به گزارش
جام جم آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، سلامت روان به معنای عملکرد متناسب و بهینه حوزه شناختی، رفتاری و عاطفی انسان است. در واقع سلامت روان اشاره به چگونگی تفکر، احساس و رفتار افراد دارد. هر از چند گاهی در زبان عامیانه اصطلاح «سلامت روان» به معنای نبود اختلالات روانی تلقی میشود.
سلامت روان میتواند زندگی روزمره، روابط و سلامت جسمی انسان را تحت تأثیر قرار دهد.
با این حال، این ارتباط به صورت برعکس هم وجود دارد. به این معنی که عوامل مختلف در زندگی افراد، ارتباطات بین فردی و شرایط جسمانی میتوانند بر سلامت روان و بروز اختلالات روانی تأثیرگذار باشند.
توجه به سلامت روان به معنای تلاش برای دست یافتن به تعادل بین فعالیتها و مسئولیتهای مختلف کاری و اجتماعی با هدف رسیدن به احساس رضایت و آرامش است. شرایطی روحی ناخوشایند همانند استرس، افسردگی و اضطراب میتواند بر سلامت روان تأثیر بگذارد و برنامهی روزمرهی فرد را مختل کند.
گفتنی است که اختلالات و بیماریهای روانی انواع مختلفی دارند که بعضی از آنها در جامعه شایعتر بوده و فراوانی بیشتری دارند که در هر دو جنس زن و مرد مشاهده میشود. افرادی که در یک جامعه زندگی میکنند به دلایل مختلف مانند ژنتیک، تاثیر محیط و عوامل خانوادگی ممکن است مبتلا به بیماریهای روانی مانند اختلالات تکوین عصبی، اختلال دو قطبی و اختلالات مرتبط، اختلالات اضطرابی، اختلالات مربوط به استرس، اختلالات گسستگی، اختلالات روان تنی، اختلالات تغذیه ای، اختلال خواب، اختلال های ایذایی، اختلالات افسردگی، اختلالات مرتبط با مصرف مواد، اختلالات عصب شناختی، اسکیزوفرنی، اختلالات وسواسی- جبری و... شوند.
مژگان نیکنام روانشناس درباره تاثیر شناخت اختلالهای روانشناسی در بهبود کیفیت زندگی انسان ها، اظهار کرد: زمانی که یک نوزاد به دنیا میآید همه انتظار دارند که او از لحاظ جسمی سالم باشد. در روانشناسی نیز هدف آن است که فرد دچار اختلال را طوری بازیابی کنیم که از لحاظ روانی فرد سلامت کامل خود را بدست آورد.
این روانشناس ادامه داد: عوامل مختلفی در بروز اختلالهای روانی موثر است مانند ژنتیک که فرد استعداد درگیرشدن با اختلالهای روانی را دارد، عوامل محیطی که ممکن است فرد از کودکی دچار اختلال شود یا نحوه تربیت و محیطی پرورش یافته در آن که میتواند مشکلات ناسازگاری را برای فرد به دنبال داشته باشد.
وی با بیان اینکه سلامت روان شامل شاخصههایی است، افزود: مرزی بین هنجار و ناهنجار وجود دارد و زمانی که فرد دچار مشکلات روانی، ذهنی، شناختی، عاطفی و رفتاری نمیشود شاخصههای سلامت روان را دارد اما زمانی که روزمرگی و زندگی فرد را مختل میکند و از طیف نرمال سبقت میگیرد به مرز نابهنجاری رسیده و زمان شکل گیری اختلال است.
وی تصریح کرد: اختلال یا بیماری روانی توانایی مختل کردن فعالیتهای روزمره یا زندگی فرد را دارد که نیازمند مداخلات روانشناسی یا روانپزشکی است.
نیکنام ادامه داد: اختلالات روانی معادل بیماریهای جسمی است و همانطور که انواع و اقسام بیماریهای جسمی را داریم مانند عارضه قلبی، دیابت و... همانطور هم بیماریهای روانی زیادی را داریم.
وی با بیان اینکه در بیماریهای جسمی زمانی که فرد نشانههایی را در خود مشاهد میکند فورا به پزشک مراجعه میکند، افزود: در اختلالهای روانی نیز فرد با تشخیص علائم موجود در انواع بیماریهای روانی باید به متخصصان مربوطه مراجعه کند مانند دلشوره یا نگرانی مبهم طولانی مدت که علت آن را نمیداند.
وی تصریح کرد: لازم است افراد همانند شناخت و داشتن اطلاعات عمومی از پزشکی در امر و شناخت اختلالهای روانی اطلاعات عمومی لازم را کسب کنند چرا که افراد با داشتن اطلاعات عمومی از پزشکی و در صورت مشاهده علائم آن فورا به پزشک مراجعه میکنند و به همان شکل نیز باید از نشانههای اختلالهای روانی هم آگاه باشند که بتوانند به موقع به متخصص مراجعه کنند تا بررسیها و مصاحبههای بالینی صورت پذیرد.
نیکنام گفت: باید اختلالهای روانی را جدی گرفت و همانند بیماری های جسمی به آن اهمیت داد چراکه امکان دارد برخی از این اختلالها فیزیک شخص مبتلا به این بیماری را مختل کند. این امر مهم است که با رویت بیماریهای جسمی به پزشک مراجعه کنیم و اگر این اقدام دیر صورت پذیرد مشکلاتی را برایمان به همراه میآورد و به همین ترتیب در اختلالهای روانی نیز این امر صدق میکند چراکه با اقدام دیرهنگام این اختلالهای روانی میتواند مزمن شود.
وی خاطرنشان کرد: متاسفانه علائم و نشانههای اختلالهای روانی همانند بیماریهای جسمی به راحتی قابل رویت نیست و شروع آن از حالات دورنی، عواطف و احساسات فرد آغاز میشود و به شکل و شمایل بیماریهای جسمی عینیّت ندارد. بنابراین این امر لازم است که با شناخت و احساس آن در هرمقطعی به دنبال درمان باشیم.