سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از فارس، هادی حجازیفر در صفحه خود نوشت: خوی، فروردیناش هم برف داشت؛ چه برسد به اسفند. آن روز سرزده آمدند. عموکاظم یک عکس قاب شده از مهدی باکری را روی پیشبخاری خانه گذاشت و به مادر گفت: از الآن تا زمانی که این خانه برپاست، این عکس جایش همینجاست.
گفتند و رفتند مغازه آهنگری پدربزرگ و تا شب، بیوقفه بریدند و جوشکاری کردند. نماندند که گریههای ریز مادربزرگ را پای سماور نفتیاش ببینند. آن چشمهای قشنگ را و آن پوست سفید و گریههایی که بند نمیآمد.
شب که ماها از سروکولشان بالا میرفتیم، جواب سئوال بزرگترهای درشهرمانده و سرخی ناآرام چشمهای عموها این بود: موقع جوشکاری عینک نزدیم.
فردایش که برگشتند، عکس باکری همانجا ماند. آنها برگشتند لشکر، ولی باکری ماند همانجا روی تاقچه. دو سال بعد، عکس عموها هم که رفت آن بالا، آقامهدی آنجا ماند؛ رنگ و رورفتهتر. پدربزرگ و مادربزرگ هم که مُردند، هنوز آقامهدی آنجا بود؛ محوتر و گمتر. خانه را سالهاست که فروختهاند. دیگر کسی از آقامهدی خبر ندارد که ندارد.
مهدی باکری، فرمانده لشکر 31 عاشورا، 25 اسفند 63 در جزیره مجنون به شهادت رسید.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد