سرانجام مشخص شد شماره دیگر بوده و چهره دیگر و سرانجام نخستین تماس به بارها تماس و پس از روزهایی هماهنگی و دور آشنایی (به خاطر کرونا) محور اصلی گفت و گو در دل یکی از شبهای تابستان زندگی یافت و با استاد علیرضا افخمی چندین ساعت سبز و شکوفان و مفرح و دلچسب حسابی داشتیم از نیمهشب گذشته بود که با خاطرهای خوب و شیرین به بامدادان رسیدیم.
نویسنده و کارگردان؛ او یک فرشته بود، احضار، زیرزمین، پنجمین خورشید، پرستاران، روز حسرت، انتقال، اغما و پنجکیلومتر تا بهشت. برنامهریز؛ سریال امام علی (ع). ناظر کیفی؛ روزی روزگاری، خط قرمز، مسافری از هند، پیامک از دیار باقی، نابرده رنج، زیر هشت، اشکها و لبخندها و... متولد دهه ۴۰ تهران و برادر بهروز افخمی یکی از ۱۰ سینماگر برتر کشور که خودشان هم از موفقترین چهرههای سریالسازی به شمار میآید مثلا تمهید بهرهگیری از نابازیگران برای سریال ماورائی احضار بسیار هوشمندانه و بجا بوده و ظرایف دیگری که از شگردهای این چهره آفرینشگر است و جای طرحش اینجا نیست.
جالبه ناظر کیفی بودنِ شما مثل کیمیا عمل کرده و سریالها موفق شدن.یکی از دلایلش این بوده.
اگه شما رو ناظر قلبهای ملت کنن، چی رو اجازه نمیدین وارد بشه هیچگاه؟
کدورت و سیاهی.
چی رو همیشه اجازه میدین و دستور میدین وارد بشه؟
عشق و بخشش.
به عنوان ناظر کیفی چی رو در قلبها تقویت میکنین؟
ترحم.
واژههایی که دوست دارین بگن و به دل شون میندازین؟
دوست داشتن.
اگه ناظر کیفی زندگی اطرافیانتون بودین از کارهای مهمتون؟
همینهایی که گفتم.
پس خوبی رو برای همه میخواین نه فقط خودتون؟
حتما.
و اهل پارتی بازی هم نیستین؟
کیه که نباشه، در مواردی بدون اینکه قابل کنترل باشه آدم توش میفته.
شناسنامه معنوی هویت شما چه عنوانی داره؟
مسلمون ایرانی کمترین.
تازگیها به این نتیجه رسیدین که؟
که خیلی چیزها رو نمیدونم و نخواهم دونست.
مهمترین نکته که زندگیتون رو رضایت بخش کرده برای خودتون و همیشه در این باره شاکر خدایین؟
خیلی چیزها بوده ولی مهمترینش اینه که هرکاری میتونستم برای پدر و مادرم کردم.
این که از موفق ترین چهرههای سریال سازی هستین؟
انشاا... که این طوری باشه. اگه به گفته شما موفقیت هست بیش از کارها به فیلمنامه کارها برمیگرده.
دلیل موفقیت؟
شاید مهمترینش خصلتیه که در وجود منه. کمالگرایی! خودم سختگیرترین منتقد نسبت به خودم و فیلمنامه هام هستم.
عادت پس از نوشتن؟
دو سه باره مینویسم خیلی وسواس به خرج میدم.
درگیر شدن با دیگر فیلمنامهنویسها، نویسنده ها؟
خیلی وقتها گرچه دوسشون دارم مستعدن ولی چون. کم میارن و میگن خوبه دیگه، خسته شدیم بسه. منشأ درگیری زیادی بین من و اونا شده.
کمالگرای سختگیر در فیلمنامه نویسی یا ؟
خیلی چیزها! بخوام چیزی را تعمیر کنم مثلا همینقدر سمج و خستگی ناپذیرم.
در گذشته قرار بود که؟
در گذشته هیچ قراری نبود! (خنده)
اینطور به نظر نمیاد ولی هست؟
دنیا.
رویهای که هنوز در زندگی تون ادامه داره؟
یه جور سماجت.
وقتش نرسیده هنوز؟
وقت این که فقط استراحت کنم.
موانعی که شاید پیش بیاد؟
نافهمی و بدفهمی.
در کمترین زمان بیشترین بازده رو داشت؟
او یک فرشته بود.
در جهت رفاه خانواده به جز درآمد؟
سعی کردم هم محبت کنم هم چیزهایی رو که میفهمم یاد بدهم.
موجب انگیزه بیشتر شد اخیرا؟
سید مجید میرمیران.
فقط حضورش؟
مشورتهاش ،حضورش حمایتهای فکری و معنویش.
درباره سودجویان.
یه جور بیماریه.
اینجا یه آگهی به مردم بدین؟
به داد خودتون و همدیگه برسین.
علاقهای به جز این مثلا کاسبی؟
نه ولی به نجاری و کار با چوب خیلی علاقهمندم.
آدمای عادی؟
شاید خیلی زندگیشون راحت تر از ما باشه.
چمدان تون در سفر درونیتون پر از چیه؟
گذشته.
در این سفر بیشتر به کجا؟
گذشته ها.
برای الهام و تصحیح؟
یه جور نوستالژیه، یعنی علاقهمندی هم قاطیشه.
زمینه سازی برای ورود دیگران به کار؟
سعی خودم رو کردم ولی نتیجه کافی نداشته.
انتظار می رود؟
دنیا از این بدتر شود.
میگن بدتر میشود ولی خوبتر میشود؟
نه در مدتی که زنده هستم میگم.
شما و تلفن همراه؟
باهاش زیاد کار میکنم.
بیشتر به کی بهتره بزنگین و بزنگه؟
نه آدمی با این ویژگی نیست.
با بانو چطور؟
من زیاد پیش بانوم هستم همیشه پیشمه هرجا برم.
از گذشته تاکنون اینگونه بوده در زندگی شما؟
سعی و تلاش، شکست و پیروزی.
حاصل اون سفر درونی؟
دلتنگی.
چیزی که در این سفر خیلی زیباست، آرامش بخشه؟
کودکی.
تجربه تازه برای بار نخست؟
بی تجربگی رو تجربه کردم.
همراه مطرح و مؤثر؟
همسرم و سیدمجید میرمیران.
راز این دوستی به غیر کار؟
خوبی او.
گفته که دستور تلقیش کنین؟
خیلی اوقات.
زمان آغاز دوستی؟
چهل سال پیش.
از واردات ذهنی که همیشه روادید عبور داره؟
خیالپردازی.
این خیالات رو چی تغذیه میکنه؟
همه چی حتی یه فیلم.
کاش یه دهه بعد اتفاق بیفته؟
چندتا کار خوب ساخته باشم.
کی ضرورت شد ساختن سریال؟
وقتی فهمیدم از بعضیا که میسازن بهترم.
از واردات غیرقانونی ذهن تون؟
نپرس.
قلب تون؟
اون رو هم نپرس.
به چی گذرنامه نمیدین به کشور وجودتون وارد بشن؟
به اینکه مرگ یعنی نیستی.
براش اندوهگین میشین؟
برای همه دوستان و آشنایانی که در چنبره مشکلات اقتصادی گیرکردن.
به چه نتیجهای رسیدین هماکنون درباره این گفت و گو؟
مصاحبه سختیه، خیلی پیدا کردن جواب برای نقطهچینهاش سخته.
در زمان بسی کوتاه موضوع خیلی مهم غیرقابل حل براتون حل شد؟
این تجربه رو خیلی دارم یکیش همین احضار.
یعنی انگار خدا خیلی دوستون داره یا دلیل دیگه داره؟
همیشه امیدوار بودم دلیلش همین باشه.
درباره احضار میگفتین.
باور نمیکردم به موقع برسه و پخش بشه، با اینکه قبلا مکرر توی سریالهام این تجربه رو داشتم با زمان کم و کار زیاد فکر میکردم نمیرسه به پخش ولی همیشه رسیده.
نتیجه این تجربه؟
از خودم تعجب میکنم چرا باز برای سریال بعدی دچار تردید و ترس میشم.
ترس برای کیفیت؟
از این که به آنتن نرسه. همیشه خدا بهمن میگه غلط میکنی میترسی دیدی رسید.
چی جالبه؟
این که همش داریم حیرت میکنیم از همه چی.
بخشی از جذابیت زندگی براتون؟
زنده بودن. کارکردن. دیدن.
براتون متفاوتتر از همیشه جلوه کرد تازگیا؟
خیلی سؤالای سختی میپرسی؛ چیزی نیست.
کم نبوده بسیار بوده؟
لطف خدا.
سعی کردین بهشدت ردشین، جا بذارین؟
خیلی چیزا بهخصوص مرگ پدر و مادرم.
سعادتمند بودن با داشتن چنین فرزندانی.
ما سعادتمند بودیم چنان پدر و مادرانی داشتیم.
جالبه خیلیام بهمن گفتن کاش پدرومادر تو رو داشتیم؟
این نشون بزرگی اوناست.
به رنج دیگران که نظرتون میفته؟
رنج میکشم.
تازگیا شده؟
نه.
توی اخبار؟
بله پره از چیزای ناراحتکننده.
منزلت مرگ پیش شما؟
بزرگترین اسراره. این بهترین حدیثه درباره مرگ.
حیرت بزرگ همیشه شما؟
این که حضرت علی چقدر از ما جلوتر و بزرگتره، مرگ براش اینجوره ما جای خود داریم.
عادت خرید برای منزل؟
خیلی، عیال میخره من همراهیش میکنم.
آرزویی برای اوضاع و احوال کشور؟
تغییر.
و افزایش دقیقهای قیمتها؟
افسوس.
چی رو اخیرا خیلی بررسی کردین؟
انتظارمون از دین رو.
کاش خدا به دل مخاطبان بینندههاتون بندازه؟
این که فقط دارن یه داستان میبینن.
نخست جهانگردی یا ایرانگردی؟
ایرانگردی .خیلی جاهاش نرفتم.
چرا ترکیه رفتن که هیچی نداره؟
یه جور غربزدگی و تفاخره. خیلی بده. به کشور و مردم صدمه میزنه.
اکنون ادای دِین به تاریخ کشور؟
کشور جانسختی داریم.
خارجه از دسترس شما؟
خیلی چیزا اگه نگم همه چیز.
به پیوندتون با دوستان با صداسیما با همکارها کمک کرد ژرفا داد؟
کمتوقعی.
دوست دارین حذفش کنین از جهان؟
حرص.
فرودگاه قلبتون آماده فرودآمدن چه پروازیه؟
با خنده؛ پرواز ۷۴۲
قراره کی توی این پرواز باشه؟
هرکسی که وقتی ببینمش خوشحالم کنه.
دیدارش شادی بخشه و غم زدا؟
مادرم.
بیرون از مرزهای ما شناساییش به احیای ظرفیتهامون کمک میکنه کاش میشناختیمش؟
تعهد.
امیدبخشه براتون؟
کاش میشد بگم آینده.
گام بلندی که برداشتین؟
که دل رو زدم به دریا و اولین کارم رو ساختم.
آشناییش بهرهمندی زیادی براتون داشت؟
سیدمجید میرمیران.
پل ارتباطی خدا و شما؟
آرزو.
پل ارتباطی شما و زندگی طیبه؟
رضایت.
توی هنرتون براتون پدیده مهمیه؟
تکراری میشه. همون سماجت و کمالگرایی.
هجوم جوونای جویای نام به هنرپیشگی؟
خیلیاشون به اشتباه فکر میکنن میتونن توی این کار موفق بشن.
برای ایجاد ارتباط با دیگران؟
صمیمیت سریع مث شارژ سریع.
از علاقهمندیاتون؟
بیش از همه؛ خوندن درباره همه چیزهای ماورای این دنیا.
ادامه بدیم؟
در خدمتم با همین زبان الکنم.
اگه بهش رو بدیم آسیبهای زیادی میزنه؟
غرور.
دیگران چی کردن که کوشیدین بهترش رو انجام بدین؟
هزاران چیز از فیلم و کتاب و نوع زندگی، خودم رو کامل نمیدونم.
براتون اهمیت ویژه داره؟
بچههام و همسرم.
جایگاهتون در زندگیشون؟
دوستم دارن و بهم اعتماد دارن.
اختلاف نظر؟
با من دارن که خوشحالم میکنه.
هنر دیگهای که الهامبخشه؟
بیش از همه؛ موسیقی، توی همه گونههاش یه چیزخوب گاهی پیدا میشه.
طالبان موسیقی رو حروم کرد با وجود قولهاش؟
فکر میکنم دنیای بیموسیقی چقدر بیمزه و لوسه.
از آزادیهایی که کاش بیشتر بود؟
هرچه میخواهد دل تنگت بگو.
بیشترین شکایت مردم از؟
از مسائل معیشتی. یعنی همون فقری که وقتی میاد ایمان خارج میشه.
توی کنکور خدا برای بهشت و دوزخ، رتبهتون؟
من خودم میرم، رتبه ندارم.
و احمقانه است واقعا؟
اینکه فکر کنن دنیا فقط همینه که ما میبینیم.
قدیمیه و معتبره واقعا؟
دوستی.
کسی بگه فقط مصرف شدیم بهش چی میگین؟
تولید هم کردیم. تو به مصرف خوب رسیدی یا بد!
علی مظاهری - روزنامه نگاری / روزنامه جام جم