مراقبت توامان از انسجام ملی و حافظه تاریخی

واقعیت این است که در شرایط کنونی صلاح و خیر کشور پرهیز از اختلاف است و زمان سردادن فریاد یکپارچه علیه آمریکاست.
کد خبر: ۱۱۴۲۵۸۲
مراقبت توامان از انسجام ملی و حافظه تاریخی

امروز زمان مناسبی برای تسویه حساب‌های سیاسی و یافتن مقصر نیست؛ در عین حال باید مراقب حافظه تاریخی ملت به‌عنوان سرمایه‌ای که گران به‌دست آمده باشیم تا عده‌ای برای تحریف واقعیت‌ها فرصت پیدا نکنند.

«حافظه جمعی» که گاه آن را «حافظه تاریخی» هم می‌گویند، تجلی گذشته مشترکی است که گروه یا جماعتی را به گونه‌ای به یکدیگر پیوند می‌دهد و موجب انسجام و به هم پیوستگی آنها می‌شود. حافظه تاریخی، پهنه گسترده‌ای را در بر می‌گیرد که می‌تواند شامل رویدادهای تاریخی دیرپا یا گذرا باشد.

برخی بر این باورند که حافظه تاریخی ما ایرانیان ضعیف است؛ یعنی از حوادث تاریخی خودمان هم درس نمی‌آموزیم و عبرت نمی‌گیریم چه برسد از تاریخ و تجربه ملت‌های دیگر و البته برخی هم این گزاره را ناروا می‌دانند.

امروز یکی از مقاطعی است که این حافظه که زمان زیادی هم از آن نمی‌گذرد و صرفا یک سابقه است و نه تاریخ، دارد دستخوش سوءبرداشت و گاهی تحریف عامدانه می‌شود!

برجام عنوانی است که طی چند سال اخیر جزو پر استعمال‌ترین واژه‌ها بوده است. عنوانی که در ادامه مذاکرات هسته‌ای با 1+5 پایش به زندگی ما ایرانی‌ها بیش از آن شش کشور طرف مقابل باز شد!

مذاکراتی که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و با پیشنهاد دکتر روحانی برای اولین بار به‌طور مستقیم و رسمی با آمریکایی‌ها آغاز شد. مذاکراتی که مسئول مستقیم آن وزیر خارجه دولت یازدهم و تمام اعضای تیم مذاکره‌کننده مستقیم یا غیر‌مستقیم منصوب آقای روحانی بودند. مذاکراتی که سرانجام به «برنامه جامع اقدام مشترک» یا همان «برجام» منجر شد و باز هم پرمبالغه ترین تعابیر در باره آن از جمله «آفتاب تابان» از سوی آقای روحانی به‌کار برده شد!

برجام؛ به عنوان مهم‌ترین دستاورد دولت یازدهم شناخته شد و رئیس این دولت در چهارمین کنفرانس خبری خود در سال 93 با صراحت مسئولیت آن را به عهده گرفت.

برجام؛ آنقدر برای جناب روحانی ارزشمند بود و البته همچنان هم هست، که تندترین تعابیر از زبان ایشان نثار منتقدان آن شد!

اما رهبری؛

رهبری به رغم مخالفت مبنایی و مستدل با مذاکره با آمریکا با هدف رفع تحریم‌ها و به رسمیت شناخته شدن فعالیت‌های هسته‌ای کشور و با توجه به مصالح گوناگون از جمله وعده آقای روحانی در حین رقابت‌های انتخاباتی سال 92 مبنی بر گردش توامان چرخ اقتصاد و سانتریفیوژ، اعتماد مردم به وعده ایشان و فضای حاکم بر افکار عمومی داخل و خارج کشور و تلقی لجبازی نظام برای حل این مساله،با انجام مذاکرات موافقت کردند و در طول این مذاکرات تا رسیدن به توافق برجام و روند اجرایی شدن آن، به رغم بی‌اعتمادی کامل به طرف اصلی مذاکرات یعنی آمریکا،ضمن حمایت بی دریغ از مذاکره کنندگان تمام تلاش خود را در جهت حداکثری کردن منافع این مذاکرات و به حداقل رساندن خسارات آن به‌کار گرفتند؛ تلاشی که به دلایل مختلف از جمله تعجیل دولت در به نتیجه رساندن مذاکرات،اعتماد به طرف آمریکایی، بی‌دقتی در تنظیم متن برجام و نفوذ سرویس‌های جاسوسی دشمن در تیم مذاکره‌کننده و البته پیش و بیش از همه فریبکاری آمریکا به همه هدف خود نرسید و سرانجام هم رهبری به‌صورت مشروط برجام را تائید کردند.

با توجه به آنچه گذشت، شاید بتوان گفت، برجام پروژه نظام بود که دولت یازدهم به رغم تلاش فراوان خوب از عهده آن برنیامد!

حال به رغم همه آنچه گذشت که تنها خلاصه‌ای بود ازیک پرونده مفصل، عده‌ای آگاهانه و با نیات ناصواب و برخی هم احیانا از سر غفلت می‌کوشند مسئولیت برجام را که متأسفانه نافرجام‌بودنش هر روز آشکارتر می‌شود متوجه رهبری نظام کنند. در پایان ضمن ابراز ناخشنودی از آنچه پیش آمده، مجددا یادآوری و تاکید بر این نکته ضروری است که امروز وقت انسجام و همدلی در برابر دشمن و مراقبت از کید و مکر پایان‌ناپذیر اوست.

مهدی فضائلی - کارشناس ارشد رسانه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها