور از اختلافات داخلی خود حتی اختلاف عربی – اسرائیلی فراخوانده شدهاند، تا بر پایه وحدت ضدایرانی، خاورمیانه جدید مورد نظر آمریکا را شکل دهند.
در این معادله عربستان سعودی به عنوان کشوری که منافع خود را در همسویی با سیاستهای آمریکا در منطقه تعریف کرده است، می کوشد با با نزدیک شدن به اسرائیل، ضمن تمرکز در دشمنی و رقابت منطقهای با ایران، از ظرفیت اسرائیل و آمریکا برای تقویت موقعیت منطقهای خود بهره بگیرد.
در سوی دیگر ماجرا، رژیم صهیونیستی هم در پرتو سیاست ایرانهراسی، به فرصتی طلایی برای عادیسازی روابط با عربستان و دیگر کشورهای عربی دست خواهد یافت.
و در نهایت، ایالات متحده آمریکا در بازسازی چهره جدید خاورمیانه و در انزوا قراردادن جبهه مقاومت به اهداف راهبردی خود نزدیک و نزدیک تر میشود.
با اینهمه بازی جدید آمریکایی – صهیونیستی – سعودی در خاورمیانه چنانکه طراحان آن می پندارند، ساده و اجرایی نیست، و در ایده و عمل بهامات و چالشهای مهمی مواجه است.
اینکه جبهه جدید آمریکایی – صهیونیستی – سعودی با مجموعهای از تعارضات داخلی خود چگونه کنار خواهد آمد؟ جبهه مقاومت با محوریت ایران چه ظرفیتهایی برای تغییر معادلات بازی دارد؟ و نقش دیگر بازیگران مهم بینالمللی در این معادله چیست؟ از جمله ابهاماتی است که میتواند رویای خاورمیانه جدید آمریکایی را بر خلاف خیالپردازیهای ترامپ و مقامات سعودی تعبیر کند.
یوسف اسماعیلی/ مفسر جام جم آنلاین
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد