در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
44 کشوری که در جنگ علیه آلمان نازی متحد شده بودند در این کنفرانس شرکت کردند تا به ظاهر درباره راههای توسعه و بازسازی پس از جنگ که یک سال بعد خاتمه یافت، گفتوگو کنند. اما صحنهگردانان این جلسه یعنی آمریکا و انگلیس بحثها را به سمتی هدایت کردند که در نهایت به پذیرش تجارت آزاد در جهان منجر شد. طبیعتا گسترش تجارت آزاد بین کشورها فقط با تعریف یک سیستم تبادل ارزی قابل اعتماد امکان پذیر بود. از آنجا که آمریکا نسبت به سایر کشورها آسیب کمتری از جنگ دیده و قدرتمندترین اقتصاد جهان در آن زمان شده بود و همچنین از آنجا که دست برتر نظامی را در جهان داشت، توانست سلطه دلار را به کشورها بقبولاند. آمریکا که در آن زمان بیشترین ذخایر طلای جهان را در اختیار داشت، تعهد داد هر زمان کشوری بخواهد دلارهایش را عودت دهد در برابر هر 35 دلار یک اونس طلا پرداخت خواهد کرد. اما در دهه 1960 با پدید آمدن رقبای اقتصادی جدید برای آمریکا که شامل ژاپن و کشورهای اروپایی بودند و همچنین با فرو رفتن آمریکا در جنگ ویتنام اطمینان خاطر کشورها به دلار آمریکا متزلزل شد به طوری که حتی انگلیس به عنوان دوست نزدیک آمریکا خواستار تبدیل 3 میلیارد دلار از ذخیره ارزی خود به طلا شد.
دولت آمریکا سال 1971 در واکنش به فشارها رابطه ثابت دلار با طلا را به حالت تعلیق درآورد و به اصطلاح دلار را شناور کرد.
جان کانالی، وزیر خزانهداری آمریکا در نوامبر همین سال در جمع نمایندگان برخی کشورهای توسعه یافته گفت: «دلار واحد پول ماست اما مشکل شماست.»
در واقع مشکل دلار از همین جا شروع شد، چرا که از این پس دولت آمریکا بدون توجه به پشتوانه ذخایر طلای خود هر چقدر که میخواست، میتوانست دلار چاپ کند. آمریکا براحتی تعهد خود را برای تحویل طلا در برابر دریافت دلار کنار گذاشت و از این پس هر زمان که وضع اقتصادی نابسامانی پیدا میکرد با چاپ دلارهای کاغذی فشارهای اقتصادی خود را به اقتصادهای دیگر جهان منتقل میکرد.
به عبارت دیگر باید گفت فدرال رزرو آمریکا،گرچه مرجع اصلی چاپ پول اصلی اقتصاد جهان یعنی دلار است اما سیاستهای پولی خود را بر اساس منافع آمریکا و نه اقتصاد جهان تدوین و اجرا میکند. این نهاد مالی که رئیس آن توسط دولت آمریکا منصوب میشود با تعیین نرخ بهره و تصمیم گیری در مورد چاپ دلار میتواند معادلات اقتصادی جهان را در راستای منافع کشور مطبوع خود تغییر دهد.به تعبیر رابرتز معاون پیشین خزانهداری آمریکا تنها دلیل قدرت آمریکا، تسلط دلار بر معاملات جهانی است.
او که در گفتوگو با جام جم سخن میگفت، افزود: همراهی احمقانه کشورها با سازوکار امپریالیستی دلار آمریکا به واشنگتن قدرت اثرگذاری بر روابط بینالمللی را میدهد.
با وجود این کشورهای جهان کموبیش به نظام دلاری پایبند باقی ماندهاند. گرچه طی 50 سال گذشته ارزش دلار در برابر طلا 65 درصد کاهش یافته است اما همچنان 63 درصد ذخایر ارزی جهان در قالب دلار آمریکا نگهداری میشود و همه نرخ گذاریها و محاسبات بر پایه دلار انجام میگیرد.
شاید بتوان یک دلیل برای این موضوع برشمرد و آن این است که بخش مهمی از ثروت ملی کشورهای جهان را دلار تشکیل میدهد و هراقدامی برای کمرنگ کردن جایگاه دلار در اقتصاد جهانی به کاهش ارزش آن و در نتیجه آب رفتن سرمایه ملی کشورها منجر خواهد شد. نبودن جایگزین مناسب برای دلار و همچنین ترس کشورها از واکنش سخت دولت آمریکا نیز از علتهای دیگر است که سلطه دلار بر اقتصاد جهانی را همچنان حفظ کرده است.
آغاز پایان دلار
با این حال طی سالهای اخیر با زوال قدرت نظامی آمریکا و تکثر ساختارهای قدرت در اقتصاد و سیاست بینالملل و همچنین در واکنش به اقدام دولت آمریکا در سوءاستفاده از موقعیت اقتصادی خود برای اعمال فشار به سایر کشورها با حربه تحریم، شاهد تلاشهایی برای احتراز از دلار در معاملات تجاری بودهایم. تاکنون نزدیک به 50 کشور تشکیل پیمانهای پولی دوجانبه را بهعنوان راهکاری در این زمینه برگزیدهاند که چین طلایهدار همه آنها بوده است. چین تاکنون با حدود
50 کشور جهان پیمان پولی دوجانبه منعقد کرده است. راهاندازی بورس نفت و معامله نفت با یوآن نیز اقدام دیگر چین در جهت کاهش قدرت دلار در اقتصاد جهان بوده است. برخی کارشناسان با خوشبینی به پیمانهای پولی دوجانبه معتقدند انعقاد پیمانهای دوجانبه پولی آغاز پایان امپراتوری دلار است. به گفته یم راجرز، تحلیلگر مالی روسیه بسیاری از کشورها دوست ندارند از دلار آمریکا استفاده کنند، چرا که آمریکا از طریق تحریمهای دلاری،کشورها بسیاری را آزار داده است. چین، ایران و روسیه بخوبی این موضوع را درک میکنند و تلاشهایی را برای تغییر نظام مالی بینالمللی انجام دادهاند. ایران بهدلیل تحریمها عملا از نظام مبادلات دلاری کنارگذاشته شده است و بالاجبار پول نفت خود را با یورو و ارزهای دیگر دریافت میکند یا با برخی کشورها مبادلات کالا با کالا دارد.
این کشور در آخرین اقدام خود، دلار را از محاسبات مالی کنار گذاشته است. چین و روسیه نیز که اولی دومین اقتصاد بزرگ جهان را دارد و دومی نیز بزرگترین صادرکننده انرژی در جهان است برخی از مبادلات خود را بر اساس ارزهای ملی انجام میدهند.
عقبنشینی دلار از آسیا
بر این اساس باید گفت روند حذف دلار بویژه از اقتصاد آسیا به طور جدی آغاز شده و بسرعت پیش خواهد رفت. اگر بعد از جنگ جهانی دوم این فقط آمریکا بود که در جهت تحکیم سلطه دلار خود بر اقتصاد جهان تلاش کرد و به موفقیت هم دست یافت اما اکنون کشورهای قدرتمند بسیاری هستند که همدست شده اند تا دلار را عقب برانند.
چین و روسیه اکنون بیش از گذشته به هم نزدیک شدهاند. تجارت میان دو کشور با استفاده از ارزهای ملی در سال میلادی گذشته 31 درصد رشد داشته و به 87 میلیارد دلار رسیده است. وزارت امور اقتصادی روسیه اعلام کرده است انتظار میرود این میزان در سال جاری به صد میلیارد دلار برسد.
هم اکنون چین بزرگترین شریک تجاری روسیه شده است. در سال 2017 بالغ بر 15 درصد تجارت بینالمللی روسیه با چین بود. این رقم در نخستین ماه سال 2018 به بیش از 17 درصد افزایش یافته است.
به هر ترتیب اگر آمریکا 70 و اندی سال پیش به عنوان قدرت اول اقتصادی و نظامی جهان توانست سلطه دلار را بر کشورهای جنگ زده بقبولاند، الان شرایط به کلی تغییر کرده و زمینه گذار از هژمونی دلار فراهم شده است.
تحولات سالهای آینده مشخص خواهد کرد آیا مردم جهان میتوانند خود را از یوغ بردگی دلار برهانند یا همچنان مجبورند بار مشکلات اقتصادی آمریکا را به دوش بکشند.
علی بختیاری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد