باید شب باشد، تاریک باشد، تنها باشید! باید تنها باشید، خیابان باشد و شما و درد خماری...باید با درد خماری ، تک و تنها خیابانها و کوچه ها را پشت سرهم راه رفته باشید تا بفهمید پدرام، رسول ، علی ،مهدی،وحید و داوود چطور شبهای کارتنخوابی را در کوچه و خیابان به صبح رساندهاند؛ که روزهای بی جاومکانی را چطور گذراندهاند و حالا اینجا روی مستطیل سبزرنگ زمین فوتبال، دنبال چه چیزی هستند.