در اولین بخش برنامه مصطفی مقدم رئیس گروه خونهای نادر کشور به عنوان مهمان معرفی شد. مقدم گفت: بیشتر افراد با گروههای خونی اصلی آشنا هستند، اما کمتر کسی میداند که تا کنون ۳۳۰ نوع خونی شناخته شده اند که در ۳۹ گروه خونی دسته بندی شده اند. تمام گروههای خونی که همیشه اسامی شان را میشنویم زیر مجموعه یکی از این گروه ۳۳۰ گروه هستند.
وی تصریح کرد: سازمان انتقال خون ایران در مواقع عادی و بحرانی مطابق با استانداردهای بین المللی فعالیت میکند تا در روند خون رسانیاش اختلالی ایجاد نشود.
رئیس گروه خونهای نادر کشور بیان کرد: سالانه ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار واحد خون اهدا میشود و از هر هزار نفر ۲۴ نفر اهدا کننده وجود دارد که این آمار برای ایران بسیار قابل قبول و مورد توجه است. سازمان انتقال خون یکی از اولین سازمانهای خودکفا است.
مقدم ادامه داد: کمتر از یک درصد افراد دارای گروه خون نادر هستند. تشخیص نادر بودن یک گروه خونی در کشورهای مختلف متفاوت است. در ایران اگر در بین هزار یا ۵۰۰ هزار نفر یک نفر شبیه یک نوع گروه خونی باشد جزو گروههای نادر محسوب میشود.
وی افزود: اگر این فرد در مواقع بحران نیاز به خون داشته باشد و از قبل برای تامین خون آن پیش بینی نشده باشد سازمان انتقال خون دچار معضل میشود. در جهان انجمن بین المللی اهدای خون با عضویت ۲۳ کشور وجود دارد. یک کشور باید زیرساختهای لازم برای شناسایی، جمع آوری، نگهداری و توزیع خون بین گروههای نادر را داشته باشد تا بتواند عضو این انجمن شود. این عضویت باعث میشود اگر کسی نیاز به خون نادر داشته و در کشور آن خون موجود نباشد، از کشورهای دیگر برای او خون سازگار تامین شود.
رئیس انجمن خونهای نادر ایران اظهار داشت: در کل آسیا، ژاپن، چین و ایران عضو این مجموعه هستند. خون ۴۰ هزار نفر در مدت ۷ سال از ۳۱ استان بررسی شده که از این میزان ۱۲ هزار نفر جزو بانک اطلاعاتی خونهای نادر هستند و از این تعداد ۱۰۰ نفر نیز به بانک اطلاعاتی خونهای نادر جهان پیوسته اند که خون خیلی خیلی نادر دارند. ظرفیت این را داریم که در طرح ملی خونهای نادر به کشورهای همسایه هم خدمات ارائه دهیم.
مقدم عنوان کرد: اگر چنین برنامهای نباشد ممکن است فرد در موقع بحران از دست برود و یا با پرداخت هزینه بالا خون ناسازگار دریافت کند و منجر به ناراحتیهای کلیوی و دیگر مشکلات میشود.
وی در پاسخ به این سوال که شهروندان چطور میتوانند در این زمینه کمک کنند گفت: به صورت متناوب اهداکنندگان را آزمایش و بررسی میکنیم. اهدای خون مداوم کمکی است که مردم میتوانند به این طرح داشته باشند.
مقدم ادامه داد: یک نوع دوستی و کار اخلاقی شهروندی است که شهروندان میتوانند انجام دهند. اهدای خون به صورت روتین و غربالگری توسط متخصصان را توصیه میکنم. اگر افراد در بیمارستان مشکلی برایشان پیش آمد با سازمان انتقال خون تماس بگیرند شاید بتوان برای بیمارانی با خون نادر خون سازگار را یافت.
در بخش دوم برنامه جواد قارایی مستند ساز مجموعه مستندهای «ایرانگرد» معرفی شد. قارایی گفت: همه چیز وقتی خوب میشود که وضعیت مردم از لحاظ سلامتی، اقتصادی و معیشتی خوب باشد. ما بی معرفتی با طبیعت کردیم. طبیعت را نشناختیم و با او خشمگین بودیم که حالا طبیعت دارد خشمش را به ما نشان میدهد.
وی بیان کرد: اصالتا زنجانی و متولد تهران هستم. همه زندگی ام در دوازده سال اخیر در مستند «ایرانگرد» خلاصه شده است. بخش زیادی از فعالیت حرفهای ام در بحث گردشگری بوده است.
مستندساز ایرانی تصریح کرد: وقتی بر فراز کوهها زندگی میکنی چشم انداز خوبی داری، اما امکان دارد برف و بوران تو را درگیر کند. درهها امنتر است، اما چشم اندازش متفاوت است و دشتها هم به همین صورت جاذبههای خاص خود را دارد. مسئله جالبی که وجود دارد این است که اقلیم بر روی فرهنگ مردم تاثیر گذاشته است. اهالی دشتها با درهها و کنار دریاها فرهنگ متفاوت دارند.
قارایی ادامه داد: شخصیتم وقتی در طبیعت هستم با وقتی در شهر هستم خیلی متفاوت است؛ وقتی در طبیعت هستم برایم هیجان انگیز است. طبیعت هیچ وقت برایم تکراری نمیشود برای همین همیشه از حضور در این فضا هیجان زده میشوم.
وی درباره مستندش افزود: «ایرانگرد» را خودم ابداع کردم تا ایران را بهتر بشناسیم. به عقیده من مردم و مسئولان ایران را آنگونه که باید نمیشناسند. ما جزو ده کشور برتری هستیم که پتانسیل گردشگری بسیار زیادی داریم و میتوانیم در صنعت گردشگری رشد فراوانی داشته باشیم، چون به دلیل خشکی کشور بسیاری از صعنتها در ایران به خوبی پاسخگو نیست، صنعت گردشگری میتواند جایگزین فوق العادهای باشد.
مستندساز ایرانی تصریح کرد: قرار بود در نوروز ۱۴۰۰ ایرانگرد چهار در بیست قسمت پخش شود، اما به دلیل کرونا و اینکه پایم شکست فقط ده قسمت آن به مرحله پخش رسید و مابقی آن را از ابتدای تابستان در حال پخش هستیم. گروه بزرگی در حال کار است. در مستند هرچه زمان بیشتری بگذاریم خروجی بهتری دارد؛ هر ایرانگرد بین دو یا سه سال طول میکشد. ایرانگرد ۳ نزدیک به سه سال طول کشید، چون کارهای تحقیقات زیادی بر روی ساخت آن انجام شده بود.
قارایی در پاسخ به اینکه در چه زمانی از طبیعت ترسیده است اظهار داشت: در بیابان لوت بودم؛ تا شعاع ۱۰۰ کیلومتری هیچ نوری نبود و، چون هیچ نوری نیست ستارهها به ما خیلی نزدیک اند در آسمان محو شده بودم به این فکر کردم که ما چقدر هیچ هستیم و از این عظمت جهان و هیچی خودمان ترسیدم.
وی درخصوص خانواده اش گفت: همسر و فرزندم مرا تشویق به طبیعت گردی میکنند، اما گاهی فرزندم بی تابی میکند. سعی میکنیم زیباییهای ایران را به تصویر بکشیم و پشت صحنه خیلی سختی متحمل میشویم از سرما و گرما گرفته تا پیاده رویهای سهمگین در کوه برای یافتن مکانی بکر و معرفی آن. حس میکنم در زمین جنگ هستیم و سختی ما را در تاریخ سینما و صدا و سیما کسی نکشیده است. در چنین وضعیتی نمیتوان خانواده را به همراه برد.
مستندساز معروف ایرانی بیان کرد: مستند یک نوع آموزش است که در نظریه مسئولان، روشن شدن ذهن افراد و سیاست گذاری برای کشور نیز موثر است به همین دلیل کشورهای پیشرفته خیلی به مستندسازی توجه میکنند و برای آن اهمیت قائل هستند.
قارایی خاطرنشان کرد: قطعا از لحاظ اقتصادی این کار جوابگوی زحمات گروه ما نیست. همه افرادی که زحمت میکشند تا ایران را به خوبی معرفی کنند به نسبت دیگر تولید کنندهها کمتر دیده میشود. اگر بازیگر یا کارگردان میشدم هم بار مالی برای من داشت و هم معروف میشدم. خانه ام را فروختم با آن تجهیزات خریدم و برنامه تولید کردم در حالی که مرا اصلا در صدا و سیما راه نمیدادند. به جایی رسیدم که راضی بودم کارم را به همان اندازهای که هزینه کرده بودم از من بردارند و پخش کنند.
وی افزود: من با عشق کار کردم، چون ایران برایم دغدغه بود و نمیدانستم چرا جواب زحماتم را نمیگیرم، اما بعد از این اتفاقات ایرانگردی یک جریان شد. بومگردیها و هتلهای زیادی ایجاد و باعث حفاظت، معرفی و اشتغالزایی در مکانهایی که معرفی کردیم شد. این اتفاقات را من از چشم معرفی مکانهای بکر طبیعی توسط ایرانگرد میدیدم و همین برایم رضایت بخش بود.
مستندساز ایرانی ادامه داد: مسئولان باید حمایت کنند که بتوانیم کشور را به همه دنیا بشناسانیم و من هم در این مسیر از جانم مایه میگذارم. یک عکس یا کلیپ خوب برای معرفی کلی ایران نداریم. وزارت میراث فرهنگی باید تمرکز خود را بر روی تولید محتوا برای معرفی ایران قرار داده و آن را به مصرف خارجی برساند. ما ایران را باید در قالب یه قاب معرفی کنیم.
قارایی در پایان بیان کرد: هزینههای میلیاردی دور ریخته شده داریم که به دلیل نگاههای سلیقهای و ارتباطات نا مناسب حیف و میل شده اند در صورتی که هیچ وقت برای گردشگری هزینه نکرده ایم. باید کسی دست مرا بگیرد تا بتوانم به صورت تخصصی ایران را به ایرانی ها، مسئولان و حتی مخاطبان خارجی بشناسانم.