او بار خود را زمین گذاشتهاست؛ باری که پاره جانش بوده،جگرگوشهاش بوده. گاومیش مادر جنینش را که هنوز کامل نشده از خواب آرامش در رحم به دنیای سخت و بیرحم بیرون پرت میکند تا خود را نجات دهد، زنده بماند و بتواند برای بچههای دیگرش مادری کند تا در گل و لجن و فاضلاب دفن نشود.
قصه این مادر این روزها حکایت بسیاری از گاومیش های تالاب هورالعظیم است؛ مادرانی که برای نجات جان خود از جنین و فرزندشان میگذرند تا شاید جان سالم به در ببرند، گرچه عمر خودشان هم شاید به پایان رسیدهباشد، عمر آنها و همه گاومیشها نر و مادهای که به دلیل شنا در فاضلاب و زهاب کشاورزی آلوده، مسموم میشوند و میمیرند یا وقتی طبق رفتار غریزی صدها ساله خود سمت هور میروند، در لجن و گلهای تالاب گیر کرده و خوراک شغالها و دیگر وحوش گرسنه میشوند و دیگر نه لاشهشان پیدا میشود و نه حتی استخوان هایشان.
هورالعظیم این روزها بیشتر از هر روزی و سالی، خشک و بیآب شده و بوی لجن و فاضلاب گرفته و مرگ روزافزون گاومیش ها فقط یکی از اتفاقات دردناک آن است که از انشعابات رود کرخه تغذیه میکند و روزگاری نه چندان دور محل ماهیگیری و معیشت ساکنان اطرافش بود.
گاومیشهای معروف به گاومیش آسیایی که بخشی از آنها هم در ایران هستند، حیواناتی مقاوم و آب دوست هستند و به همان اندازه که آب و آب بازی را دوست دارند برای ادامه حیات هم به فرو رفتن میان آب در طول روز نیاز دارند.
به همین علت عمده گاومیشداران خوزستانی که از طریق پرورش دام ارتزاق میکنند، در حاشیه رودخانهها و تالابهای این استان زندگی میکنند. مردم روستاهای اطراف تالاب بینالمللی هورالعظیم هم بخشی از صدها گاومیش پرور خوزستانیاند که چرخ زندگیشان با دام و تالاب میچرخید.
این روزها که همه جا سخن از خشک شدن هورالعظیم است اما دیگر نه چرخ زندگی تالابنشینان میچرخد و نه گاومیشها حال خوشی دارند، چراکه این آب تالاب بود که چرخ حیات حیوانات و مردم را میچرخاند و به جریان میانداخت و حالا که بیآب است زندگی در حوالی هورالعظیم به گل نشسته.
عدهای از کارشناسان محیط زیستی معتقدند خشکسالی سراسری سال جاری در کشور، هورالعظیم را به چنین ورطهای انداخته و عدهای دیگر تاکید دارند عدم تامین حقابه واقعی هور،سرانجام به نابودی کامل تالاب منجر شدهاست.
شنیدن اخبار ناخوش از هورالعظیم و زندگی ساکنان اطراف آن و بهویژه تلف شدن دستهدسته گاومیشهای خوزستانی، ما را بر آن داشت تا برای تهیه گزارشی میدانی به شهر بستان برویم. بستان، شهری از توابع دشت آزادگان، در سه کیلومتری هورالعظیم است.
مرزهای مصنوعی تالاب
در ابتدا به سمت بخش شمالی منطقه حافظت شده تالاب میرویم. جایی که از دهههای گذشته کمتر اثر و نشانهای از تالاب در آن باقی مانده و چند سالی میشود که به جادههای خاکی پردستانداز تبدیل شدهاست.
آنچه در همین ابتدا متوجهاش میشویم، این است که مرزبندی هورالعظیم براساس مرز طبیعی و محدوده اصلی تالاب صورت نگرفتهاست و پس از اتمام هشت سال دفاع مقدس و فعالیت نفتی در این منطقه، مرزهای هورالعظیم طبق جادههایی که بهاجبار در زمان جنگ برای تردد رزمندگان یا در دو دهه اخیر توسط وزارت نفت طراحی شدهاند، تعیین شدهاست.
در سمت غرب تالاب دایک مرزی قرار دارد و در سمت شرق آن نیز جاده است، یعنی در نقشه جدید تمام محدوده هورالعظیم برای تعیین مرز تالاب درنظر گرفته نشده و بههمین دلیل کانونهای ریزگرد جنوب تالاب و قسمتهای وسیعی از هورالعظیم جزو تالاب محسوب نمیشوند.
اینها را سیدباقر موسوی، فعال محیطزیست درحالی که در جادههای خاکی و خشکیده تالاب در حرکتیم به ما میگوید. موسوی معتقد است فاجعه در هورالعظیم رخ داده و در صورت رها نشدن آب، حتی گاومیش که حیوان مقاوم تالاب محسوب میشود هم نابود خواهد شد.
سهم ناچیز هور از سیلاب 98
موسوی که به حامی سرسخت حیاتوحش و آهوان جنوبی شهره است و روزگار خود را در دشتها و طبیعت خوزستان برای حمایت از ساکنان زبانبستهاش میگذراند، هورالعظیم را هم مانند کف دستش میشناسد.
برای همین عقیده دارد برخلاف گفتهها و شنیدهها، آبی از پشت سد کرخه طی روزهای گذشته برای نجات هورالعظیم رها نشده و فیلمهای منتشرشده در فضای مجازی مربوط به رهاسازی آب به هورالعظیم نیست یا حداقل مربوط به یکیدو هفته اخیر در این تالاب نیست؛ چراکه اگر رها میشد تا حدودی و برای چند روز هم که شده از مرگومیر حیاتوحش هورالعظیم جلوگیری میشد.
او میگوید حتی در سالهای گذشته نیز حقابه واقعی هورالعظیم داده نشده و رهاسازی آب به میزان نیاز واقعی تالاب نبودهاست: در سال 98 وقتی ظرفیت سد رو به اتمام بود، حجمی بالغ برسهمیلیارد مترمکعب آب رهاسازی شد و سیلاب به وجود آمد. آب رهاشده یا همان سیل 98 نیز به سمت بخش ایرانی هورالعظیم روانه نشد بلکه به سمت بخش عراقی هور هدایت شد زیرا احتمال بهزیرآبرفتن شهرهای رفیع و تاسیسات نفتی در صورت رهاسازی آب به سمت هورالعظیم میرفت. کشور عراق هم پس از آن، سیلاب را کنترل و به سمت اروندرود هدایت کرد و اینگونه حجم آب رهاشده از پشت سد، به آبهای آزاد یعنی خلیجفارس ریخته شد. البته در این میان حجم اندکی از سیلاب هم بههورالعظیم ایران رسید که دردی از آن دوا نکرد.
تغذیه هور با فاضلاب و زهاب
از وسط یکی از انشعابات کرخه میگذریم. انشعابی که آخرینبار، دو ماه پیش آب در آن جریان داشت ولی حالا هیچ اثری از آب در آن نیست و تنها بوتههای خار در دلش روییدهاست. تالاب که تقریبا خشک است، اما آنجا که آبی هم در آن دیده میشود، حدود 80درصدش، پساب کشاورزی و فاضلاب شهرهای رفیع، بستان و روستاهای اطراف است.
موسوی این را میگوید و میافزاید: آبی که هماکنون وارد تالاب میشود حجم بسیار کمی دارد و بیشترش هم صرف کشاورزی میشود. از طرفی زهابهای کشاورزی مجدد توسط کشاورزان وارد رودخانه میشود و این یعنی بخشی از جریان رودخانه را زهاب کشاورزی و بخش دیگرش را فاضلاب دشتآزادگان و هویزه پر میکند؛ همان رودخانهای که قرار است آوردهاش به هور برسد. این جریان تکراری طی تمام سالهای گذشته باعث شده هور مرتب از فاضلاب و زهاب کشاورزی تغذیه کرده و رفتهرفته از حالت طبیعی و اکوسیستم اصلیاش خارج شود.
موسوی معتقد است که هورالعظیم به دو بخش دستساز و هورالعظیم واقعی تقسیم میشود. نیمه جنوبی هورالعظیم، بخشی است که از فاضلاب و زهاب کشاورزی پر شده و چند سالی است که از آن بهعنوان تالاب نام میبرند، هرچند در واقع تمام آن طی سالهای اخیر به پهنه عظیمی از فاضلاب و زهاب کشاورزی تبدیل شدهاست: این مساحت که از آن بهعنوان هورالعظیم یاد میشود، یعنی بخش جنوبی، از لحاظ اکولوژیکی و بیولوژیکی فاقد ارزش است زیرا تنوع زیستیاش نسبت به اصل تالاب هیچ است و پرندگان مهاجر به دلیل عدم تشخیص نوع آب از روی غریزه به آن محوطه مهاجرت میکنند اما آلودهبودن آب قطعا مشکلاتی را برای آنها به وجود میآورد. به همین دلیل میتوان ادعا کرد دیگر به لحاظ طبیعی هورالعظیمی وجود ندارد و چیزی که امروزه به آن هورالعظیم میگویند تنها حوضچههای تعبیه زهاب کشاورزی و فاضلاب است.
مرگ با سدسازی و فعالیت نفتی
این فعال و دلسوز محیطزیست میگوید: از زمانی که وزارت نفت وارد هورالعظیم شد استارت مرگ این تالاب بزرگ و بینالمللی زده شد و احداث سد کرخه حرکت به سوی این نابودی را سرعت بخشید. فعالیتهای نفتی به موازات سدسازی پیشرفت و تصمیمهای اتخاذشده در سد کرخه به نفع وزارت نفت بود، زیرا عرصه تالاب را خشکتر و مهیا برای فعالیتهای نفتی و اکتشافات میکرد. در واقع وزارت نفت تالاب را بهعنوان عرصه خشک در نظر گرفت و نه عرصه آبی؛ یعنی ایجاد تاسیسات نفتی با خشک کردن تالاب پیشرفت؛ درحالیکه فعالیت نفتی در عرصههای آبی در همه جای دنیا با احداث سکو انجام میشود. اما در هورالعظیم این اتفاق نیفتاد و با عدم تامین حقابه تالاب توسط سد کرخه، وزارت نفت تالاب را عرصه خشک برای فعالیت نفتی در نظر گرفت و به پیشروی خود ادامه داد. البته در ابتدا این اتفاق توسط مسؤولان نفتی و آبی کشور تکذیب میشد اما به مرور که مردم و رسانهها از این موضوع باخبر شدند، عنوان شد که ما با تالابی خشک مواجه شدیم و در آن فعالیتمان را شروع کردیم، نه تالابی که آب در آن جریان داشت. این در صورتی است که وقتی تالابخواری نفتیها رخ داد با ورود آب به تالاب مقابله شد و اجازه ندادند آب مسیر طبیعیاش را طی کند؛ یعنی همان اتفاقی که در سیل 98 اتفاق افتاد. به همین دلیل تالاب دایکبندی و به مخزن و استخرهای پرشده از فاضلاب تبدیل شد.
آب آلوده، قاتل گاومیشها
تا اینجا پهنه بزرگ و خشکیده هور را به همراه موسوی با ماشین طی و تماشا کردیم. حالا اما موسوی کنار جاده توقف میکند و پیاده به راه میافتیم. پس از طی کردن چند متر به آبباریکهای سبز رنگ و راکد با ارتفاع کمتر از سه متر میرسیم که گاومیشی در کنار آن نیمهشناور است. جلوتر که میرویم از جمع شدن مگسها و تجزیه چشمهایش متوجه میشویم که گاومیش مرده است. اهالی روستاهای اطراف به موسوی گفتهاند این گاومیش دو روز پیش بهدلیل گیر افتادن در باتلاق و شنا در آب آلوده تلف شدهاست. اما این تمام داستان نیست و گویای حقیقت تلخی است. اینکه این تنها یکی از دهها گاومیشی است که بهدلیل آب آلوده یا همان فاضلاب جاری در هور کشته شده و در صورت ادامه یافتن وضعیت بیآبی هورالعظیم با تلفات بیشتری از این حیوان که زندگی بخشی از اهالی خوزستان به آن وابسته است، خواهیم بود.
مرگ تالاب با همه زیستمندانش
موسوی توضیح میدهد که اکنون فاجعه زیستمحیطی رخ دادهاست اما اگر تا 10روز دیگر تالاب به همین شیوه توسط مسؤولان آبی و محیطزیستی بهحال خود رها شود، فاجعه گستردهتر میشود و تمام تالاب با زیستمندانش از بین خواهد رفت. حتی دامهای اهلی مانند گاومیش که از مقاومت بالایی برخوردارند و از هزاران سال قبل اهلی شده تالابنشینان هستند نیز همه جمعیتشان بهطور کامل از بین میروند. همچنین برخی گونههای آبزی مانند شنگ عراقی که اکنون نیز در فهرست قرمز جهانی خطر انقراض قرار دارد.
شنگ عراقی حیوانی پستاندار و زیرگونه شنگ هندی است که تنها در تالابهای بینالنهرین زیست میکند. این شنگ وابستگی شدیدی به نیزار دارد و حیوانی آبزی است. آتش زدن و نابودی نیزارها از یکسو و خشک شدن تالاب از دیگر سو آسیبی جدی به حیات این حیوان در خطر انقراض وارد کردهاست. زیر پایمان را نگاه میکنیم و ترکهای عمیق تشنگی در دل هورالعظیم را میبینیم. انگار که تا به حال قطرهای آب به اینجا نرسیده و از ابتدا بیابانی بیآب و علف بودهاست، ترکهایی که بیتدبیری در مدیریت آب، نرسیدن حقابه به هورالعظیم و بیتوجهی به محیط زیست را فریاد میزنند.
رئیس مجمع نمایندگان خوزستان: قول پیگیری میدهیم
سید کریم حسینی، رئیس مجمع نمایندگان استان خوزستان در گفتگو با جامجم میگوید مذاکرات و مکاتبات لازم با وزارت نیرو برای تامین حداقل جریان مستمر آب در هورالعظیم انجام شدهاست تا حق حیات برای حیات وحش تالاب تامین شود.
او میافزاید: کمبود ذخایر آب در پشت سدها واقعیتی است که همه ما باید آن را بپذیریم اما تامین حقابه رودخانهها، تالابهای استان و تامین حقآبه لازم کشاورزی و دامداری به خصوص پرورش گاومیش امری ضروری است. حسینی عنوان میکند تامین حقابه لازم برای تالابهای خوزستان مطالبه نمایندگان مردم از وزارت نیرو و مسؤولان آب و برق استان است.
او درباره اظهارات برخی از مسؤولان آبی درباره ضروری نبودن حقابه مربوط به احشام در سال جاری و با توجه به خشکسالی تصریح میکند: در رابطه با تامین آب لازم برای پرورش احشام نیاز به نگاه کارشناسی است. پرورش بخشی از احشام آبزی در خوزستان با سایر احشام متفاوت است اما ما این روزها با نظرات غیرکارشناسانه در گوشه و کنار کشور در این رابطه مواجهایم. این افراد عموما مطلع نیستند در چه جغرافیایی و برای کدام احشام ما درحال مطالبه آب هستیم. مناطقی که در خوزستان مشغول پرورش گاومیش هستند، در کنار تالاب قرار دارد و مطالبه این افراد برای شناور شدن گاومیشها؛ مطالبه حقابه تالابهاست.
حسینی میگوید گاومیشداران با چالش مواجه هستند اما مشکل به شکلی است که میتوان با تامین حداقلترین حجم آب، برطرف شود چرا که این احشام منبع امرار معاش مردم هستند. حسینی در پایان میگوید: ما قول پیگیری میدهیم و رهاسازی آب توسط مسؤولان اجرایی انجام میشود.
مرگ 7 راس گاومیش در یک روز
حسن ساعدی یکی دیگر از اهالی روستای رمیم است که 15راس گاومیش دارد. او هم در هفته گذشته با از دست دادن یک گاومیش از گلهاش ضرری 50 میلیونی دیدهاست؛ ضرری که حالا معلوم نیست جبران بشود یا نه. ساعدی میگوید یک ماه است که وضعیت گاومیشها در کنار هورالعظیم به همین شکل است.
روز گذشته تنها هفت راس گاومیش از اهالی روستایشان تلف شده و در صورت نرسیدن آب به هورالعظیم؛ تلفات گاومیشداران لحظه به لحظه بیشتر میشود: تعدادی از گاومیشهایمان به دلیل شنا در فاضلاب و زهاب کشاورزی میمیرند و تعدادی دیگر وقتی به تالاب میروند؛ در لجنهای باقی مانده در تالاب گیر میافتند و حتی لاشهشان را هم پیدا نمیکنیم.
ساعدی از وضعیت علوفه هم گله دارد و عنوان میکند مدتی است سازمان جهادکشاورزی برای خرید علوفه دولتی به آنها کمکی نمیکند و مجبور میشوند علوفه را به قیمت آزاد یعنی هر50 کیلو 200 هزار تومان بخرند.
زینب مرزوقی - جامجم خوزستان
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد