متهمانی که خیلی زود و در همان تحقیقات اولیه به دام افتاده و بناچار راز جنایت را برملا میکنند.
پروندهای که میخوانید گزارشی از چند قتل خانوادگی است که پدران قربانی آن بودند.
پاسخ منفی انگیزه قتل پدر
مرد میانسال قربانی جنایت خانوادگی شد تنها به این دلیل که به خواستگار دخترش پاسخ منفی داده بود. این جنایت 28 خرداد 90 و با کشف جسد مردی میانسال در یکی از خیابانهای شرق تهران برملا شد.
تحقیقات محلی حکایت از آن داشت که زن و دختری جسد را در آنجا رها کردهاند. با شناسایی مادر و دختر، تحقیقات از آنها صورت گرفت و دختر 15 ساله به قتل پدر به خاطر پاسخ منفی او به خواستگارش با همدستی مادر اعتراف کرد. به دنبال اعتراف دختر نوجوان و مادرش به قتل پرونده آنها برای رسیدگی به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد.
به درخواست اولیای دم مادر و دختر به قصاص محکوم شدند، اما دیوانعالی کشور با تائید حکم قصاص مادر، حکم دختر نوجوان را برای بررسی سلامت روانی رد کرد. پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه دوم دادگاه فرستاده شد. دادگاه بعدی در حالی برگزار شد که پزشکی قانونی اعلام کرده بود: «زهرا در زمان وقوع حادثه، ماهیت قتل را درک نکرده است.»
به این ترتیب دختر 15 ساله با وجود درخواست مجدد قصاص از طرف برادرانش، به حبس محکوم شد، اما این حکم نیز پایانی بر پرونده نبود و دیوانعالی کشور به روند رسیدگی نقص گرفت و به این ترتیب زهرا بار دیگر پای میز محاکمه رفت. در ادامه بررسیها مشخص شد دختر نوجوان در زمان وقوع قتل به رشد کامل عقلی نرسیده بود و به همین دلیل دختر را به پرداخت دیه و سه سال حبس ازجنبه عمومی جرم محکوم کردند.
جنایت به خاطر پیامکهای مشکوک
قتل مرد میانسال و رهایی جسد او در ورامین یکی دیگر از پروندههایی بود که پدر خانواده قربانی دسیسه گروهی اعضای خانواده شد. رسیدگی به این جنایت با اعلام کشف جسدی در 31 شهریور 92 در ورامین آغاز شد. در جریان تحقیقات مشخص شد قربانی جنایت راننده شرکت واحد و ساکن اسلامشهر بوده است.
در نخستین گام کارآگاهان سراغ خانواده مقتول رفتند و درحالی که همسر مقتول مدعی بود از این حادثه بیخبر است، حالت پریشان او راز جنایت را فاش کرد.
زن میانسال که دست خود را رو شده میدید به قتل همسرش با همدستی پسر و دخترش اعتراف کرد و گفت: مدتی بود متوجه رفتارهای مشکوک همسرم شده بودم و زمانی که پیامکهای عاشقانه را در گوشی همسرم دیدم ماجرا را به دختر و پسرم گفتم و نقشه قتل او را طراحی کردیم. بعد از جنایت نیز جسدش را در بیابانهای اطراف ورامین رها کردیم. متهمان پس از تکمیل پرونده پای میز محاکمه رفته و به دفاع از خود پرداختند.
زندگی با جسد تکهتکه شده
آخرین روزهای شهریور 93 مردی با مراجعه به پلیس راز قتل برادرش را فاش کرد و مدعی شد زنبرادر و دخترهایش، عاملان این جنایت بوده و قصد دارند جسد را سر به نیست کنند. بهدنبال این خبر ماموران راهی خانه مرد میانسال شده و با جسد تکهتکه شدهاش داخل سرویس بهداشتی مواجه شدند. همسر و دختران این مرد در همان تحقیقات اولیه به جنایت اعتراف کردند.
یکی از متهمان در رابطه با این جنایت گفت: پدرم مرد بداخلاقی بود و مدام ما را اذیت میکرد. بعد از جنایت هم مدتی با جسد زندگی کردیم و چون نمیتوانستیم آن را از خانه بیرون ببریم جسد را مثله کردیم. در نهایت با تلاش قضات دادگاه و واحد صلح و سازش اولیای دم از قصاص گذشته و دو دختر جوان و مادرشان از قصاص رهایی یافتند.
راز قتل جسدی در صندوق عقب
اینبار عامل جنایت سر بزنگاه و هنگامی که قصد داشت جسد پدرش را با خودروی زانتیای او به محل دیگری منتقل کند، دستگیر شد.
تعمیرکاران یک نمایندگی خودرو 19 مرداد 93 به خودروی زانتیایی مشکوک شدند که راننده آن پسری 14 ساله بود. در بازرسی از خودرو جسد مردی میانسال کشف شد.
با اعلام ماجرا به پلیس، پسر نوجوان در تحقیقات به قتل پدر با همدستی نامادریاش اعتراف کرد.
او در تحقیقات از انگیزه جنایت گفت: پدرم بداخلاق بود و دائم مرا به خاطر معاشرت با دوستانم دعوا میکرد. نامادریام هم با تحریک به اینکه با مرگ پدرم اموال او به من میرسد و همچنین به خاطر رابطه پنهانی که داشتیم مرا ترغیب کرد که پدرم را به قتل برسانم.
قضات دادگاه کیفری استان تهران پسر نوجوان را به اتهام قتل عمد پدرش به قصاص و شلاق به خاطر رابطه نامشروع محکوم کرده و نامادری او رابه اتهام معاونت در قتل همسرش به 15 سال حبس و شلاق به خاطر رابطه نامشروع محکوم کردند.
ضمیمه تپش جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد